Sunday, September 27, 2020
الوقت المقدر للدراسة:
موارد بیشتر برای شما

انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و ارتباطش با وضعیت سیاسی ایران

پرسش :

برخی در داخل کشور معتقدند که شاید با رفتن ترامپ، تغییرات اساسی بین ایران و آمریکا به‌وجود می‌آید. نتیجه انتخابات آمریکا و ارتباطش با وضعیت سیاسی ایران را چگونه تحلیل می‌کنید؟


پاسخ :
پاسخ از آقای دکتر فؤاد ایزدی، عضو هیأت علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران:

تا زمانی که شما آن تغییر را در آمریکا نبینید، یعنی آمریکا تبدیل به یک کشور معمولی‌تری نشود، دعوای ایران و آمریکا ادامه پیدا می‌کند. چون یا آمریکا باید تغییر کند یا ما. ما که قرار نیست تغییر کنیم. آمریکا باید تغییر کند که آن هم چند سالی طول می‌کشد. از این جهت در دستور کار مقامات آمریکایی تعامل با ایران یا بهبود روابط با ایران نیست. مشکل هم فقط سیاست داخلی یا سیاست خارجی ایران نیست.

معمولاً ظرفیت کشورها را به دو بخش، یعنی ظرفیت‌های اکتسابی و ظرفیت‌های ذاتی تقسیم می‌کنند. ظرفیت‌های اکتسابی مثل هسته‌ای، توانمندی موشکی، نفوذ منطقه‌ای است. ظرفیت‌های ذاتی هم مثل نفت یا جمعیت است. بعضی‌ها فکر می‌کنند اگر ما ظرفیت‌های اکتسابی را به طرف مقابل بدهیم، مشکل ما با آمریکا حل می‌شود و اجازه‌ی حکومت‌کردن به ما را می‌دهند. این فکر اشتباهی است. تجربیات ۴۱ ساله نشان داده می‌دهد که اشتباه است. در بهترین حالت مقامات آمریکایی ما را رقیب خودشان می‌دانند؛ نه فقط به‌خاطر ظرفیت‌های اکتسابی، بلکه برای ظرفیت‌های ذاتی هم رقیب می‌دانند. یعنی می‌گویند یا ما باید در منطقه‌ی غرب آسیا حرف اوّل را بزنیم یا ایران. ایران چه منابعی دارد؟ نفت دارد. پس ما باید جلوی فروش نفتش را بگیریم.

از این جهت دعوای ایران و آمریکا حل‌شدنی و درست‌شدنی نیست. خیلی هم بین ترامپ و بایدن فرقی نمی‌کند. این دعواها و درگیری‌ها ادامه دارد، هر دو حزب در چهل سال گذشته، به‌دنبال سرنگونی جمهوری اسلامی بودند. بعضی‌ از آن‌ها مثل بولتون به‌صراحت می‌گوید که جمهوری اسلامی باید سرنگون شود، بعضی دیگر هم همین تفکر را دارند، امّا به زبان نمی‌آورند.

زمان اوباما یک اختلافی بین دموکرات‌ها و جمهوری‌خوا‌هان شد. اختلاف بر سر این شد که دموکرات‌های طیف اوباما می‌‌گفتند سرنگون‌کردن ایران راحت نیست و اگر می‌شد ما ۳۵ سال پیش این کار را می‌کردیم. آقای کری و آقای اوباما بارها این حرف را می‌گفتند. می‌گفتند سرعت برنامه‌ی هسته‌ای ایران زیاد است و سرعت تأثیر تحریم‌ها کند است. یعنی تحریم‌ها باید روی مردم فشار بیاورد تا به خیابان بیایند و حکومت را عوض کنند. از این جهت می‌گفتند ما باید یک فکری برای برنامه‌ی هسته‌ای ایران بکنیم. فکرشان هم این بود که یک توافقی در حوزه‌ی هسته‌ای داشته باشند و بعد سر فرصت به سراغ منطقه، موشک و موارد دیگر بروند. این ذهنیت دموکرات‌ها پنج سال پیش بود که برجام داشت مذاکره می‌شد.

