دخترى است ده‌ساله که احد ابوین او شیعه است، دختر به راه و رسم شیعیان زندگى مى‌کند ولى در مورد تقلید و غیره هیچ تصورى در ذهنش نیست و کیفیت زندگى آنها هم جورى نیست که بتواند دنبال مسائل تقلید و اعلم بگردد...

با توجه به معرفى عده‌اى از بزرگان در عرصۀ فقه و فقاهت از سوى حوزۀ علمیۀ قم، تشخیص اعلم آنها براى مردم بسیار دشوار است، چه کنند؟

اگر دو مجتهد برابر باشند، مقلّد مى‌تواند از یکى به دیگرى مراجعه کند؟ و اگر کسى تنها یک مسأله را عمل کرده باشد مى‌تواند به مجتهدى دیگر رجوع کند؟

نظر مبارک را راجع به کسى که مرجع او از دنیا رفته و همینطور باقى مانده بیان فرمایید؟

اگر زن و شوهر هرکدام مرجع تقلیدى دارند، در مسائل اختلافى چگونه عمل نمایند؟

اگر پس از وفات مجتهد، در مسأله‌اى به مجتهد زنده مراجعه کرد، اکنون که همان مجتهد نیز وفات یافته وظیفه‌اش در آن مسأله چیست؟ آیا طبق نظر حى عمل نماید یا یکى از دو مجتهد از دنیا رفته؟

مکلّف و ممیّز بعد از مراجعه به حضرتعالى در مسألۀ بقاء، مى‌تواند در همۀ مسائل مراجعه کرده و باقى نماند؟

آیا زن مى‌تواند فقط در مسائل زنان مرجع آنان شود؟

آیا کسى که مى‌تواند محتاط باشد، واجب است که محتاط باشد یا مى‌تواند تقلید کند؟

در تعریف مجتهد اعلم مى‌گویند: کسى که در فهمیدن حکم خدا از تمام مجتهدهاى زمان خود بهتر باشد، آیا این بهتر فهمیدنِ حکم خدا تنها در مسائل شرعى است یا مسائل سیاسى را نیز شامل مى‌شود؟