المسیر الجاریه :
میثاق نامه حضرت زهرا (س) و امتحان قبل از خلفت
بررسی دکوراسیون اتاقهای هتل پارسیان استقلال
بصیرت و تبیین به روایت حضرت زهرا (س)
پارچه بافت چیست و چه ویژگی هایی دارد؟
چشم انداز جذاب پایتخت از هتل ارم تهران
خط در زمان ساسانیان
خط در زمان هخامنشیان
خط در دولت مادها
رنج نامه و ندای مظلومیت حضرت زهرا (س)
کالری نان چاودار چقدر است؟
محل ولادت امام علی علیه السلام کجاست؟
نحوه خواندن نماز والدین
داستان های کوتاه از پیامبر اکرم (ص)
داستان انار خواستن حضرت زهرا(س) از امام علی(ع)
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟
چهار زن برگزیده عالم
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
یاد مادر از زبان فرزندان حضرت زهرا (سلام الله علیها)
پیش شماره شهر های استان تهران
نام تو
شبي كه نام تو در باور زمين گل كرد كسي نگفت «چرا زخم ما چنين گل كرد» دوباره مزرعه كربلا شكوفا شد دوباره پينة دستان خوشهچين گل كرد ببين چگونه زني شيون از دلش جوشيد!
معجرت چه شد
از من مپرس زینب من معجرت چه شد با من بگو برادر زینب سرت چه شد از من مپرس از چه لبت خشک و زخمی است با من بگو که ساقی آب آورت چه شد از من مپرس رخت تنت از چه خاکی است
گرفته صدای من
ببین گرفته صدای من از صدا زدنت مگر به نیزه چه گفتی که بیهوا زدنت تمام خاطرم از سفر فقط این است تمام راه به پیش نگاه ما زدنت
کعبهی عشق و امیدم
ای کربلا کعبهی عشق و امیدم بعد از جداییها به دیدارت رسیدم ای کربلا آغوش بگشا زینب آمد من زینبم کز رنج دوریها خمیدم هر روز دیدم کربلای تازهای را
کبود بی شمارم
زخمی زنجیرم کبود بیشمارم بر شانههایم زخمهای کهنه دارم همشیره خورشیدم و بانوی نورم هرچند که در پنجه گرد و غبارم شام غریبانی عصر خیمههایم
شعر «قسمت نشد اربعین کنارت باشم» عباس کی منش
شعر «قسمت نشد اربعین کنارت باشم» درباره اربعین حسینی است که توسط یاسر مسافر سروده شده است.
عشقت اسيرم كرده است
اي امام عاشقان عشقت اسيرم كرده است وي امير عارفان داغ تو پيرم كرده است
من اسير داغ عشقم ني اسير دست خصم شعلههاي داغهاي تو اسيرم كرده است
آرزوهاي محال دشمنان بر باد رفت
شیشهي صبر افتاده
از سر ناقهی غم شیشهي صبر افتاده همه دیدند که زینب سر قبر افتاده چشم او در اثر حادثه کم سو شده است کمرش خم شده و دست به زانو شده است بیت بیت دل او از هم پاشیده شده
شمیم جان
شمیم جان فزای کوی بابم مرا اندر مشام جان برآید گمانم کربلا شد عمه نزدیک
که بوی مشک و ناب و عنبر آید
سر یار دیدهام
یک اربعین، به نیزه سر یار دیدهام یک اربعین، چو شمع به پایش چکیدهام یک اربعین، به ضربهی شلّاق ساربان بر روی خارهای مغیلان دویدهام یک اربعین، تمام تنم درد میکند