شخصى در قتل عمد نقش ممسک داشته و محکوم به حبس ابد شده و پس از چند سال ولىّ دم او را عفو کرده است. آیا آزاد مى شود یا ممسکیت حق الله است و باید در زندان بماند تا بمیرد؟

نظر به جبران خسارت مادّى، بنابر قاعده لاضرر، آیا جبران خسارت معنوى ممکن است؟ و با توجّه به حدّ قذف نسبت به مقذوف اگر کسى غیر از موارد حد قذف بر دیگرى اتهام و نسبتى را وارد کند که موجب خدشه دار شدن حیثیت...

آیا جایز است جانى را به همان نحو که جنایت مرتکب شده، قصاص کرد؟ مثلاً اگر قاتل شخصى را سوزانده یا قطعه قطعه کرده است او را بسوزانند یا قطعه قطعه کنند؟

دیه یا مجازات ضربه ساده که هیچ آثارى از خود باقى نگذاشته است، چه مى باشد؟

آیا قصاص را در اسوداد و احمرار جایز مى دانید؟ مثل این که کسى سیلى به صورت کسى زده و سیاه یا سرخ شود، آیا او هم مى تواند قصاص کند یا منحصراً باید دیه بگیرد؟

اثر رضایت مجنى علیه از وقوع جرائمى که تحت عناوینى چون حدود، تعزیرات، دیات و قصاص مى باشد چگونه است؟

اگر محکوم بیهوش شود، آیا حکم بر او جارى مى شود؟

مراد از بیمارى مانع اجراى حکم از نظر شرعى چیست؟ آیا همان متفاهم عرفى است یا آنچه پزشکان آن را بیمارى مى نامند و یا امر ثالثى است؟

آیا حیض در حکم بیمارى است که بتوان حدّ حائض را تأخیر انداخت؟

درعوارضى که مى توان اجراى حدّ را تأخیر انداخت، آیا بین عارضه اى که درمان آن بسیار است (مثلاً جراحى قلب) و عوارض دیگر تفاوتى وجود دارد؟