ناشناس
زناشویی
سلام، من احساس میکنم که از همسرم خوشم نمیاد،البته از اول هم با عشق ازدواج نکردم که بزرگترین اشتباه من همین بود،چون از بچگی به سختی بزرگ شدم قبول کردم با این مرد ازدواج کنم،یه خونه چهل متری با یه پراید داشت، برای منی که از بچگی خونه هم نداشتیم همین کافی بود،با خودم میگفتم اون دوستم داره،اما حالا فهمیدم اونم بخاطر شاغل بودن من و برای حقوقم اومده سراغ من،خیلی ناراحتم،فقط دارم بخاطر دخترم به این زندگی ادامه میدم،نه از قیافه همسرم خوشم میاد نه از رفتاراش، همیشه هم پر ادعا و خودخواهه، رفتارش با خانواده من خیلی بده،هرچی به خانوادش خوبی میکنم بلکه اونم با خانواده من خوب بشه فایده ای نداره،خسته شدم،چیکار کنم؟ کاش زمان به عقب برای گشت و هیچ وقت ازدواج نمی کردم.
مشاور: خانم طیبه قاسمی
با عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر گرامی خواهر عزیزم ،گاهی لازم است که انسان خودش ،خودش را مجبور به کار یا رفتاری بکند.افرادی که در وضعیت شما قرار دارند به هیچ وجه نقاط منفی و بدی ها و آسیب هایی که از طرف مقابل متحمل شدند را نمی بینند و به همین دلیل علاقه و وابستگی آنها ثابت می ماند. شما با تهیه لیستی از نقاط مثبت همسرتان (مطئنا همه ما آدمها هم نقاط مثبت داریم و هم نقاط منفی) آن را هر روز مرور کنید تا نگرشتان نسبت به ایشان منطقی تر شده و احساس بهتری پیدا کنید. انجام کارهایی مانند ورزش های دست جمعی، تعاملات اجتماعی، سرگرمی و تفریح و پرهیز از تنهایی بسیار مفید هستند . به تغذیه ( نه كم خوری و نه پرخوری، استفاده بیشتر از ویتامینها(میوه)، و خواب خود اهمیت بدهید ( متوسط ۷ ساعت، حذف خواب روزانه و مبادرت به خواب سرشب ).با افکار منفی و مأیوس کننده مبارزه کنید و پیش بینی منفی نسبت به آینده نداشته باشید. موفقیتهای خویش را كه در واقع نعمتهای الهی هستند را به صورت روزانه بنویسد .اما در شرايطي که شما داريد، طلاق گرفتن مسئله اي را حل نمي کند به عبارت بهتر، پاک کردن صورت مسئله است. بنابراين در حال حاضر به نظر مي رسد توجه به ويژگي هاي مثبت شخصيتي همسرتان به شما اين فرصت را مي دهد تا علاقه مندي با ثباتي را نسبت به همسرتان تجربه کنيد. افزون بر اين فراموش نکنيد که طلاق پديده اي است که عوارض و دشواري هاي بسياري را به همراه دارد و در شرايطي که شما در آن قرار داريد به هيچ عنوان براي راه حل توصيه نمي شود.به همسرتان بگویید دوستش دارید ، این راه نوعی تلقین به ضمیر ناخود آگاه است و به مرور بعد از 6 ماه احساس شما را عوض خواهد کرد .مهمترین نقشی كه دوست داشتن در زندگی مشترك ایفا میكند نیروی محركه زندگی و حس آرامش كنار هم بودن زوجهاست؛ چراكه این احساس دلیل خوبی است تا زن یا مرد انگیزه لازم برای حل مشكلات زندگی مشترك خود را به دست آورند. پس دوست داشتن و دلنشین بودن همسر برای ازدواج فاكتور مهمی است اما خوشبختانه درصد احتمال شكل گرفتن علاقه و محبت بعد از ازدواج هم صفر نیست. مهر و محبت و همدلی كار نشدنی و چندان سختی هم نیست؛ پس شرایطی را فراهم كنید تا بتوانید همسر خود را دوست داشته باشید و از همه مهمتر با ازدواجتان كنار بیایید.