المسیر الجاریه :

رابطهي قرآن و حديث
قرآن و حديث، دو گوهر گران بها و دو گنجينه بي پايان و دو درياي بي کراناند. رسول گرامي، امت اسلام را به چنگ زدن به آن دو و همراهي با آنها دعوت کرد:

تَعَّبُدي
تَعَّبُدي، (= تعبداً) اصطلاحي است اصولي منسوب به تعبد و تعبد به معناي عبادت و طاعت و خشوع و خضوع ميباشد. تعبدي يعني از روي تعبد و بدون چون و چرا پذيرفتن امر شرعي. اصوليين متأخر اين اصطلاح را در

تعارض دعوي
تعارض دعوي، (= تعارض در دعوي)، در اصطلاح فقها و در کتاب قضاء در موردي استعمال ميشود که دو نفر نسبت به ملکي ادعاي مالکيت کنند، اين مسأله داراي صور مختلف و گوناگوني است و فقهاي شيعه

تعارض الأدلة الشرعية
از اصطلاحات اصول فقه اماميه، تعارض در لغت به معناي تماثل و تشابه ميان دو چيز آمده است، ليکن در اصطلاح اصوليين چندين تعريف براي آن شده است. قدر مشترک تعاريف اين است که: فرض و تصور وجود دو

تعارض احوال لفظ
در اصطلاح اصول فقه در الفاظ، دو ناحيهي اساسي وجود دارد: ناحيهي وضع، ناحيهي استعمال و در هر يک از اين دو ناحيه ممکن است تعارض پديد آيد، و اصوليين به منظور رفع حيرت، به هنگام تعارض، راهحلهائي

تعادل و تراجيح
اصطلاح اصول فقه، تعادل به معناي همانند و همسان بودن دو چيز و تراجيح به معناي برتري دادن است. در اصطلاح علم اصول فقه، تعادل و تراجيح و يا تعادل و ترجيح، عنوان فصلي است که دربارهي تعادل روايات، از

تطفيف
تطفيف، يعني کم فروشي کردن، نقص در وزن و کيل (پيمانه) در لغت طف به معناي طرف و جانب آمده است، و مقدار کمي را که از طرف يک شيء جدا شود طف نامند، و به همين جهت طبرسي در مجمع البيان چنين گفته

تصرف
اصطلاحي است فقهي که در لغت به معاني مختلفه و از آن جمله: دست در کاري کردن «کوشش در يافتن روزي از راه انجام کار» تعريف شده است. ليکن در اصطلاح فقه تصرف آن است که شخص بتواند نسبت به مالي که

حديث شيعه
حديث در اصطلاح محدثان و متکلمان عبارت است از قول يا فعل و يا تقريري که از ناحيهي معصوم (عليهمالسلام) نسبت به حکم يا موضوعي شرعي صادر ميگردد، که در اين مفهوم حديث و سنت تقريباً مترادف هستند،

فقه و اجتهاد شيعه
«فقه» در لغت به معناي «فهم» است و در قرآن و حديث نيز به همين معني به کار رفته و به علم خاص و يا تخصص در دانش ويژه اختصاص ندارد. اما از اواخر سدهي اول هجري «علم احکام» «فقه» ناميده شد. با توجه