المسیر الجاریه :
رواق منظر چشم من آشیانه توست
رواق منظر چشم من آشیانه توست<br />
کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست
جام جهان نماست ضمیر منیر دوست
جام جهان نماست ضمیر منیر دوست<br />
اظهار احتیاج خود آن جا چه حاجت است
ز کار ما و دل غنچه صد گره بگشود
ز کار ما و دل غنچه صد گره بگشود<br />
نسیم گل چو دل اندر پی هوای تو بست
ای پادشاه حسن خدا را بسوختیم
ای پادشاه حسن خدا را بسوختیم<br />
آخر سؤال کن که گدا را چه حاجت است
نصیحت گوش کن جانا که از جان دوست تر دارند
نصیحت گوش کن جانا که از جان دوست تر دارند<br />
جوانان سعادتمند پند پیر دانا را
به خلق و لطف توان کرد صید اهل نظر
به خلق و لطف توان کرد صید اهل نظر<br />
به بند و دام نگیرند مرغ دانا را
خیال روی تو در هر طریق همره ماست
خیال روی تو در هر طریق همره ماست<br />
نسیم موی تو پیوند جان آگه ماست
به صدق کوش که خورشید زاید از نفست
به صدق کوش که خورشید زاید از نفست<br />
که از دروغ سیه روی گشت صبح نخست
ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست
ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست<br />
منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست
چه قیامت است جانا که به عاشقان نمودی
چه قیامت است جانا که به عاشقان نمودی<br />
دل و جان فدای رویت بنما عذار ما را