المسیر الجاریه :

چيزي به نام جامعه وجود ندارد؟
مي گويند اگر کسي حرفي در يک بند داشته باشد، مي تواند يک مقاله بنويسد و اگر حرفي در يک فصل داشته باشد، مي تواند يک کتاب بنويسد. نگارنده که اخيراً کتابي را درباره ي گيدنز تمام کرده است، قصد اثبات اين نظر...

جامعه، تباني و توطئهاي بيش نيست
نظريهي مبادلهي نمادين، ديرپاترين سنت جامعهشناسي است که موضوع اصلي آن مبادلات اجتماعي روزمره است. اين نظريه را کم و بيش به آساني ميتوانيم تبديل به يک جامعهشناسي کلان کنيم که نقطهي شروع آن عمل

جامعه مکالمه اي بيش نيست
نظريه ي مبادله ي نمادين ناقص ترين نظريه اي است که در اين کتاب مطرح مي کنم. پُل راک اين نظريه را « ابهامي » مي داند که « به عمد ساخته اند ». اين رويکرد چندين نوع و گونه دارد و ظاهراً مدت ها بود که بيشتر...

بهاي همه چيز
در حال حاضر و به پيروي از الگزندر، کم و بيش در اين باره اتفاق نظر کلي هست که توفيق پارسنز در اين بود که توانست دو سر يک پيوستار، دو قطب مخالف را که با اصطلاح هاي عمل و ساختار مي شناسيم، در نظريه اي منتظم...

نوفونکسیونالیسم و نظریه ی تضاد
با مرگ پارسنز، کنار گذاشتن نظریه ی او هم به عنوان نظریه ای که فقط به کار تاریخ نظریات می خورد، امری عادی شد. حتّی پیتر همیلتن که از مفسران طرفدار آرای پارسنز بود، از او با عنوان « ریش سفیدِ سابق » یاد...

راهي به قلب جنگل
نظريه مفيد و لازم است، و نظريه به شکل لاعلاجي، سردرگم و درهم و ناگزير چند پاره است؛ جامعه شناسي بنا به ماهيت خود نمي تواند نظريه اي فراگير بسازد تا کل اين رشته را در بر بگيرد. بهتر است اين طور تصور کنيم...

نظریه همچون قفسه ی بایگانی
افکار تلکت پارسنز، از پایان جنگ جهانی دوم تا اواسط دهه ی شصت بر نظریات اجتماعی عالم انگلیسی زبان حاکم بود. او چهار چوب نظری عظیمی ساخت که مدعی بود علی الاصول می تواند همه ی چیزهای واقع در عالم اجتماع را...

چرا نظريه لازم است؟
نفسِ واژه ي « نظريه ي » بعضي اوقات ظاهراً مردم را مي ترساند و اين ترس خيلي هم بي مورد نيست. بخش عمده ي نظريه هاي اجتماعي مدرن، غير قابل فهم، پيش پا افتاده يا بي معني است. خواننده احساس نمي کند که چيزي...

هويت تمدني (2)
زماني که از « هويت تمدني » به عنوان يک ضرورت معرفتي انکارناپذير سخن مي گوئيم، ناگزيريم که بدانيم چه عواملي در تکوين و تقويت چنين هويتي، اثرگذار است. شايد به جهت نو بودن وتازگي موضوع، نتوان همه اين عوامل...

هويت تمدني (1)
واژه هاي « تمدن » و « فرهنگ » ، از جهاتي با يکديگر وجوه مشترک داشته و در مواردي مترادف با هم تلقي مي شوند و برخي انديشمندان تمدن را همان فرهنگ مي دانند در ابعادي بزرگتر و معتقدند هم تمدنها و هم فرهنگها...