چون مهر به نور خود پیدایی و پنهانی<br /> با آن که ز من دوری نزدیک تر از جانی<br /> اوصاف کمالت را آیات جمالت را<br /> می خوانم و می بوسم انگار که قرآنی

خوش آن صبح وصالی که هجران به سر آید<br /> خوش آن جمعه که بر ما ز مهدی خبر آید<br /> بگویید و بگردید به دریا و به صحرا<br /> کجایی گل زهرا، کجایی گل زهرا

همه جا بروم به بهانه تو<br /> که مگر برسم در خانه تو<br /> همه جا دنبال تو می گردم<br /> که تویی درمان همه دردم<br /> یا ابا صالح مددی مولا

عمر ما با ناله یابن الحسن طی شد دریغا<br /> منجی ما صاحب ما رهنمای ما نیامد<br /> شیر حق خانه نشین، فرزند او در کوه و صحرا<br /> قامت زهرا دو تا شد حجت یکتا نیامد

دشمنان با خنده می پرسند پس آقایتان کو؟<br /> دوستان با گریه می گویند آمد یا نیامد؟<br /> ما بدون او غریب و او میان ماست تنها<br /> آن امام قرن ها مثل علی تنها نیامد

باز هم ای صبح جمعه آمدی مولا نیامد<br /> صبح آمد ظهر شد مغرب رسید آقا نیامد<br /> شب شد و خورشید کنعان ولایت را ندیدم<br /> کور شد از گریه چشمم، یوسف زهرا نیامد

یک شب بیا ستاره بریزم به پای تو<br /> ای آفتاب من همه چیزم فدای تو<br /> یک شب بیا به ما برسد ای اذان صبح<br /> از پشت بام مسجد کوفه صدای تو

آفتابا بسکه پیدایی نمی دانم کجایی<br /> دور از مایی و با مائی نمی دانم کجایی<br /> هر طرف رو آورم روی دل آرای تو بینم<br /> جلوه گر از بس به هر جایی نمی دانم کجایی

غروب جمعه که می شه دل عاشق میگره<br /> چی میشه قبل غروب دیگه تو از سفر بیایی<br /> ما که غیر روضه جد تو جایی نداریم<br /> چی میشه لطف کنی و میون چشم تر بیایی

چی میشه عزیز زهرا دیگه از سفر بیایی<br /> برای بوسه به دستت شده یک نظر بیایی<br /> اگه تو منتظری که من خودم عوض بشم<br /> برای خوب شدنم باید تو یک سحر بیایی<br />