المسیر الجاریه :
#مشروعیت ولایت فقیه در راسخون
#مشروعیت ولایت فقیه در مقالات
#مشروعیت ولایت فقیه در فیلم و صوت
#مشروعیت ولایت فقیه پرسش و پاسخ
#مشروعیت ولایت فقیه در مشاوره
#مشروعیت ولایت فقیه در خبر
#مشروعیت ولایت فقیه در سبک زندگی
#مشروعیت ولایت فقیه در مشاهیر
#مشروعیت ولایت فقیه در احادیث
#مشروعیت ولایت فقیه در ویژه نامه
حکومت علوی معیار دینمداری و مردم گرایی(2)
در اندیشه ی امام علی (ع) حقوق متقابل والی و مردم، وظیفه و فریضه ای الهی بر دوش هر یک است و حتی بزرگ ترین فریضه ی الهی است که موجب نظام و سامان یافتن امور
حکومت علوی معیار دینمداری و مردم گرایی(1)
آن چه موجب مقبولیت مردمی و ماندگاری حکومت و نیز بی اثر شدن توطئه ی دشمنان آن می شود، گام نهادن در جهت انتظارات مردم و مشی معقول در قالب وظایف قانونی است.
سلسله هاى اسلامى در ایران و مساله مشروعیت(6)
«وبر» مى گوید اگر مشروعیت حاکمیت از طریق کاریزماى ارثى به تنهایى مقبول نیافتند، قدرت کاریزمایى مشروعیت بخش دیگرى مورد نیاز است که به صورت
سلسله هاى اسلامى در ایران و مساله مشروعیت(5)
دین، قطع نظر از نوع گرایش مذهبى و میزان پاىبندى حاکم وقت، اساس و بنیاد مشروعیت دولتها را در ایران تشکیل مىداده است. اگرچه در بعضى از مقاطع تاریخى،
سلسله هاى اسلامى در ایران و مساله مشروعیت(4)
دولت صفوى پس از یک فترت طولانى که میان دین و دولت فاصله افتاد، با داعیه دینى سربرآورد لیکن عصر صفوى نسبت به دولتهاى دینى قبل از مغول، دو تفاوت عمده را نشان مىدهد:
سلسله هاى اسلامى در ایران و مساله مشروعیت(3)
توسعه ارضى اسلام به خارج از مرزهاى حجاز و تصرف سرزمینهاى شرقى، از جمله بخش اعظم ایران، در حکومت ده ساله خلیفه دوم انجام گرفت.
سلسله هاى اسلامى در ایران و مساله مشروعیت(2)
«وبر» همچون «منتسکیو» در بررسى تاریخىاش از حکومتهاى شرقى، ساخت سیاسى این جوامع را از انواع غربى آن متمایز مىکند. منتسکیو را از این نظر باید
سلسله هاى اسلامى در ایران و مساله مشروعیت(1)
[1] (Legitimacy) ، اساس و پایه حاکمیت است که همزمان به دو موضوع متقابل اشاره دارد: یکى ایجاد حق حکومت براى «حاکمان» (Governors) و
مشروعیت ولایت فقیه(3)
بدین گونه که ما فقه را از آغاز تا انجام کاوش نموده و مواردى را که در تمامى ابواب مختلف فقه به حاکم اسلام و فقیه جامعالشرایط واگذار گردیده،
مشروعیت ولایت فقیه(2)
تقریر بحث بدینگونه است که: ملاحظه مىشود همان تعریفى که متکلمان اسلام براى مقام امامت عامه بیان مىکنند و همان دلیلى را که بر آن اقامه مىفرمایند