المسیر الجاریه :
ازتباط با خانواده
سلام خسته نباشید
من یه پسر شانزده ساله هستم که البته کوچکترین فرزند خانواده به حساب میام
خانواده و بخصوص پدر و مادرم بهم خیــــــــــلی خیلی کم توجهی میکنن چیکار باید بکنم تا توجهشون رو جلب کنم؟
بداخلاقی وتوخونه نموندن همسرم رو چطور درست کنم؟؟
همسرم به من اعتماد نداره نه تو مسائل همسرداری.تومسائل خانواده خودش مسائل روزمره .البته قبلا خوب بود از بس خودم مدارم بهش گفتم چرا این کارو کردی چرا اون کارو کردی حالد اینجور شده مقصر خودمم.ولی حالا راه...
دوست داشتن همسر و سردی
من متاهل و دارای یک فرزند پسر 8ساله هستم. 10 سال پیش ازدواج کردم تا 5سال اول همه چی خوب پیش میرفت, یواش یواش من پرخاشگر شدم و عصبی, شکاک, کم و بیش دروغ و چشم چرون. من تا قبل از ازدواج هیچ رابطه نا مشروعی...
تنهابودن
سلام من دختری 18 ساله ام که یکسال وخورده ای عقدبودم وبه علت تنهایی مادرم خیلی ناراحت هستم وخودخوری میکنم ودائم میخام درکنارمادرم باشم والان یک ماه هس ک عروسی کردم وبیشترتوخودم میریزم بیشتر اذیت میشم همش...
تنهایی مادرم
سلام خسته نباشید من دختر18 ساله هسنم ک یکسال وخورده ای عقد بودم ولی چندماه بعدعقدم شروع ب پکرشدن توهم ریختن شدم ب علت تنهایی مادرم والان هم یک ماهی هست ک عروسی کردم بیشتر خودخوری میکننم بیشتر توهم میریزم...
تنهایی مادرم
سلام خسته نباشید من دختر18 ساله هسنم ک یکسال وخورده ای عقد بودم ولی چندماه بعدعقدم شروع ب پکرشدن توهم ریختن شدم ب علت تنهایی مادرم والان هم یک ماهی هست ک عروسی کردم بیشتر خودخوری میکننم بیشتر توهم میریزم...
خجالتی بودن کودک
سلام
پسر من امسال میره کلاس اول ولی نمیتونه در ابتدای ورود به جایی حتی آشنا با دیگران ارتباط برقرار کنه یعنی سلام نمیکنه .بوس نمیده . جواب سوالات دیگران رو نمیده اما بعد از گذشت مدتی با سر وصدای زیاد...
اختلافات خانوادگی
با سلام
خسته نباشید
من 27 سالمه و شوهرم 26 سالشونه دوساله که عقد هستیم و 7 سال شوهرم (پسر عمه ام) منتظر بود تا جواب مثبت را از ما گرفت و از همون اول زندگی سر چیزای خیلی کوچیک دعوامون میشد و تا اینکه...
شوهر بی کار
سلام خسته نباشید، من دوسال هست که ازدواج کردم ولی اصلاً از زندگیم راضی نیستم اوایل خیلی خوب بودیم با شوهرم ولی الان دگ بریدم چون از موقعی که ازدواج کردیم شوهرم بیکاره هی گفتم درست میشه کارم پیدا میشه...
ازدواج دوم همسر
سلام زن بیست ونه ساله ای هستم که از از نظر جنسی ضعیفم .وهمسرام برعکس من دارای شهوت زیاد .ده ساله که هر چند وقت یکبار با من حرف میزنه که وجدان نداری .اگه داشتی برلم زن میگرفتی که منم زندگی لذت بخش داشته...