گذشته، گذشته است و آينده نيست ميان دو نابود، پاينده چيست؟ گذشته اگر خوب اگر بد، گذشت وز آينده کس نيز واقف نگشت گذشته به چنگ تو نايد دگر وز آينده ات نيز نبود خبر. ملک الشعراي بهار

تقديم به حضرت زينب (س) هرگز نديده اند به عالم ، زن اين چنين خون خوردن آن چنان و سخن گفتن اين چنين در قعر ظالمان به تظلم که ديده است شير آفرين زني که کند شيون اين چنين زندان به بوي نافله ي او بهشت...

مولا شنيدم لاله‌ها را دوست داري آيينه‌هاي آشنا را دوست داري با ياد قرآني كه بر ني خوانده مي‌شد صوت و مناجات دعا را دوست داري مولا شنيدم ني حكايت كرد از تو مي‌گفت: دلهاي رها را دوست داري

شعر لولوي شيشه ها يك شعر تصويري است، شعري كه همچون آينه اي شاعر را در مقابل تصوير خود مي نشاند تا او را به بازبيني خويش و ريشه يابي عميق ترين ترس هايش كه تا دوران كودكي امتداد مي يابند، وادارد. از اين...

اين مقاله شرحي از شعر سهراب سپهري است با عنوان شب تنهايي خوب. به نظر نگارنده شرح و تفسير معقول و مستدل شعر معاصر يكي از نيازهاي جدي جامعه ي ادبي امروز ايران است كه بايد منتقدين بدان توجه ويژه نمايند زيرا...

افلاطون بدون ترديد يكى از بزرگترين فيلسوفان جهان است و نوشته‏هاى او تقريبا شامل تمامى مسايل . بنيادينى است كه بشر حتى هنوز هم با آنها درگير است . يكى از مهم‏ترين جنبه‏هاى شخصيت افلاطون، اين است كه او علاوه...

عالمي طعنه زد به ناداني که بهر موي من دو صد هنر است چون توئي را به نيم جو نخرند مرد نادان ز چارپا بتر است

شده سوخته‌ي آتش نفساني سالها کرده تباهي و هوسراني دزد ايام گرفتست گريبانت بس کن اي بيخودي و سربگريباني

هفته‌ها کرديم ماه و سالها کرديم پار نور بوديم و شديم از کار ناهنجار نار يافتيم ار يک گهر، همسنگ شد با صد خزف داشتيم ار يک هنر، بودش قرين هفتاد عار

نفس عشق تا فراسوى افق‏ها، ترنم شادى را زمزمه کرد. خاک، بوى افلاک گرفت. طراوت از در و دیوار بارید. واژگان بلبلان بوى پونه و نعنا گرفتند. دل‏ها وسعت یافت. چشم‏ها، چشمه‏سار سرور شد. عشق و ایمان، شفاف‏تر شدند