المسیر الجاریه :
جهان وحقیقت محلی (قسمت اول) جهانی شدن

جهان وحقیقت محلی (قسمت اول)

مطالعات فرهنگی در شکل «قوی»اش ظاهرة سوداهایی شبیه برنامه اصلی اگوست کنت دارد، به ویژه به این مفهوم خاص که مدعی است بنیادی برای چشم انداز فکری - سیاسی است . در همین حال جامعه شناسی از ابتلا به «حرفه گرایی»...
جهان وحقیقت محلی (قسمت دوم) جهانی شدن

جهان وحقیقت محلی (قسمت دوم)

نه تنها جنبشهای «بنیادگرا» در سراسر جهان به فراوانی از اسلوبهای مدرن در بسیج بهره می گیرند، بلکه به نظر میرسد که رهبران جنبشها هر روز بیشتر به آسیب شناسی های مربوط به ریشه های بنیادگرایی که در سراسر جهان...
جهانی شدن عام گرایی و خاص گرایی جهانی شدن

جهانی شدن عام گرایی و خاص گرایی

برای سخن گفتن از «بنیادگرایی» در زمان ما باید به کار تبارشناسی برای این موضوع اقدام کنیم. و برای این کار از جمله باید ارتباط بین کشش به سوی جامعه و اشتیاق ارزشها و اعتقادات پایدار و غیره را از یک سو و...
وجوه عمده پیشینه مفهوم نوستالژی (قسمت اول) جهانی شدن

وجوه عمده پیشینه مفهوم نوستالژی (قسمت اول)

جامعه شناسی به عنوان یک رشته دانشگاهی در دوره ای که من آن را مرحله خیزش جهانی شدن در وجه مدرن نامیده ام مراحل نخست نهادینه شدن خود را گذراند، و این نهادینه شدن بیشتر در باره موضوع کلی تجدد و مسئله خاص...
وجوه عمده پیشینه مفهوم نوستالژی (قسمت دوم) جهانی شدن

وجوه عمده پیشینه مفهوم نوستالژی (قسمت دوم)

اواخر قرن بیستم با آن مواجهیم و استدلالم را روی اظهارات پیشینم متمرکز کنم که در آن گفته بودم در حال حاضر ما در مرحله سوم جهانی شدن شتابان و نوستالژی آفرین به سر می بریم. سخن من این است که ما شاهد و شرکت...
وجوه عمده پیشینه مفهوم نوستالژی (قسمت سوم) جهانی شدن

وجوه عمده پیشینه مفهوم نوستالژی (قسمت سوم)

واقعیت این است که نوستالژی وجودی از بسیاری جهات به شیوه ناسیونالیستی در نوستالژی خودخواسته ادغام شد، که اکنون، از بیشتر جهات به شیوه سرمایه دارانه در نوستالژی مصرف گرایانه ادغام شده است، در حالی که این...
جهانی شدن و جستجوی بنیادها جهانی شدن

جهانی شدن و جستجوی بنیادها

حدودی به سبب احیای بنیادگرایی های مذهبی اواخر دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ بود که علاقه من به پدیده های بین المللی» تشدید شد. کنار آمدن با بنیادگرایی و مسائل مرتبط با آن از جنبه های برجسته کار من در باب جهانی...
تجدد ومسئلۀ پسا تجدد (قسمت اول) جهانی شدن

تجدد ومسئلۀ پسا تجدد (قسمت اول)

نظر گیدنز مبنی بر اینکه می توان آنچه را که برخی پسا تجدد دانسته اند، ادامه «پروژه» تجدد و اساسا ذاتی آن انگاشت، واجد اهمیت زیادی است. اما استدلال گیدنز به نظر من با قایل شدن پیامد ناموجهی برای تجدد دچار...
تجدد ومسئلۀ پسا تجدد (قسمت دوم) جهانی شدن

تجدد ومسئلۀ پسا تجدد (قسمت دوم)

وقتی گیدنز به آنچه که دیگران وضعیت پسا تجدد خوانده اند، در پرتوی مفهوم تجدد رادیکال شده نگاه میکند، آنگاه مسئله تمایلات آسیب شناسانه پسا تجددگرایی تغییر ماهیت میدهد. مثلا گیدنز ادعا میکند که چنانچه از...
تجدد ومسئلۀ پسا تجدد (قسمت سوم) جهانی شدن

تجدد ومسئلۀ پسا تجدد (قسمت سوم)

اگر تجدد ماهیتا بازاندیش است، پس چرا میبینیم که جامعه شناسی کلاسیک که زمان - مکان با سرعت بیشتری فشرده و به جلو میرود، به همان میزان در باره این درهم فشردگی کمتر به بحث می پردازد؟ چرا دورکهایم و وبر علاوه...