المسیر الجاریه :
دستهایی که بلند است خدا میگیرد شب قدر

دستهایی که بلند است خدا میگیرد

آبرو ریخته تا چشم ترش را دارد<br /> بین خوبان خدا نیمه شب جا دارد<br /> دستهایی که بلند است خدا میگیرد<br /> سربلند است گدایی که تمنا دارد
خدا! عبد تو مهمان کریم است شب قدر

خدا! عبد تو مهمان کریم است

خدا! عبد تو مهمان کریم است<br /> سرش در زیر قرآن کریم است<br /> گدای لطف و احسان کریم است<br /> خودت بشنو فغان و ناله اش را<br /> عطا کن روزی یکساله اش را
تو مقصود دعاهای مجیری شب قدر

تو مقصود دعاهای مجیری

تو مقصود دعاهای مجیری<br /> تو منظور من از جوشن کبیری<br /> تو امشب آمدی دستم بگیری<br /> بگو بخشیده ای این خونجگر را<br /> گنهکار شب قرآن به سر را
شب قدر آمده یارب نگاهی شب قدر

شب قدر آمده یارب نگاهی

شب قدر آمده یارب نگاهی<br /> به درگاه تو آمد روسیاهی<br /> الهی یا الهی یا الهی<br /> یگانه جان پناهم  ربی العفو<br /> ببخشا اشتباهم ربی العفو
امشب قبولم کن که من این اشکها را شب قدر

امشب قبولم کن که من این اشکها را

امشب قبولم کن که من این اشکها را<br /> از روضۀ حیدر گرفتم یا الهی<br /> هر چه نباشد خاک پای اهل بیتم<br /> سرمایه از این در گرفتم یا الهی
امشب تو را در بر گرفتم یا الهی شب قدر

امشب تو را در بر گرفتم یا الهی

آغوش تو باز است از بس مهربانی<br /> امشب تو را در بر گرفتم یا الهی<br /> کرده گناهم از تو دور، امشب دو دستی<br /> دامانِ چشم تر گرفتم یا الهی
من با تو بال و پر گرفتم یا الهی شب قدر

من با تو بال و پر گرفتم یا الهی

من با تو بال و پر گرفتم یا الهی<br /> کِی دامن دیگر گرفتم یا الهی<br /> ده مرتبه نام تو را با اشک بردم<br /> قرآن به روی سر گرفتم یا الهی
من اومدم بگم تو این دل شب شب قدر

من اومدم بگم تو این دل شب

من اومدم بگم خدای حیدر<br /> گرچه بدم جونم فدای حیدر<br /> من اومدم بگم تو این دل شب<br /> در می زنه بازم گدای حیدر
زده در وقت سحر یاد رفیقان به سرم شب قدر

زده در وقت سحر یاد رفیقان به سرم

زده در وقت سحر یاد رفیقان به سرم<br /> شب قدری چه قَدَر ریخته مهمان به سرم<br /> رحمت واسعه اش از همه سو می ریزد<br /> می روم تا بچکد حضرت باران به سرم
بخوان امشب ای دل سمیع الدعا را شب قدر

بخوان امشب ای دل سمیع الدعا را

بخوان امشب ای دل سمیع الدعا را<br /> صداکن خدای سریع الرضا را<br /> الهی به حق رسول امینت<br /> امانی بده بنده ی بینوا را