نگارگر و نغمه پرداز ايثار
«در پرتو درخشنده آفتاب هشتم آسمان ولايت و امامت، چشم به جهان گشود. رنگين كمان آسمان حرم، نقش و نگار آبي و سبز گنبد تا ضريح، لوح حساس و قلب معصوم...
Tuesday, August 2, 2011
گفتگوی صمیمی با فرزند شهید
روستا بوي غم و هجر مي داد. دلها شكسته بود. بيرق عزا و ماتم بر فراز همه خانه هاي كوچك و ساده برافراشته شود. مردان به پشت دست اشك از گونه مي ستردند...
Tuesday, August 2, 2011
فرزند شهید موفق
«در دامنه سكرآميز «آبيدر»، در سنندج، شهر دفها و مولوديها، ديده به جهان گشود. پدرش دليرمردي كُرد، از تبار صلاح الدين ايوبي بود و سعيد نام داشت....
Tuesday, August 2, 2011
نعمت جانبازی(2)
من هنوز جزوه هاي آن موقع را دارم و به قدري جامع و دقيق هستند كه غالبا به آنها مراجعه مي كنم. بچه هاي جبهه به قدري همت داشتند هيچ مانعي سد راهشان...
Tuesday, August 2, 2011
نعمت جانبازی(1)
وطن اسلامي ما نام مرداني را بر لوح سينه خويش ثبت كرده است كه در گرماگرم نبرد، دستهاي توانمند خويش را سپر بلاي مردمان خويش كردند و سري به سرافرازي...
Tuesday, August 2, 2011
حرفهای شنیدنی همسر یک شهید
قرآن، كتاب آسماني و راهگشاي حيرت بشري به سوي افقهاي پرتلألو سعادت و فلاح، هدايت كننده پرهيزكاران و بشارت بخش اميدواران در تمامي مراحل حيات است....
Tuesday, August 2, 2011
روزهای اوج خلوص
آفتاب انقلاب اسلامي كه درخشيدن آغاز كرد، نور حيات خود را در همه ي قلبهاي پاك و آزاديخواه برافروخت. هر قلب خداجوي و حقيقت مداري، آن را قدر دانست...
Tuesday, August 2, 2011
جانباز ورزشکار نمونه
پاهايم را به تو مي سپارم و چشم خويش را و نيز اگر گوش شنوايي داري، گوشم را. مرا دو بال پريدن و قلبي براي عشق ورزيدن، بسنده است. او در قراري مقدس...
Tuesday, August 2, 2011
حرف های همسر یک آزاده
او آموزگار همه پايه هاست، در كلاسي به وسعت همه جبهه ها. وقتي دشمنان بي شرم پاي به خانه اش نهادند و او را به زور سلاح و شكنجه، از كانون مهر و...
Tuesday, August 2, 2011
ایثار با صبغه الهی
نسيم خنك شب صورتش را مي نواخت و آرام مي كرد. برخاست و قامت بست و چنان خود را سبك يافت كه سوار بر نسيم شبانگاهي تا دورترين روياهاي جوانيش پرواز...
Tuesday, August 2, 2011
معنویت جبهه ها
دلاوران عرصه پيكار، در طول سالهاي دفاع مقدس،همواره با حماسه سازي خود، مقتدرانه پرچم پرافتخار و سربلندي را بر فراز اين مرز و بوم برافراشتند. آنان...
Tuesday, August 2, 2011
افتخار همسر شهید بودن(2)
والله برايش زده اند 35 درصد. يك بار رفتم بنياد شهيد و ديدم براي عده اي هفتاد درصد و هشتاد درصد زده اند. گفتم، «حاج آقا! اگر اين بندگان خدا 80...
Tuesday, August 2, 2011
افتخار همسر شهید بودن(1)
خبر كوتاه بود و خبر هر چه كوتاه تر، سنگين تر. وقتي پيام پرواز همسر وفادارش را شنيد، اشك از گونه سترد و غم از چهره برگرفت تا شانه هاي مادرانه...
Tuesday, August 2, 2011
پدر صبور
او كه از خطه دلاور پرور وسلحشور عرب زبان خوزستان برخاست و چندين بار هدف ترور منافقين كور دل قرار گرفت، نماد زيباترين عناصر حيات بشري يعني ايثار...
Tuesday, August 2, 2011
جانباز نمونه
خورشيد زاده اي است از جنس و رنگ تابش و طلوع، نور و شور. نيمي از وجودش از حريم سرخ فام عرش، خاموش. نغمه پراكن كائنات، به امانت نزد دوست و نيمي...
Tuesday, August 2, 2011
تحقق آرزوی خدمت به جانباز
پويائي و پايائي همزاد زناني است كه در حرير سجاده ها پرورده مي شوند و در دامان محرابها قد مي كشند. او چنان همه بانوان پاكدامن حريم ايمان و عفاف...
Tuesday, August 2, 2011
گفتگو با یک پدر شهید
شعر و آتش است،شعله ور و گدازان و هر دلي گنجاي چنين هنگامه اي و تاب چنين شراره اي راندارد. دلي مي بايد از جنس عشق : شعله برانگيز و شعله ور و او،...
Tuesday, August 2, 2011
مادر شهید نمونه
«هنگامي كه پيام پرواز همسر وفادار وفرزند دلبندش را شنيد، اشك از گونه سترد، غم از صورت برگرفت و شانه هاي مادرانه خود را ستبر و مقاوم به مأوا و...
Tuesday, August 2, 2011
دلتنگی های یک جانباز
روزي كه دشمن از فراسوي جبهه هاي نبرد و از پستوهاي تنگ و تاريك خود، با نگراني و ترس به مدد دوربين هاي دوربرد، به جستجوي محملي براي ايجاد هراس...
Monday, August 1, 2011
همسر جانباز نمونه
چشمها را شستم و نگاهم را به سوي آسمان افكندم. تو را ديدم كه در فراسوي انديشه ها پرواز مي كردي. گفتم دستم را بگير، مهربانانه نگاهم كردي و از روي...
Monday, August 1, 2011