امّا ذهنیت جمهوری‌خواهان و طیف تندروتر چه بود؟ این‌ها می‌گفتند جمهوری اسلامی را می‌شود سرنگون کرد و شکننده است. این‌ها برآورد دموکرات‌ها برای سرنگونی ایران را قبول نداشتند. می‌گفتند ما باید فشار حداکثری بیاوریم. زمانی هم که به قدرت رسیدند، این کار را کردند. فشار حداکثری آوردند، منتها جواب نداد و معلوم شد همان دموکرات‌ها و اروپایی‌ها درست می‌گفتند. آن زمانی که آقای ترامپ می‌خواست از برجام خارج شود، اروپایی‌ها به او گفتند الان که محدودیت‌های برجامی برداشته نشده، شما بمانید هروقت خواست برداشته شود ما با هم خارج می‌شویم. ولی اطرافیان ترامپ که او را تشویق می‌کردند چه می‌گفتند؟ می‌گفتند ما نمی‌خواهیم مثلاً تا ۲۰۲۵ صبر کنیم و بعد خارج شویم. ما می‌خواهیم همین الان خارج شویم و جمهوری اسلامی را سرنگون کنیم. این تفاوت دو طیف بود.

الان اگر آقای ترامپ برگردد، چون سیاست فشار حداکثری شکست خورده است، معلوم می‌شود حرف‌هایی که بولتون و پمپئو می‌زدند، شکست خورده است. اگر ترامپ برگردد یک انتخاب دارد، آن هم به‌سمت جریان واقع‌گرا در حزب جمهوری‌خواه برود که مخالف خروج آمریکا از برجام بودند. این جریان همان تحلیل دموکرات‌ها را داشتند و می‌گفتند اگر از برجام خارج شوید، معلوم نیست ایران توافق جدیدی انجام دهد و امتیازهای قبلی را هم از دست می‌دهید که همین اتفاق افتاد.

دموکرات‌ها هم بیایند، لزوماً قرار نیست به برجام برگردند. در تاکتیک‌ها نگاهشان نسبت به جمهوری‌خواهان فرق دارد، ولی دشمن جمهوری اسلامی هستند. از این جهت یا به برجام برنمی‌گردند یا اگر برگردند با شرط برمی‌گردند که شما بیایید مثلاً در حوزه‌ی موشکی یا منطقه فلان کار را بکنید. کارهایی از ما می‌خواهند که در عمل نمی‌توانیم انجام بدهیم و اشتباه آدم‌هایی مثل صدام و قذافی را هم انجام نمی‌دهیم. صدام و قذافی الگوی خوبی برای سیاست خارجی ایران نیستند.

بنابراین آقای بایدن بیاید یا آقای ترامپ، در عمل نتیجه‌اش این نخواهد بود که روابط ما با آمریکا بهتر خواهد شد. تاکتیک‌های این‌ها مختلف است. مسئولین هم باید به همان جمله‌ای که در فرمایش رهبر معظم انقلاب است توجه کنند. یعنی نگاه به اینکه در انتخابات آمریکا چه کسی پیروز می‌شود، این نگاه صحیحی نیست. منتظربودن برای آقای بایدن کار خوبی نیست. انتخابات ۲۰۰۸، وقتی معلوم شد که آقای باراک اوباما می‌خواهد رئیس‌جمهور آمریکا شود عده‌ای خوشحال شدند. گفتند اسمش باراک حسین اوباما است و مشکلات را حل می‌کند. مشکلات نه‌تنها حل نشد، بلکه بدتر هم شد. دوره‌ی اوّل اوباما بدترین تحریم‌ها علیه ما وضع شد. قبل از او ریگان، کارتر، بوش پدر، بوش پسر، کلینتون و بقیه تحریم‌هایشان به اندازه‌ی اوباما نبود.

بعد از اوباما عده‌ای منتظر برجام شدند. بعد از برجام عده‌ای منتظر برجام اروپایی شدند. الان هم عده‌ای منتظر بایدن هستند. این برای کشور خوب نیست. این سبک صحیح مدیریت سیاست خارجی نیست که شما مرتب منتظر طرف مقابل باشید و مردم هم شرطی بشوند که بایدن یا ترامپ می‌آید. آخر سر هم هرکدام که می‌آیند، سیاست‌های ضد ایرانی‌شان را ادامه می‌دهند. از این جهت به فرموده‌ی رهبر معظم انقلاب کشور باید از درون قوی شود. این همان روش صحیح است.

منبع: پایگاه حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری


ارسل تعليقاتك
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
پرسش و پاسخ ذات صلة