مسیر جاری :
        
    
                
                به چه حقی؟!
                
        
        
             تیم فوتبال روستای کره بند در لیگ «بندر ریگ» شرکت کرده بود. چندین بار با احمد از بندر امام (ره) حرکت می کردیم و به بندر می آمدیم. معمولاً ظهر...
                 Monday, December 30, 2013
            
                
                پاگذاشتی روی خون شهدا
                
        
        
             یک روز صبح بود، به من گفت: «امروز قول دادم که ظهر، برای ناهار توی خانه باشم و باید بعد از نماز به منزل بروم.» نماز را که خواندیم، گفت: «من یک...
                 Monday, December 30, 2013
            
                
                فردای قیامت سبک بارتری
                
        
        
             یک روز شهید با موتور سپاه به منزل آمده بود که دایی ما بدون اطلاع ایشان موتور را برداشته بود. هنگام برگشت پول مقدار مصرف شده ی بنزین را از ایشان...
                 Monday, December 30, 2013
            
                
                می خواهی مرا جهنمی کنی؟
                
        
        
             در جزیره ی مجنون بودیم. تویوتایی در کنار جاده پارک شده بود و من می خواستم که این تویوتا را کنار بزنم. نخواستم کسی را صدا بزنم. بیل گریدر را بلند...
                 Monday, December 30, 2013
            
                
                آقای برادر، این طوری بهتر است!
                
        
        
             در حفظ بیت المال خیلی دقّت می کرد. یک روز با موتور اداره به مأموریت رفته بود و تا غروب کارش تمام نشده؛ به همین خاطر موتور را به خانه آورد. موقع...
                 Monday, December 30, 2013
            
                
                از بیت المال نمی توان گذشت
                
        
        
             روزی در حال انجام دادن مأموریت به همسرش برخورد می کند که دنبال وسیله ای است تا با آن، فرزند بیمارش را به درمانگاه ببرد ولی او به خاطر این که...
                 Monday, December 30, 2013
            
                
                این هم جریمه ی بیت المال
                
        
        
             «حاجی» امانتدار بیت المال در جبهه ها بود. با مسؤولیّتی که در لشکر داشت، خود را حافظ اموال و مقّسم آن در میان نیروها می دانست در این راه، عدل...
                 Monday, December 30, 2013
            
                
                اهمیت بیت المال در سیره ی شهدا (3)
                
        
        
             مسئولیّت شهرداری فاروج را بر عهده داشتم و یکی از دوستانم، شهردار قوچان بود. من به اتّفاق دوستم، هرچند ماه یک بار برای پیگیری کارهای اداری به...
                 Monday, December 30, 2013
            
                
                ما در محاصره ی اقتصادی هستیم
                
        
        
             بر کرانه ی دشت سفید پنبه، سر جادّه ی نصرآباد، ماشینی با پلاک دولتی ایستاده بود. ایستادم و دستگیره ی در ماشین را فشردم.
- «سلام برادر! ماشینتان...
                 Monday, December 30, 2013
            
                
                حتی اگر بچّه ام بمیرد!
                
        
        
             پشت وانت، چهار تا کسیه ی سیمان داشتم. قرار بود از آنها برای ساختن یک سکوی استقرار ضدهوایی استفاده کنند. جای سکو را مهندس تعیین کرده بود و قرار...
                 Monday, December 30, 2013
            
                
                خیانت به خون شهدا
                
        
        
             محمود مجروح شده بود و در قسمت مغز و اعصاب بیمارستان قائم (عج الله تعالی فرجه الشریف) مشهد بستری بود. در عین حال، همه ی فکر و ذکرش کردستان بود...
                 Sunday, December 29, 2013
            
                
                چهل کیلومتر روی گلگیر تراکتور!
                
        
        
             در این حین، مهدی وارد اتاق می شود. سلام و احوالپرسی. بچّه ها می خندند و مهدی بی خبر از این که چه آشی برایش پخته ایم، بر صندلی می نشیند. رو می...
                 Sunday, December 29, 2013
            
                
                حتّی یک جفت جوراب
                
        
        
             مراقب بود که در مسایل شخصی از امکانات بیت المال استفاده ای نشود. بارها شاهد بودیم که هر زمان می خواست به مرخصی برود، از ماشین سپاه استفاده نمی...
                 Sunday, December 29, 2013
            
                
                استفاده شخصی ممنوع، حتی 200 متر!
                
