المسیر الجاریه :

انسان شناسی و فرهنگ گرایی
مکتب فرهنگ و شخصیت که نام دیگر آن«فرهنگ گرایی» است در دهه ی 30 در دانشگاه شیکاگو و در میان شاگردان فرانتس بوآس ظاهر شد، اما توانست رشد زیادی کرده و در طول چند دهه، تأثیر زیادی بر کل انسان شناسی

اساطیر و انسان شناسی
اسطوره ها به مثابه ی پدیده های فرهنگی حامل بارهای معنایی-تاریخی هستند. از این رو آن ها را گاه به نمادهایی از واقعیت های دوردست، یا نوعی حافظه ی جمعی تعبیر کرده اند که با گذشت زمان به تدریج بر ابهام و پیچیدگی

انسان شناسی و ساختارگرایی
ساختارگرایی یکی از مکاتب نظری انسان شناسی است که نمونه های متفاوتی از آن وجود داشته، اما آن را عمدتاً به ساختار-کارکردگرایی(یا کارکردگرایی ساختاری) در انسان شناسی اجتماعی بریتانیا و ساختارگرایی انسان شناسی...

انسان شناسی و کارکردگرایی
کارکردگرایی همچون اشاعه گرایی، یکی از نظریاتی بود که در واکنش به تطورگرایی به وجود آمد و طبعاً در برابر روش تاریخی تطورگرایی، مطالعه ی همزمان بر موضوع را پیشنهاد کرد. از لحاظ تاریخی ریشه های کارکردگرایی...

انسان شناسی در سده ی بیستم
حوادث آغاز قرن بیستم را باید در تداوم قرن نوزدهم به شمار آورد. در حقیقت تنها رویدادهای بین دو جنگ(1918-1940)و به خصوص جنگ جهانی دوم بود که جهان را وارد قرنی تازه کرد. قرن بیستم را شاید بتوان قرن آزمون

انسان شناسی و اشاعه گرایی
اشاعه گرایی، همچون تطورگرایی، یک گرایش نظری است که در قرن نوزدهم ظهور کرد و همچون تطورگرایی تا قرن بیستم تداوم یافت. نقطه ی حرکت محوری این نظریه، تأمل بر تغییرات فرهنگی از یک سو و توجه به شباهت

انسان شناسی و تطورگرایی
تطورگرایی را باید نخستین نظریه ای دانست که پس از اعلام موجودیت علم مردم شناسی در آن ظاهر می شود و همچون هر نظریه ی علمی تلاش می کند یک روش شناسی مشخص برای خود مطرح سازد. ریشه های این نظریه را باید در

انسان شناسی و نژادگرایی
نژادگرایی را می توان در عام ترین معنی باور به وجود نژادهای انسانی و به برتری نژاد«خود» نسبت به نژادهای«دیگر»تعریف کرد(1). در این معنی از قدیمی ترین دوره ها ما با تمایلات نژادگرایانه رو به رو بوده ایم....

آغاز مردم شناسی
آغاز علم مردم شناسی را باید در نیمه ی قرن نوزدهم قرار داد. در این زمان است که برای نخستین بار با ظهور گروهی از نهادها رو به رو می شویم که تلاش می کنند از مجموعه ی داده های گردآوری شده به وسیله ی جهانگردان،

روشنگران و انقلاب
عصر روشنگری و فلسفه ی روشنگران را باید در امتداد مستقیم و منطقی انسان گرایی رنسانس به حساب آورد. مبانی روشنگری را می توان در درک رابطه ای جدید میان انسان، طبیعت و خداوند دید. نخستین محور اندیشه ی روشنگری