المسیر الجاریه :
عواقب دلشکستن از منظر اسلام
عواقب فحاشی و بی احترامی به همسر
بهترین گزینه برای از بین بردن سوسک ریز چیست؟
چگونه با فلش ویندوز نصب کنیم؟
قانون هوش مصنوعی اتحادیه اروپا - فصل 3؛ ماده 17 – دقت، استحکام و امنیت سایبری
قانون هوش مصنوعی اتحادیه اروپا - ماده 16: تعهدات عرضهکنندگان هوش مصنوعی پرمخاطره
چرا برخی خانم ها بعد از عروسی دچار افسردگی میشوند؟
روش هایی برای اینکه لباس هایتان دیگر نیاز به اتو کردن نداشته باشند
۱۴ اصل سبک زندگی از نگاه امام علی (ع)
پرستاری در نگاه رهبر انقلاب؛ تبیینی نو از جایگاه الهی و تمدنی پرستار در نظام سلامت اسلامی
چهار زن برگزیده عالم
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
مراحل بازی نهنگ آبی و خطرات آن
متن کامل سوره یس با خط درشت + صوت و ترجمه
چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟
طریقه خواندن نماز شکسته و نیت آن
نماز قضا را چگونه بخوانیم؟
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟
بهترین دعاها برای ختم به خیر شدن معامله کداماند؟
سایر شهدا
ستاره فروغ گستر
سردار شهيد اسلام، «زين الدين» عزيز، از اينگونه ستارههاىفروغگستر و چشمگير و دلنواز و گيتىافروز است. آنچه او را در صحنه جنگ و دفاع مقدس، قداست و كرامتبخشيد،روح بلند و شيداى او بود، كه دور از وسوسههاى...
سایر شهدا
ستارهای در آسمان شهادت
با اینکه روزگار، گرد کهنگی بر گذشته پاشیده و تاریخ، فاصلهای چندین ساله میان ما انداخته است، نداهایی میتوانند دست وجدانمان را بگیرند و میان خاکریزهای جنگ ببرند؛ گرچه احتمالاً بسیاری از این حرفها با گذشت...
مهدی زین الدین
فرمانده لشگر17علی ابن ابی طالب(علیهما السلام)
جنگی که در شهریور 1359توسط دیکتاتور معدوم عراق ،صدام حسین به مردم ایران تحمیل شد؛ظهور اسطوره هایی رادر پی داشت که غیر از تاریخ صدر اسلام،در هیچ برهه ای از تاریخ بشرنشانی از آنها نیست. ومهدی زین الدین یکی...
مهدی زین الدین
خاطراتى سبز از شهید زین الدین
وقتى از فرزند شهيد عالى مقام زين الدين ـ فرمانده لشكر 17 على بن ابى طالب(ع) ـ سؤال شد «كدام يك از ابعاد زندگى پدرت برايت جالبتر است؟» گفت: مطالعه زياد ايشان. تعجب مىكنم كه با وجود آنهمه كار و فرصت كم...
مهدی زین الدین
گذری بر خاطرات شهید مهدی زین الدین
قبل از شروع عملیات والفجر 4 عازم منطقه شدیم و به تجربه در خاك زیستن، چادرها را سر پا كردیم. شبی برادر زین الدین با یكی دوتای دیگر برای شناسایی منطقه آمده بودند توی چادر ما استراحت میكردند. من خواب بودم...
مهدی زین الدین
یکصد خاطره از شهید مهدی زین الدین
1- پسرک کیفش را انداخته روی دوشش. کفش ها را هم پایش کرده . مادر دولا می شود که بند کفش را بندد. پاهای کوچک ، یک قدم عقب می روند. انگشت های کوچک گره شلی به بند ها می زنند و پسرک می دود از در بیرون.
ادبیات دفاع مقدس
آن روزها......
ـ مشتري كه به مغازه كتابفروشي پدرش ميآمد، سرش توي كتاب بود. همان طور كه سرش دولا بود، با مشتري حساب ميكرد. تمام كتابهاي مغازه را خوانده بود.
ـ از همان بچگي اهل پول نبود. به زور توي جيبش پول ميگذاشتيم....
ادبیات دفاع مقدس
آخرين سنگر
بازهم زمين زير پايم ميلرزد. مثل اينكه مهمات ارتش عراق تمامي ندارد. صداي غرش گلولة توپ را كه ميشنوم تا به زمين بخورد و هزار تكه شود زهرة من نيز ميتركد و هزار تكه ميشود. هاجوواج دوروبرم را نگاه ميكنم....
ادبیات دفاع مقدس
ماه و بلوط(1)
آنچه كه ميخوانيد فصل چهارم از داستاني است كه با برداشتهايي از زندگي و خاطرات سردار شهيد، محمود كاوه، نوشته شده است. اين داستان از زبان و نگاه جلال خاوري نقل ميشود كه نام ديگر او رشيد زبردست است. او كه...
ادبیات دفاع مقدس
ماه و بلوط(2)
صداي وانت تويوتايي كه از دور ميآمد، توجهات را به خود جلب كرد. هيجاني بين نيروهاي مجيد ايجاد شده بود و همه چشم به آمدن آن داشتند. آيا او خود كاوه نبود؟ جلال حدس زد اينطور باشد. ترس مرموزي به جانش افتاد....