المسیر الجاریه :
نظریههای تعلیم و تربیت
مقاصد خاص آموزش و یادگیری
کارکرد تعلیم و تربیت جهت دهی، کنترل و راهنمایی تجربه شخصی و اجتماعی است. پراگماتیستها چنین استدلال می کنند که لازم است اشخاص از نتایج رفتارشان آگاهی یابند تا شاید رفتار خود را هوشمندانهتر هدایت کنند.
نظریههای تعلیم و تربیت
مفهوم تجربه از مبانی پراگماتیسم
زندگی از حرکت نایستاده و نیازی همیشگی برای ترقی وجود دارد. این مفهوم، مفروضات پراگماتیستی را از جهان بی انتها، که در آن پیشرفت های جدید یک احتمال مشخص است، نشان می دهد
نظریههای تعلیم و تربیت
معلم باید آگاه باشد
شاگردان حتی هنر اکتشاف را وارسی می کنند که از نقاشی با دید اکتشافی تا نوشتن انشاهای مبتنی بر ابداع در نوسان است.
نظریههای تعلیم و تربیت
پراگماتیستها و برنامههای آموزشی
پراگماتیستها به یک برنامه درسی متنوع معتقدند. چنین برنامهای به تعلیم و تربیت آمریکایی کمک می کند تا خود را به بسیاری از حوزهها که قبلا دامنههای آن را مورد توجه قرار نداده بود، بسط دهد.
نظریههای تعلیم و تربیت
نقش طبیعت در تعلیم و تربیت
پذیرش طبیعت نامحدود اشیا لزوما به دیدی بسیار خوش بینانه در مورد زندگی منجر نمی شود، چون برخی جریانها منجر به خوشی و بعضی منجر به ناخوشی انسان می گردد.
نظریههای تعلیم و تربیت
نقش اساسی تربیت اخلاقی
برای آن که هوش اجتماعی رشد یابد، باید مدرسه به گونهای نظم و ترتیب داده شود که تعلیم و تربیت آن با تجارب شخصی شاگردان ارتباط داشته باشد
نظریههای تعلیم و تربیت
فردگرایی و روابط اجتماعی
جامعه صنعتی جدید هم فردگرایی و هم جامعه گرایی را از انظار پنهان کرده است. او استدلال می کرد که به دلیل آشفتگی جامعه جدید، مدرسه باید مؤسسه ای باشد که در آن استعدادهای فردی و اجتماعی کودکان بتواند پرورش...
نظریههای تعلیم و تربیت
تعلیم و تربیت پراگماتیک
در مقابل حرفه آموزی صرف، کمک کردن به کودک برای اندیشیدن تعلیم و تربیت است.
نظریههای تعلیم و تربیت
پراگماتیستهای آمریکایی
باید مطمئن شویم که اندیشههای ما تا حد امکان روشن و صریح است. ما همیشه باید نسبت به نتایج تصور یک اندیشه در هر سبک خاص، بی نهایت حساس باشیم.
نظریههای تعلیم و تربیت
انسانگرایی غیردینی
اگر به خود فیلسوفان پراگماتیست همچون جیمز و دیویی مراجعه کنیم، علاقه عمیق و همیشگی آنها را به تجربه دینی مییابیم.