        
        
             یک روز که خانه بود لباس هایش را شسته بودم. وقتی لباس های خیسش را روی طناب دید، پرسید: «جیب های لباس ها را نگاه کردی؟»
                 Sunday, December 29, 2013
            
                
                حق استفاده ی شخصی ندارم
                
        
        
             زمستان سال 1364 بود و در تهران زندگی می کردیم. اسماعیل برای گرفتن برنج کوپنی باید مسیری را می پیمود که جز ماشین های دارنده ی مجوز ورود به محدوده...
                 Sunday, December 29, 2013
            
                
                مبادا وسوسه شویم
                
        
        
             «یادم است داشتیم در اهواز آماده می شدیم برای عملیّات والفجر یک. یک روز ظهر مسؤول غذا به بچّه ها کنسرو ماهی داد. بعضی از برادران کنسرو را نیم...
                 Sunday, December 29, 2013
            
                
                اهمیت بیت المال در سیره ی شهدا (2)
                
        
        
             شهید حاج محمّدرضا قدمی سراسر زندگی اش را به اخلاص گذراند. علی رغم اینکه به عنوان مسؤول جهاد بود و امکانات زیادی در اختیار داشت از آن استفاده...
                 Sunday, December 29, 2013
            
                
                این سفره مولایی نیست
                
        
        
             ساعتی قبل از حرکت بسوی منطقه ی عملیّاتی کربلای چهار متوجّه شدم یک نفر از بچه های کم سن و سال بسیجی گردان بنام شهید محمّد صفری وظیفه در حال گریه...
                 Sunday, December 29, 2013
            
                
                حتی یک سر سوزن
                
        
        
             با وجودی که فرمانده بود و استفاده از ماشین برای امور شخصی اش حقّی مسلم بود ولی چنان بی ادعا و با قناعت می زیست که چنین استفاده ای را ناروا و...
                 Sunday, December 29, 2013
            
                
                پس چرا ماشین را پارک کردی؟
                
        
        
     یک دست لباس برای کسی که دائماً به این طرف و آن طرف می رفت و به جاهای مختلف سر می زد خیلی کم بود، اما حاج حسن به همان یک دست لباس قانع بود. شب...
                 Sunday, December 29, 2013
            گروه بندی
برگزیده ها
آخر مقالات
            نظام الدین اردبیلی خوشنویس صاحب نام آذربایجان
        
    
    
        
            سید محمد احصایی خوشنویس و نقاش معاصر
        
    
    
        
            میرزا محمدعلی ارتقایی مشهور به ادیب العلما
        
    
    
        
            عباس اخوین هنرمند و خوشنویس صاحب نام معاصر
        
    
    
        
            سیزده آبان؛ آیینه هویت و بیداری تمدنی در نبرد تاریخی استکبار و ایمان
        
    
    
        
            آموزش مقابله با دود، آتش سوزی و گازهای سمی
        
    
    
        
            آیا در روایات، مردان از محبت کردن به زنان منع شدهاند؟
        
    
    
        
            چگونه خانه خود را در برابر نفوذ و سرقت ایمن کنیم؟
        
    
    
        
            سودان؛ از جغرافیای طلایی تا جهنم بحرانسازی استعماری
        
    
    
        
            معجزه افکار پاک: چگونه با حسن نیت و حسن ظن زندگی بهتری بسازیم؟
        
    
    الأكثر زيارة في الأسبوع
           گناهان حضرت یوسف در قرآن
        
    
    
        
           چهار زن برگزیده عالم
        
    
    
        
           مزار حضرت یعقوب (علیه السلام)
        
    
    
        
           متن کامل سوره یس با خط درشت + صوت و ترجمه
        
    
    
        
           چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟
        
    
    
        
           نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
        
    
    
        
           نحوه خواندن نماز والدین
        
    
    
        
           اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
        
    
    
        
           طریقه خواندن نماز شکسته و نیت آن
        
    
    
        
           پیش شماره شهر های استان گیلان