المسیر الجاریه :
آیندهنگری مسئولان و رشد جامعه
دفاع همهجانبه: عوامل پیروزی ایران و شکست دشمن از منظر امام خمینی (ره)
پیام مقاومت؛ تبیین راهبردی پیام رهبر انقلاب به مناسبت هفته دفاع مقدس
عمل دیسک کمر با لیزر چگونه انجام میشود؟ بررسی PLDD برای درمان دیسک کمر
در جلسه انجمن و اولیا چه بگوییم
چه نوع از ناشنوایی ها قابل درمان هستند؟
منشور استقامت و قویشدن ایران در نبرد با نظام سلطه
از جنگ تحمیلی (هشت ساله) تا جنگ 12 روزه؛ نگاهی بر عوامل پیروزی از منظر رهبری
چرا ناگهان گوشهایمان نمی شنوند؟
شهدا؛ فخرآفرینان دفاع مقدس: حیات، شادی و مقام والا شهیدان در راه ولایت
متن کامل سوره یس با خط درشت + صوت و ترجمه
پیش شماره شهر های استان تهران
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
نحوه خواندن نماز والدین
حضرت عبدالعظیم حسنی که بوده و چگونه ايشان وفات يا شهيد شده اند؟
پیش شماره شهر های استان گیلان
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
طریقه خواندن نماز شکسته و نیت آن
نماز قضا را چگونه بخوانیم؟
مخترعین معروف و اختراعات آنان

رهبري بحران « ادبيات مقاومت » در ايران
حجت الاسلام و المسلمين علي شيرازي هر چند با مسئوليت هاي بلند پايه نظامي شناخته شده است و اکنون مسئوليت نمايندگي ولي فقيه در نيروي قدس سپاه پاسداران را بر عهده دارد، اما اصالتاً يک چهره ي فرهنگي به شمار...

آتش عراقي ها را به سوي خودش کشاند
محل ايست بازرسي روستاي الصخره شلوغ و پر رفت و آمد بود. سربازان عراقي با دقّت روستاييان را زير نظر داشتند. محل هاي کمين آنان گلوگاههايي بود که به خوبي مي توانستند به رفتار مشکوک رهگذران دقّت کنند.

شير هنوز در بيشه است
حصاري که معاونت تيپ را بر عهده داشت، با فريادهاي پي در پي، سعي کرد نيروهايش را هدايت کند. محسني که کلاه جنگي به سر داشت و دور کمرش خشاب بسته بود، دوان دوان خود را به حصاري رساند و با حال مضطرف گفت:

نمي گذاريم محاصره بشکند!
شب عمليّات، چهار تا گروهان، با هم مي روند تو خط. شب قبل، تخريب چي ها همه ي معبرها را پاکسازي کرده بودند. امّا فرداي آن شب، عراقي ها يکي از معبرها را کاملاً مين گذاري مي کنند. مين ها درست در مسير گروهاني...

شانه هايي که پل عبور از کرخه شد
نگاه خسته و بي حال چند نفر به طرفش کشيده شد. با صداي شليک گلوله، جواني که قبضه ي آرپي جي را روي دوش گذاشته بود، سر خم کرد. در همين حال بود که ابوالفضل را ديد. صورت خاک آلودش را رو به او گرفت و برايش دست...

سنگر ما و سنگر بسيجي ها
محمّد براي آن که صدايش از وراي انفجارها شنيده شود، فرياد زد: « بچّه ها در خطرند. زود باشيد بايد حرکت کنيم. »

دنيا جاي استراحت نيست
يک شب موقع نگهباني، تو خواب مچم را گرفت. گفتم الآن است که بيچاره ام کند. خيلي وظيفه شناس بود. از ما هم مي خواست که همان طور باشيم. مانده بودم براي خوابم چه توجيهي بياورم.

رزمنده بايد مقتدر باشد
با وجود آن همه سختي روحيّه اي بسيار عالي داشت، طوري که ما لذّت مي برديم با او شوخي کنيم که البته با چنان حضور ذهني جوابمان را مي داد که کيف مي کرديم. يا شيرين کاري هايي داشت که چه قبل از عمليّات و چه بعد...

چرا بسيجي ها آماده ي پروازند ؟
حضور در جبهه و بازگشت به بستر، بارها تکرار شد و اين امر براي وي کاملاً عادي شده بود. هر بار، قسمتي از پيکر استوارش، هدف گلوله هاي دشمن واقع مي شد. نمي دانم براي چندمين بار، قرار بود به اتاق عمل برود که...

از خدا بخواه محبت تو را از قلبم بردارد!
پس از فتح فاو، بمبارانهاي خوشه اي و شيميايي و آتش شديد توپخانه فشار زيادي بر روي بچّه ها وارد مي کرد، امّا هيچ گونه تأثيري در روحيّه ي آنها نداشت. آتشباري که من فرمانده آن بودم، بيش از 58 شهيد و زخمي داشت...