اگر فكر میكنید دوست داشتن كسی كه از روی اجبار با او ازدواج كردهاید غیرممكن است سخت در اشتباه هستید؛ چراكه نقاط مثبت فراوانی در افراد مختلف وجود دارد كه با در نظر گرفتن آنها میشود زندگیهای بی عشق و سرد زیادی را سر و سامان داد. مثلا ممكن است از زمان شروع زندگی مشترك تا به امروز مسائل مختلفی در رابطهتان پیش آمده كه شما را ناراحت و ناامید كرده و تصمیمتان را برای پایان دادن به زندگی مشترك قطعیتر كرده است، درحالیكه بهترین حالت این است كه به جای این منفیبافیها به این موضوع فكر كنید كه شما در این زندگی مشترك چه چیزهایی یاد گرفتهاید. سعی كنید با شریك زندگی خود وقتهای دونفره بیشتری را سپری كنید و با در نظر گرفتن جنبههای مهمتری از عشق و علاقه كاذب، در چارچوب منطق، آرامش و امنیت فكر كنید. شاید تا به امروز نمیدانستید كه آمارها نشان میدهد نارضایتی مرد و زن در ازدواج دوم و سوم با اختلافی بهمراتب بالاتر نسبت به زندگی اول هر فردی قرار دارد. همسرتان را همانگونه که هست ببینید و بهاندازه خودتان برایش ارزش قائل باشید و بدونانتظار، برایش مایه بگذارید.متعهد شوید تا برای او رفاه کامل فراهم کنید وقید و شرطی قرار ندهید و عاشقانه زندگی خوبیدرست کنید.به یکدیگر عشق بورزید و احترام بگزارید وخودخواهی را در زندگی مشترک کنار بگذارید.بهترین و بدترین مسائل را درباره یکدیگربدانید و همچنان همدیگر را مانند یک دوست وعاشق، دوست داشته باشید. در یك خانواده یك خواهر و برادر كه والدین یكسان هم دارند تفاوتهای زیادی با هم دارند چه برسد به زوج كه از دو دنیای متفاوت با خانوادههای مختلف آمدهاند. باید تفاوتها را پذیرفت، اگر بخواهید مرتب طرف مقابل را زیر سوال برده و او را به خاطر عادتهایش بازخواست كنید، بحثها شروع خواهد شد بنابراین اول باید بپذیرید با هم اختلاف سلیقه دارید و بعد با هم فكر كنید كه چگونه به نقطه اشتراك برسید. باید اولویت اول را به همسرتان بدهید و نظر او برایتان مهمتر از هركس دیگر باشد تا زندگیتان را بهتر مدیریت كنید.خواهر گلم شما برای اصلاح روابطتان یک تکنیک کاربردی را باید انجام دهید .هر روزی که یکدیگر را میبینید در ساعتی که هر دو شما راحت تر هستید ووقت بیشتری دارید ، 20 دقیقه روبه روی هم قرار بگیرید و دو دست یکدیگر را بگیرید و به چشمان یکدیگر خیره شوید (خیره شدن درچشمان هم و با محبت نگاه کردن لازمه اصلی اجرای این تکنیک میباشد ) و در این 20 دقیقه این رفتارها ادامه دار است و در ضمن آن، شما باید با یکدیگر صحبت کنید و هر روز یک ویژگی مثبت همدیگر را با جزئیات مطرح کنید(هر دو شما) ده دقیقه شما و ده دقیقه ایشان ، در این بیست دقیقه نه سرزنش نه بی احترامی نه دلخوری و نه ...هیچ جنبه منفی به ارتباط خود راه ندهید .این رفتار رو دو هفته پشت سر هم انجام دهید .وتا ثیر مثبت ان را ببینید. انشالله که شما نیز با انجام این تکنیک به مرور بر روی حس خود کار کنید بدانید ما نیز میتوانیم با اراده بر روی احساسات و تمایلات خود کار کنیم و نباید احساسات و تمایلات خود را مهار گسیخته تصور کنیم و خودمان را ناتوان از تغییر آنها .اراده خود را در بهتر کردن و شاد تر کردن زندگی خود و فرزند و همسرتان دست کم نگیرید و بدانید شما با تغییر هر چند کوچک در ایجاد شادی در منزل ، زندگی را به کام خودتان و همسر وفرزندتان شیرین خواهید کرد و در غیر اینصورت ، دنیای خود را تیره و تنگ خواهید کرد که خودتان در آن سهم زیادی داشته اید ، با تغییر باورها و افکار منفی خود زمینه نشاط را برای خانواده سه نفره خود فراهم کنید . با آرزوی خوشبختی و آرامش در زندگی در کنار همسر و فرزند دلبندتان