المسیر الجاریه :
معجزه افکار پاک: چگونه با حسن نیت و حسن ظن زندگی بهتری بسازیم؟
عاشورا؛ از انحراف قدرت تا احیای وجدان امت
بازیهای ویدئویی و نشانههای یک بحران خاموش
قانون هوش مصنوعی اتحادیه اروپا - فصل 3؛ ماده 19 – ثبت خودکار رویدادها (Logs)
قانون هوش مصنوعی اتحادیه اروپا - فصل 3؛ ماده 18 – نگهداری مستندات
نشانه های اضطراب ازدواج چیست + راه های درمان
بهترین و مناسب ترین تغذیه دانش آموزان برای مدرسه
حکم شرعی معامله طلای آب شده از دیدگاه مراجع تقلید
نکات ایمنی هنگام انفجار و حملات موشکی
آموزش کنسروسازی خانگی برای شرایط بحرانی
چهار زن برگزیده عالم
گناهان حضرت یوسف در قرآن
دلنوشتههایی به مناسبت هفته بسیج
چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟
متن کامل سوره یس با خط درشت + صوت و ترجمه
مزار حضرت یعقوب (علیه السلام)
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
نحوه خواندن نماز والدین
طریقه خواندن نماز شکسته و نیت آن
داستان
داستانی در مورد همسایه جدید به قلم افروزه ارزه گر
داستان زیبای زیر را سیده افروز ارزهگر برای شما نوجوانان عزیز نگاشته است. آن را با هم می خوانیم.
داستان
داستانی در مورد تولدنوشته فهمیه احمدی
فهیمه احمدی داستان زیبای زیر را برای شما نوجوانان عزیز نوشته است. با هم آن را می خوانیم.
داستان
داستانی در مورد گلدان به قلم افروزه ارزه گر
فکر میکنم گلدان یک دنیاست و مردمش خیلی احساس خوشبختی میکنند. مردمی که اگر خشک شوند، تبدیل به خاک مردم بعدی میشوند. مردمی که مراقبت میبینند و زیبایی میسازند.
داستان
داستانی در مورد« مادر » به قلم فاطمه نفری
نویسنده داستان زیبای زیر فاطمه نفری است. یا هم آن را می خوانیم.
داستان
داستانی درباره «خانه مادر بزرگ » به قلم فاطمه دولتی
گاهی اوقات خوشبختی داشتن مادربزرگ و پدربزرگ هایی است که مثل مربّای هویج شیرین و دوست داشتنی هستند.
داستان
داستانی در مورد«مدرسه» به قلم نیلوفر نیک بنیاد
داستان زیبای زیر نوشته نیلوفر نیکبنیاد است. آن را با هم می خوانیم.
داستان
داستانی در مورد«فوتبال»به قلم فاطمه دولتی
نویسنده داستان زیبای زیر فاطمه دولتی است. بهتر است که قدر داشته ها و نعمت هایی که خداوند به ما داده است را بدانیم و بابت آن ها شکرگزار باشیم.
داستان
داستانی در مورد« مادر »به قلم فاطمه دولتی
وجود مادر چقدر به زندگی هایمان آرامش و خوشبختی می بخشد. قدر این فرشته های مهربان را بدانیم و با احترام با آن ها رفتار کنیم.
داستان
داستانی در مورد «امام زاده» به قلم فاطمه فروتن
«خانهی بیبیسیّد دو تا اتاق بود گوشهی حیاط بزرگ امامزاده. بیبی سالها خادم امامزاده بود و عید غدیر که میشد اهالی محل به دیدنش میآمدند تا عیدی بگیرند.»
ادامه این داستان زیبا را که نوشته...
داستان
داستانی در مورد «موفقیت » به قلم فاطمه دولتی
مرز خوشبختی و بدبختی همین است که تصمیم بگیری، هدف داشته باشی و برای رسیدن به هدفت تلاش کنی؛ همین که تواناییهایت را بشناسی و برای رسیدن به خواستهات از هر امکاناتی که داری استفاده کنی.