منم که ديده به ديدار دوست کردم باز

که کيمياي مراد است خاک کوي نياز نيازمند بلا گو رخ از غبار مشوي که مرد راه نينديشد از نشيب و فراز ز مشکلات طريقت عنان متاب اي دل

Monday, May 31, 2010

اي سرو ناز حسن که خوش مي‌روي به ناز

عشاق را به ناز تو هر لحظه صد نياز اي سرو ناز حسن که خوش مي‌روي به ناز ببريده‌اند بر قد سروت قباي ناز فرخنده باد طلعت خوبت که در ازل چون...

Monday, May 31, 2010

خدا چو صورت ابروي دلگشاي تو بست

خدا چو صورت ابروي دلگشاي تو بست گشاد کار من اندر کرشمه‌هاي تو بست مرا و سرو چمن را به خاک راه نشاند زمانه تا قصب نرگس قباي...

Monday, May 31, 2010

درآ که در دل خسته توان درآيد باز

بيا که در تن مرده روان درآيد باز درآ که در دل خسته توان درآيد باز که فتح باب وصالت مگر گشايد باز بيا که فرقت تو چشم من چنان در بست ز خيل...

Monday, May 31, 2010

حال خونين دلان که گويد باز

و از فلک خون خم که جويد باز حال خونين دلان که گويد باز نرگس مست اگر برويد باز شرمش از چشم مي پرستان باد

Monday, May 31, 2010

آن شب قدري که گويند اهل خلوت امشب است

آن شب قدري که گويند اهل خلوت امشب است يا رب اين تاثير دولت در کدامين کوکب است تا به گيسوي تو دست ناسزايان کم رسد هر دلي...

Monday, May 31, 2010

زلفت هزار دل به يکي تار مو ببست

زلفت هزار دل به يکي تار مو ببست راه هزار چاره گر از چار سو ببست تا عاشقان به بوي نسيمش دهند جان بگشود نافه‌اي و در آرزو ببست

Monday, May 31, 2010

ما را ز خيال تو چه پرواي شراب است

ما را ز خيال تو چه پرواي شراب است خم گو سر خود گير که خمخانه خراب است گر خمر بهشت است بريزيد که بي دوست هر شربت عذبم که...

Monday, May 31, 2010

گرت چو شمع جفايي رسد بسوز و بساز

غرض کرشمه حسن است ور نه حاجت نيست گرت چو شمع جفايي رسد بسوز و بساز غزل سرايي ناهيد صرفه‌اي نبرد جمال دولت محمود را به زلف اياز

Monday, May 31, 2010

روي بنما و مرا گو که ز جان دل برگير

بر سر کشته خويش آي و ز خاکش برگير در لب تشنه ما بين و مدار آب دريغ در غمت سيم شمار اشک و رخش را زر گير ترک درويش مگير ار نبود سيم و زرش...

Monday, May 31, 2010

به جان خواجه و حق قديم و عهد درست

به جان خواجه و حق قديم و عهد درست که مونس دم صبحم دعاي دولت توست سرشک من که ز طوفان نوح دست برد ز لوح سينه نيارست نقش مهر تو شست

Monday, May 31, 2010

در دير مغان آمد يارم قدحي در دست

در دير مغان آمد يارم قدحي در دست مست از مي و ميخواران از نرگس مستش مست در نعل سمند او شکل مه نو پيدا وز قد بلند او بالاي...

Monday, May 31, 2010

زلف آشفته و خوي کرده و خندان لب و مست

زلف آشفته و خوي کرده و خندان لب و مست پيرهن چاک و غزل خوان و صراحي در دست نرگسش عربده جوي و لبش افسوس کنان نيم شب دوش به بالين من...

Monday, May 31, 2010

شکفته شد گل حمرا و گشت بلبل مست

شکفته شد گل حمرا و گشت بلبل مست صلاي سرخوشي اي صوفيان باده پرست اساس توبه که در محکمي چو سنگ نمود ببين که جام زجاجي چه طرفه‌اش بشکست

Monday, May 31, 2010

مطلب طاعت و پيمان و صلاح از من مست

مطلب طاعت و پيمان و صلاح از من مست که به پيمانه کشي شهره شدم روز الست من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق چارتکبير زدم يک سره بر هر...

Monday, May 31, 2010

خيال روي تو در هر طريق همره ماست

خيال روي تو در هر طريق همره ماست نسيم موي تو پيوند جان آگه ماست به رغم مدعياني که منع عشق کنند جمال چهره تو حجت موجه ماست

Monday, May 31, 2010

چو بشنوي سخن اهل دل مگو که خطاست

چو بشنوي سخن اهل دل مگو که خطاست سخن شناس نه‌اي جان من خطا اين جاست سرم به دنيي و عقبي فرو نمي‌آيد تبارک الله از اين فتنه‌ها...

Monday, May 31, 2010

دل و دينم شد و دلبر به ملامت برخاست

دل و دينم شد و دلبر به ملامت برخاست گفت با ما منشين کز تو سلامت برخاست که شنيدي که در اين بزم دمي خوش بنشست که نه در آخر صحبت...

Monday, May 31, 2010

روزه يک سو شد و عيد آمد و دل‌ها برخاست

روزه يک سو شد و عيد آمد و دل‌ها برخاست مي ز خمخانه به جوش آمد و مي بايد خواست نوبه زهدفروشان گران جان بگذشت وقت رندي و طرب کردن رندان...

Monday, May 31, 2010

اي نسيم سحر آرامگه يار کجاست

اي نسيم سحر آرامگه يار کجاست منزل آن مه عاشق کش عيار کجاست شب تار است و ره وادي ايمن در پيش آتش طور کجا موعد ديدار کجاست

Monday, May 31, 2010