ارتفاع402
هوا خيلي گرم بود. حدوداً فکر مي کنم. گرماي هوا به 40درجه سانتيگراد مي رسيد. دو نفر همراهم بودند، آقاي سرهنگ فردپور و يک سرباز مسلح که مراقب ما...
Sunday, December 11, 2011
گفتم اين افسر جوان فرمانده نيروي زميني خواهد شد
شايد يه چيزي حدود 60-70 سانت برف بود. سراغ فرمانده گروهان رو مي گرفتم سربازا با يه عشقي آدرس مي دادند. که سنگر فرمانده گروهان اونجاست. (1) انسان...
Sunday, December 11, 2011
ما خود را مديون انقلاب اسلامي مي دانيم
هنوز شهيد بزرگوار، آيت الله دستغيب، امام جمعه فقيد شيراز در قيد حيات بودند، ما چهار، پنج نفر همراه با سرهنگ صياد شيرازي که هنوز مسئوليت فرماندهي...
Sunday, December 11, 2011
ما راضي به رضاي حقيم
دوربينش دستش بود و پشت خاکريز راه مي رفت. ديد 7-8 تا تانک داره مياد. يکدفعه ديد اين بچه، (به قول ايشون) يا رزمنده 16-17 ساله آرپي جي رو برداشت...
Sunday, December 11, 2011
کلاه آهني
سرتيپ دوم ستاد سالار کيا فرمانده تيپ 1 لشکر 21 حمزه مي خواست به جزيره مجنون برود. وسيله رفت و آمد قايقي بود. مسئول قايق نوجوان بسيجي که اهل اصفهان...
Sunday, December 11, 2011
طنز در دیوارنوشته های دفاع مقدس
گاهی در جبهه های دفاع از حق در برابر باطل به تابلو نوشته ها، سنگرنوشته ها و لباس نوشته هایی برخورد می کردیم که در بردارنده نوعی طنز و شوخی بود....
Sunday, December 4, 2011
عطر ملکوت
خودم اصرار کردم که کتاب آن شهيد را بنويسم، دليل اصرارم را هم نمي دانستم که البته بعدها فهميدم! خيلي هم خوب فهميدم، اما آن وقتي که به اطرافيان...
Wednesday, November 23, 2011
دفاع مقدس و بعثت ديگرباره انسان
گفتار متن برنامه‌هاي مجموعه روايت فتح شهيد سيدمرتضي آويني به ترجيع‌بندي مي‌ماند كه بيت تكرارشونده آن تكيه بر جايگاه تاريخي انسان جنگ دارد. اين...
Thursday, October 20, 2011
چشم انداز ادبيات انقلاب اسلامي و دفاع مقدس
هدف از نگارش مقاله‌ي حاضر: «چشم‌انداز ادبيات انقلاب اسلامي و دفاع مقدس» مي‌باشد. مقدمه با بيتي از خانم شهربانو طوسي در مورد امام خميني آغاز گشته...
Thursday, October 20, 2011
«هان ای بلال! وقت اذان است»
"محمدعلی محمدی" در زمان دفاع مقدس ملت ایران، مسوولیت اعزام شاعران را به مناطق عملیاتی برعهده داشت. وی كم‌تر از یك ماه از آغاز جنگ تحمیلی، شعری...
Monday, October 10, 2011
داستانک
هر چه از او مي پرسيدم توي جبهه چه کار مي کني، چه کاره اي؟ نمي گفت. وقتي که اصرار ما را ديد گفت: تک تير انداز معمولي هستم. رفتيم بيمارستان عيادتش....
Wednesday, October 5, 2011
نامه اي با دو خط
سلام، چطوري؟ خوبي؟ ننه و آقا خوبن؟ ديروز جعفر اومد هور پيش ما. انگار همه بچه هاي محل داريم جمع مي شيم پيش هم. جعفر يه حرفايي مي زد. راست که نمي...
Tuesday, October 4, 2011
چشم شيشه اي بابا
صورتش را نزديک صورتم آورده بود. گونه ام را بوسيد و نگاهش کردم. به همان چشمش که به چشم هايم زل زده بود. بابا بغلم کرد و من سرم را روي شانه اش...
Tuesday, October 4, 2011
ناگفته های جبهه
شهید حسن باقری نه تنها به مسئله اطلاعات عملیات اهمیت بسیار می‌داد بلكه تأكید می‌كرد كه باید اطلاعات ما گسترش پیدا كند و در همان روزها او آرزو...
Sunday, October 2, 2011
شهيدی كه بعد از مراسم ختمش زنده شد !
يكي از رزمندگان در خاطراتش گفت: عمليات خيبر كه تمام شد چند روزي برگشتم تهران. شنيده بودم مرتضي شهيد شده است ولي نتوانسته‌اند جنازه‌اش را برگردانند....
Sunday, October 2, 2011
تأثير جنگ تحميلي در داستان نويسي معاصر ايران
ادبيات داستان نويسي ايران در دهه هاي اخير، و به طور مشخص در سال هاي پس از پيروزي انقلاب بهمن ،۱۳۵۷ به دوران شكوفايي خويش گام نهاده است. در اين...
Sunday, October 2, 2011
فكه‌ مثل‌ هيچ‌ جا نيست‌!
فكه‌ مثل‌ هيچ‌ جا نيست‌! نه‌ شلمچه‌، نه‌ ماووت‌، نه‌ سومار، نه‌ مهران‌، نه‌ طلائيه‌، نه‌... فكه‌ فقط‌ فكه‌ است‌! با قتلگاه‌ و كانال هايش‌، با...
Sunday, October 2, 2011
جنگ کجایی که دلم تنگ توست
جنگ کجایی که دلم تنگ توست رقص جنون تشنه آهنگ توست جنگ کجایی که دلم خون شده زاده لیلای تو مجنون شده حیف که فصل تو فراموش شد ناله جان سوز تو...
Saturday, October 1, 2011
ياد ايام...
هر چند، حالا كه بي او مي خواهي از آن سالها معطر به عطر با او بودن، بنويسي بايد از اين بابت حافظه بي حفاظ مغزت را زير ضرب بگيري و... ولي مهمل...
Sunday, July 24, 2011
دردنامه
شهيد فردي است كه در راه رضاي خدا جهاد مي كند و با توجه به موقعيت خود از قبيل همسر و فرزند و ملك و املاك و ثروت و..... همه دارائيها را رها كرده...
Saturday, July 16, 2011