المسیر الجاریه :
حال، خواهانت فقط ما نه، همه عالم شده مهدوی

حال، خواهانت فقط ما نه، همه عالم شده

چشم ها مانندِ یک ابرِ بهاری پُر زِ اَشک<br /> قطره هایِ اشک همچون قطره‌یِ شبنم شده<br /> کُلِّ دنیا خوب میداند که بی تُو هیچ نیست<br /> حال، خواهانت فقط ما نه، همه عالم شده
ماییم و امید وصل و حج یا الله مهدوی

ماییم و امید وصل و حج یا الله

ماییم و امید وصل و حج یا الله<br /> ماییم و گناه و بار کج یا الله <br /> از بار گناه خود دگر خسته شدیم<br /> عجّل لِولیکَ الفرج یا الله
بازیِ خلق دگر حوصله سر بُرد، بیا مهدوی

بازیِ خلق دگر حوصله سر بُرد، بیا

بازیِ خلق دگر حوصله سر بُرد، بیا<br /> خاطرم را غم دوری تو آزُرد، بیا<br /> گفته بودند که در اوج بلا می آیی<br /> صاحب الامرِ جهان! کار گره خورد؛ بیا
در پس ابر است خورشید یقین مهدوی

در پس ابر است خورشید یقین

در پس ابر است خورشید یقین<br /> بس که مهجور است قرآن مُبین<br /> گَردِ بدعت‌ها نشسته روی دین<br /> پُر شده از ظلم و از ظلمت، زمین
بیا که بسته شده روضه و زیارتگاه مهدوی

بیا که بسته شده روضه و زیارتگاه

بیا که بسته شده روضه و زیارتگاه<br /> که جان تازه بگیرند روضه خوانی ها<br /> بیا که جمعه پیر فراق هم داده<br /> به پای آمدنت هستی و جوانی ها
نسیم آمدنت را بگو خبر بدهند مهدوی

نسیم آمدنت را بگو خبر بدهند

نسیم آمدنت را بگو خبر بدهند<br /> به ساکنان و اسیران قد کمانی ها<br /> بیا که بوسه زند ذوالفقار از دستت<br /> خدا نوشته برای تو قهرمانی ها
سلام حضرت آقای آسمانی ها مهدوی

سلام حضرت آقای آسمانی ها

سلام حضرت آقای آسمانی ها<br /> تجمع همه عشق و مهربانی ها<br /> بهار آمد و با چشم های تر برگشت<br /> تویی بهار تمامیه زندگانی ها
ماندیم تا بیاید و بر ما گذر کند مهدوی

ماندیم تا بیاید و بر ما گذر کند

ماندیم تا بیاید و بر ما گذر کند<br /> دیر است آن قدر که مزاری نمانده است<br /> تقویم ها ورق ورق از ما جدا شدند<br /> تا سال های سال بهاری نمانده است
عطر نفست شمیم باران دارد مهدوی

عطر نفست شمیم باران دارد

عطر نفست شمیم باران دارد<br /> خورشید به تابش تو ایمان دارد<br /> هر چشمه که از صفای تو می جوشد<br /> پیوسته به سمت عشق جریان دارد
عزیز دل و جان نرجس کجایی مهدوی

عزیز دل و جان نرجس کجایی

عزیز دل و جان نرجس کجایی <br /> زمان بی قرارت شده کی میایی <br /> به جز اهل بیتت نداری قرینی<br /> بیا ای که امّید اهل یقینی