المسیر الجاریه :
راهنمای انتخاب و نگهداری آب سالم در شرایط بحران
یاسمن بو دامغانی زن خوشنویس و شاعر ایرانی در هند
یوسف مشهدی خوشنویس قرن هفتم هجری
سیفالله یزدانی خوشنویس صاحبنام معاصر ایران در خط نستعلیق
میر یحیی اصفهانی استادِ خوشنویسی خط نستعلیق
یاری هروی مُذَهّب، نقاش، خوشنویس و شاعر
یاری هروی خوشنویس زبردست خط نستعلیق
میر علی هروی از سرآمدان نستعلیقنویسی و خوشنویس بزرگ ایران
نکات کلیدی برای آمادگی غذایی در شرایط اضطراری
معرفی اپلیکیشن های مذهبی برای ماه مبارک رمضان
نحوه خواندن نماز والدین
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
گناهان حضرت یوسف در قرآن
چهار زن برگزیده عالم
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
متن کامل سوره یس با خط درشت + صوت و ترجمه
طریقه خواندن نماز شکسته و نیت آن
پیش شماره شهر های استان گیلان
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟
بهترین دعاها برای ختم به خیر شدن معامله کداماند؟
امام خمینی
هستیات بود برازنده سیر ملکوت
راه گم بود، اگر نام و نشان تو نبود اگر آن دیده بر ما نگران تو نبود کوه بیداد ز بنیاد نمیشد ویران
امام خمینی
هدیه
یک چراغان داغ دل در سینه پنهان کردهام شور صد صحرا جنون گرد نمکدان کردهام کردهام رنگینتر از گُل کارگاه سینه را
امام خمینی
وقتی بی تو
این کوچهها بی نور در ظلمت، وقتی جهان در دست عصیان بود بر شانههای عصمت مردم، زخم تبرهای فراوان بود
امام خمینی
وعده باران
چشمهای تو مرا وعده باران دادند به تنِ مرده من روح و دل و جان دادند شوقِ برخاستن و زندگی تازه به این
امام خمینی
ورد زبانم
هر چند بر شانه از عشق بار گرانم بماند تا عمر باقی است نامت ورد زبان بماند بعد از تو می ترسم ای دوست از غصه یک شب بمیرم
امام خمینی
وارث اندیشهها
در آن زمان که آمد آن همیشه در خیال کسی مرا به خویش خواند و تا دَمِ طلوع دستهای خسته مرا کشاند
امام خمینی
و آن شب چشمهای آسمان هم غرق باران بود
پرستوهای بی پرواز از این شهر کوچیدند و آنها هر سحر شاید تو را در خواب میدیدند قناریهای بیآواز و سردرگم تو را شاید
امام خمینی
نکند ستاره...
نکند ستاره از تو قدمی جدا گذارم بروم به کهکشانی و تو را رها گذارم
امام خمینی
نغمۀ عشاق
دل همه شب ز دیدهام میطلبد نشانهات ای زده خلق عالمی حلقه به گرد خانهات بانگ بلند شادیم از دل آسمان گذشت
امام خمینی
نسیم تازه
دلم را عشق تو آخر هدایت کرد از اول چشم تو ما را رعایت کرد گل از بوی عبور تو شکوفا شد و شبنم در تب گام تو دریا شد