المسیر الجاریه :
امام خمینی
اوج کهکشان
گلی به نام تو را تا به ما نشان دادند به مردۀ دل ما ساحرانه جان دادند تمام آنچه که به یک قرن نوع انسان داشت
امام خمینی
او مظهر سادگی بود
شب بود و داغ شقایق، در کوچهها موج میزد قعر سکوتی سترون، مرگ صدا موج میزد دلهای غریب و شکسته، در انتظار بهاری
امام خمینی
او برای زخمها، حس التیام بود
او برای زخم ها، حس التیام بود پیش تر زهر چه نام، سیدی بنام بود چیست در مرام او؟ هیچ! جز شکوه عشق هر کسی که می رسید محو آن مرام بود
امام خمینی
امتداد نگاه
زخمهایی که بر پیکرم بود آتش زیر خاکسترم بود امتداد نگاه غریبت آشنا با دو چشم ترم بود
امام خمینی
اماما حرمت ایران تو بودی
اماما از فراغت جان ما سوخت ز سوز درد و داغت جان ما سوخت اماما گل برایت ناله سر داد
امام خمینی
امام عشق
ای مانده در قنوت شهادت امام عشق ای از تبار زخم عبادت امام عشق می کرد در نماز غزل های آبیت
الهینامه
يك عمر عصيان
تو بخشنده هر گناهى الهى به جز تو نباشد پناهى الهى به اين بنده ناتوانت كمك كن
الهینامه
يا ربّ
وقت است اگر به دعوت ادْعونى اَستَجب دستى برآوريم به درگاه كبريا يا رب به حق نقطه انّى اَنَا الغَفور
الهینامه
يا ربّ!
يا رب مرا به سلسله انبيا ببخش بر شاه اوليا، على مرتضى ببخش يا رب گناه من بود از كوه ها فزون
الهینامه
یار نداریم
ما در دو جهان غیر خدا یار نداریم جز یاد خدا هیچ دگر کار نداریم ما مست سبوحیم ز میخانه توحید