المسیر الجاریه :
بسترهای رونق تولید با تأکید بر آموزههای اسلامی
از «سدّ الأبواب» تا غدیر خم: دو نقطه از یک خط ولایت
تولید پودر روی نانو توسط شرکت مهندسی ثمر
بازی های متاورس رایگان برای اندروید
رونق تولید در جامعه اسلامی: مسئولان و مردم، هر کدام چه نقشی دارند؟
آفتها و چالشهای رونق تولید
امام خمینی (ره) در نگاه مقام معظم رهبری: بازتاب شخصیّت و آموزههای امام
نجات زمین: مسئولیت همگانی! راههای مؤثر برای حفاظت از محیط زیست
امام محمد باقر علیه السلام؛ شهید علم و حقیقت در برابر طاغوت
تلاشهای علمی امام باقر علیه السلام در برابر انحرافات فکری و اعتقادی
متن کامل سوره یس با خط درشت + صوت و ترجمه
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
نحوه خواندن نماز والدین
طریقه خواندن نماز شکسته و نیت آن
دعای طلب رزق و روزی امام جواد(ع)
پیش شماره شهر های استان گیلان
نماز قضا را چگونه بخوانیم؟
پیش شماره شهر های استان تهران
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
لیست کاملی از خدایان و الهههای یونانی

رویای دریا
یه لحظه هم سخته که بودنت رو حس نکردن یه حسی شبیه حس سرد و تلخ مردن نمی تونم ، نمی ذارم ، نمی خوام و نمی شه تمومه لحظه هامونو به خاطره سپردن
یه ثانیه اش ، یه عمره فکر کنم که دیگه نیستی آهای جدایی ، نمی...

خدا رو چه دیدی
خدا رو چه دیدی ، تو شاید بمونی شاید غصه هامو ، تو چشمام بخونی خدا رو چه دیدی ، شاید دل سپردی شاید عشقمون رو تو از یاد نبردی
هنوز بی قرارم به یاد نگاهت ، نشستم تو بارون بازم چشم به راهت هنوز...

آغوش
کی گفته باید بشکنم تا دستمو بگیری خسته شدم از عمری غربت و غم و اسیری کی گفته باید گریه ی شب هامو در بیاری
تا لحظه ای وقت شریفت رو واسم بذاری

به تو مدیونم
واسه ی چشای خیسم ، به تو مدیونم این که از غم می نویسم ، به تو مدیونم این که بی جونم و سردم ، این که بی روحم و زردم پی آرامشی که بردی و من پی اش می گردم ، به تو مدیونم به تو مدیونم ، به تو مدیونم

تصنیف شیدایی
در همه دير مغان نيست چو من شيدايي خرقه جايي گرو باده و دفتر جايي دل كه آيينه صافي است غباري دارد وز خدا مي طلبم صحبت روشن رايي
شرح اين قصه مگر شمع برآرد به زبان

تصنیف آستان جانان
شعری بخوان که با او رطل گران توان زد راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد گلبانگ سربلندی بر آسمان توان زد بر آستان جانان گر سر توان نهادن
بر چشم دشمنان تیر از این کمان توان زد قد خمیده ما سهلت...

آواز دشتي
سری ديرم كه سامونش نمي بو غمي ديرم كه در مونش نمي بو اگر باور نداري سوي من آي ببين دردي كه درمونش نمي بو
خوش آن ساعت كه يار از در در آيو

آواز آستان جانان
سينه مالامال درد است اي دريغا مرهمي دل ز تنهايي به جان آمد خدا را همدمي چشم آسايش كه دارد از سپهر تيز رو ساقيا جامي به من ده تا بياسايم دمي
زيركي را گفتم اين احوال بين، خنديد و گفت صعب روزي بوالعجب...

آستان جانان
كي شعر تر انگيزد خاطر كه حزين باشد يك نكته از اين معني گفتيم و همين باشد از لعل تو گر يابم انگشتري زنهار
صد ملك سليمانم در زير نگين باشد غمناك نبايد بود از طعن حسود اي دل

آهنگ پاياني سريال زير هشت
با تو اما ماندم تنها مُهري بر لب، بندي بر پا دل همه گمراهي و گناه، تو اميد جان جان همه خاموشي و خزان، تو مرا بخوان لب نگشودم اما سوختم، ساختم
با من خسته ي غم تو بمان اي که به جز...