المسیر الجاریه :
مهندسی فرهنگی در اندیشه رهبر انقلاب؛ نقشهراه تمدنسازی و صیانت از هویت ایران اسلامی
در چه صورتی گواهینامه رانندگی باطل میشه؟
صفر تا صد شیوه جدید دریافت الکترونیکی انحصار وراثت
آیا سند ماشین به نام دو نفر می شود؟
جنگ و بحران شغلی: راهکارهای قانونی برای حمایت از کارگران
خواجه اختیار منشی گنابادی خوشنویس بزرگ خط تعلیق در قرن دهم هجری
شایع ترین بیماری های سالمندان
بهترین روش نگهداری از ریواس در یخچال و فریزر
سرگرمی های ساده و جذاب برای سالمندان
بهترین روش نگهداری از خرمالو در یخچال و فریزر
نحوه خواندن نماز والدین
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
متن کامل سوره یس با خط درشت + صوت و ترجمه
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
خلاصه ای از زندگی مولانا
حمامی که تنها با یک شمع گرم می شد
طریقه خواندن نماز شکسته و نیت آن
مخترعین معروف و اختراعات آنان
پیش شماره شهر های استان تهران
چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟

سه خاطره (3)
پدرم نظامی بود و دوست نداشت کسی را به خانه بیاوریم. من و بقیه برادر و خواهرهایم در تمام طول زندگی مان تا آن موقع جرأت نکرده بودیم دوستی را به خانه دعوت کنیم؛ اما «علی» با همه فرق داشت، سلامت جسمی و روحی...

سه خاطره (2)
مدت ها بود که از رفتنش به جبهه می گذشت و ما خبری از او نداشتیم. چند وقتی هم بود که نامه نمی داد، تا الاقل کمی دلخوش باشیم. اضطراب و نگرانی ما روز به روز بیش تر می شد.

سه خاطره (1)
همواره در کوچکترین موراد زندگی به مسائل شرعی و فقهی توجه می کرد. حتی برای خرید نان، یا سوار شدن به تاکسی و خلاصه همه ی امور زندگی. یکبار از دکان نانوایی که در مسیر بود، چند نان خرید. اما دوباره جلوی نانوایی

مثل همیشه
پزشکان از تو قطع امید کرده بودند. تو مسجد عابدینیه بعد از هر نماز برایت دعا می کردند. روز عاشورا گذشته بود. لحظات آخر عمرت بود.

تا مرز شهادت
زابل، شهر کوچکی بود و اگر کسی زمانی ضعف اخلاقی و یا انحراف سیاسی می داشت، حتی اگر بعدها به فطرت خدایی بازگشته بود، مطرود جامعه می شد و گاهی حتی افراد از سلام و علیک با آن ها پرهیز می کردند؛ مبادا که مورد

جاده ی پر پیچ و خم
اگر قرار بود به سقز بیاید، تا آخرین لحظه در سنندج می ماند و کار می کرد. طوری راه می افتاد که تأمین داشت جمع می شد. همیشه وقتی به سقز می رسید که از آن دیرتر نمی شد آمد. مسیر طولانی بود و جاده نامناسب و...

تبسمی بر لب
در کشاکش ماجراهای پیش از انقلاب، مسأله ای پیش آمد که مرا به شدت عصبانی کرد. از این رو خشمگینانه روانه ی منزل آقاصدرا... شدم. وقتی در زدم و او از منزل بیرون آمد، از عصبانیت من که طبعاً خونسرد هستم، تعجب...

عاشق آقا امیرالمؤمنین (ع) بود
سرتیپ سیدحسام هاشمی از مرحله دانشجویی دوره عالی توپخانه افتخار شاگردی شهید علی صیاد شیرازی را داشته و از مهر سال 1357 فعالیت های انقلابی خود با آن شهید بزرگ آغاز کرده است. هر دو در آن کلاس درباره فعالیت...

یک بسیجی به تمام معنی واقعی (2)
وقتی که جنگ تحمیلی شروع شد، آن قرارگاه منحل شد. فاز بعدی آمدند و قرارگاه دیگری را در ارومیه تشکیل دادند، و این نقطه شروع قرارگاه شمال غرب بود. یعنی شهید آبشناسان در فاز دوم قرارگاه شمال غرب به آن پیوست....

یک بسیجی به تمام معنی واقعی (1)
انقلاب شکوهمند اسلامی ایران به رهبری حضرت امام خمینی (ره) که با شعارهای ضد استعماری و ضد استبدادی و با هدف احیای ارزش های دینی و بازیابی هویت ملی و قطع هرگونه وابستگی به بیگانگان، در روز 22 بهمن سال