المسیر الجاریه :
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من
دل من داند و من دانم و دل داند و من
خاک...
مي دوني 721 يعني چه؟ يعني بين 7 آسمان و 2 دنيا،1 را دوست دارم ، اونم تويي.
دایم گل این بستان شاداب نمی ماند
رهرو آن نيست كه گه تند و گهي خسته رود... رهرو آنست كه آهسته و پيوسته رود.(سعدي)
با نام رضا به سینه ها گل بزنید
با اشك به بارگاه او پل بزنید
فرمود كه...
يا مكن با پيل بانان دوستي / يا بنا كن خانه ای در خورد پيل ![ سعدي ]
خدایا من در کلبه فقیرانه خود چیزی را دارم که تو در عرش کبریای خود نداری،...
همت بلند دار که مردان روزگار / از همت بلند بجائي رسيده اند« سعدي»
از سه چيز بايد حذر كرد، ديوار شكسته، سگ درنده، زن سليطه ! «ضرب المثل ايراني»
آدمی ساخته ی افکار خویش است فردا همان خواهد شد که امروز می اندیشیده است...
یک دم غریق بحر خدا شو گمان مبر
یک دم غریق بحر خدا شو گمان مبر<br />
کز آب هفت بحر به یک موی تر شوی
از پای تا سرت همه نور خدا شود
از پای تا سرت همه نور خدا شود<br />
در راه ذوالجلال چو بی پا و سر شوی
وجه خدا اگر شودت منظر نظر
وجه خدا اگر شودت منظر نظر<br />
زین پس شکی نماند که صاحب نظر شوی
بنیاد هستی تو چو زیر و زبر شود
بنیاد هستی تو چو زیر و زبر شود<br />
در دل مدار هیچ که زیر و زبر شوی
گر در سرت هوای وصال است حافظا
گر در سرت هوای وصال است حافظا<br />
باید که خاک درگه اهل هنر شوی
قطع این مرحله بی همرهی خضر مکن
قطع این مرحله بی همرهی خضر مکن<br />
ظلمات است بترس از خطر گمراهی
اگرت سلطنت فقر ببخشند ای دل
اگرت سلطنت فقر ببخشند ای دل<br />
کمترین ملک تو از ماه بود تا ماهی
ای عنصر تو مخلوق از کیمیای عزت
ای عنصر تو مخلوق از کیمیای عزت<br />
و ای دولت تو ایمن از وصمت تباهی
دل که آیینه شاهیست غباری دارد
دل که آیینه شاهیست غباری دارد<br />
از خدا می طلبم صحبت روشن رایی
نرگس ار لاف زد از شیوه چشم تو مرنج
نرگس ار لاف زد از شیوه چشم تو مرنج<br />
نروند اهل نظر از پی نابینایی