حافظ شیرازی
ساقيا پيمانه پر کن زانکه صاحب مجلست
آرزو مي‌بخشد و اسرار مي‌دارد نگاه ساقيا پيمانه پر کن زانکه صاحب مجلست
زانکه در جنت خدا بر بنده ننويسد گناه جنت نقد است اينجا عيش و عشرت تازه کن
حافظ شیرازی
اي معرا اصل عالي جوهرت از حرص و آز
وي مبرا ذات ميمون اخترت از زرق و ريو اي معرا اصل عالي جوهرت از حرص و آز
از فرشته بازگيري آنگهي بخشي به ديو در بزرگي کي روا باشد که تشريفات را
حافظ شیرازی
در اين ظلمت‌سرا تا کي به بوي دوست بنشينم
گهي انگشت بر دندان گهي سر بر سر زانو در اين ظلمت‌سرا تا کي به بوي دوست بنشينم
عسي الايام ان يرجعن قوما کالذي کانوا بيا اي طاير دولت بياور مژده‌ي وصلي
حافظ شیرازی
دلا ديدي که آن فرزانه فرزند
چه ديد اندر خم اين طاق رنگين دلا ديدي که آن فرزانه فرزند
فلک بر سر نهادش لوح سنگين به جاي لوح سيمين در کنارش
حافظ شیرازی
سرور اهل عمايم شمع جمع انجمن
صاحب صاحبقران خواجه قوام الدين حسن سرور اهل عمايم شمع جمع انجمن
روز آدينه به حکم کردگار ذوالمنن سادس ماه ربيع الاخر اندر نيمروز
حافظ شیرازی
سال و فال و مال و حال و اصل و نسل و تخت و بخت
بادت اندر شهرياري برقرار و بر دوام سال و فال و مال و حال و اصل و نسل و تخت و بخت
اصل ثابت نسل باقي تخت عالي بخت رام سال خرم فال نيکو مال وافر حال خوش
حافظ شیرازی
بلبل و سرو و سمن ياسمن و لاله و گل
هست تاريخ وفات شه مشکين کاکل بلبل و سرو و سمن ياسمن و لاله و گل
که به مه طلعت او نازد و خندد بر گل خسرو روي زمين غوث زمان بواسحاق
حافظ شیرازی
سال تاريخ وفاتش طلب از رحمت حق
مجد دين سرور و سلطان قضات اسماعيل سال تاريخ وفاتش طلب از رحمت حق
ناف هفته بد و از ماه رجب کاف و الف که زدي کلک زبان آورش از شرع نطق
حافظ شیرازی
زان حبه خضرا خور کز روي سبک روحي
هر کاو بخورد يک جو بر سيخ زند سي مرغ زان حبه خضرا خور کز روي سبک روحي
يک ذره و صد مستي يک دانه و صد سيمرغ زان لقمه که صوفي را در معرفت اندازد
حافظ شیرازی
بر تو خوانم ز دفتر اخلاق
آيتي در وفا و در بخشش بر تو خوانم ز دفتر اخلاق
همچو کان کريم زر بخشش هر که بخراشدت جگر به جفا