آیین قالی‌شویان
سنتی دیرینه است رسم قالی‌شویان می‌شود اجرا در اردهال کاشان یادبود مردی است از تبار خورشید که در این جا افراشت چلچراغ توحید
Friday, February 22, 2019
میزبان
دور نیستی من حضور روشن تو را پشت پلک­ های بسته­ ام درک می­ کنم سالهاست پای سفره­ ات نشسته ­ام میزبان تو هستی و میهمان منم
Thursday, February 21, 2019
دوازده رنگ در یک جعبه فلزی
منظم کنار هم چیده شده­ اند یازده تایشان همدم نقاشی­ هایمان شده ­اند و ما چه بی ­توجه، آسمان و گل و دشت و آدمک می­ کشیم بدون آنکه از تنهایی...
Thursday, February 21, 2019
دختران دشت
با ابرها بگو دامن بگسترند بر دشت بی بهار با باد رهگذر
Thursday, February 21, 2019
برگرد
کاش در لحظه زیبا شدنت من باشم ای گل ناز خدا حس زیبای شکفتن داری؟
Thursday, February 21, 2019
اسفند (شعر دوم)
اسفند ! ای قاصد بهار! ای در تو آب و آینه و سبزه بی شمار با ما بگو بهار چرا دیر کرده است؟!
Thursday, February 21, 2019
استاد
دلم گرفته است امروز برای یک پرنده ی شاد برای آن درخت دانش که میوه ی امید می داد
Thursday, February 21, 2019
حوالی اردیبهشت
چه اتفاق قشنگی برای باغ افتاد تو آمدی و نهال جوان ما گل داد تو با بهار تو با عطر یاس های سپید... تو با طراوت باران تو با ترانه ی عید ، تو...
Thursday, February 21, 2019
اسفند (شعر اول)
باران بی بهانه ی اسفند یک چند بارید بر نگاه مه آلود کوچه ها از روشنی سرود...
Thursday, February 21, 2019
مهربانی
این منم که گاه با نسیم می شکوفم از حریر دامنم رشته ی طلای آفتاب دور گردنم گاه سکه سکه می چکم از درخت
Thursday, February 21, 2019
مشق باران
باز، زنگ کلاس باران خورد ما همه وارد کلاس شدیم روی تخته نوشته بود : بهار باز هم غرق بوی یاس شدیم
Thursday, February 21, 2019
قامت بلند شکیبایی
در فصل خشکسالیِ یک فریاد بانو ! بخوان حدیث شکفتن را با خطبه های شعله ورِ سرکش فریاد کن شجاعت یک زن را
Thursday, February 21, 2019
تکه ای از آسمان
چشم های خرابه روشن شد،السلام علیک، سربابا می پرد پلک زخمیم از شوق، ذوق کرده است این قدر بابا در فضای سیاه دلتنگی،چشم هایم سفید شد از داغ ...
Thursday, February 21, 2019
ماه
پشت پنجره شب نشسته است تکه تکه ماه کی شکسته است ؟
Sunday, February 10, 2019
خوب‌تر از هر چه خوبی
آرام می‌گیرد دل من وقتی که هستی در کنارم با تو همیشه شاد شادم چیزی به اسم غم ندارم
Sunday, February 10, 2019
دریا شدن...
اندیشه‌ی دریا شدن... در ذهن رودهاست... برفی که روی کوه نشسته... تا آب می‌شود
Wednesday, January 23, 2019
مباد که روزی از چشمان تو بیفتم
از وقتی ثانیه‌های خسته‌ی من... از چشمان زیبای تو افتاده اند؛ بد جور از پا افتاده‌اند! حالا به هردری می‌زنم... که لحظه‌هایم به چشم بیایند...
Wednesday, January 23, 2019
ایمان گل...
ایمان گل کم بود... یک شاخه‌اش خشکید... گلبرگ خوش رنگش... در جای خود پوسید...
Wednesday, January 23, 2019
او به گل سلام می‌کند
مهربان، عبور می‌کنی... از کنار سنگ‌های سخت... می‌روی میان خاک گرم... می‌رسی به ریشه‌ی درخت...
Wednesday, January 23, 2019
اگر عقلی تو را باشد...
الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناول ها... سوالاتم چه آسان و جواباتش چه مشکل ها... شب تاریک و من تنها و بیم امتحان در پیش... بسوزد جان من چون لب...
Wednesday, January 23, 2019