المسیر الجاریه :
طرز تهیه خیارشور رستورانی + تمام نکات
قانون هوش مصنوعی اروپا - فصل 3؛ ماده 25: مسئولیتها در مسیر عرضه تا استفاده از هوش مصنوعی
قانون هوش مصنوعی اتحادیه اروپا - فصل 3؛ ماده 24: تعهدات توزیع کنندگان
چطور فرزندی مسئولیت پذیر تربیت کنیم؟
میر سید علی تهرانی خوشنویس و نستعلیقنویس قرن سیزدهم هجری
چطور رابطه خراب شده با نوجوانم را درست کنم؟
در جواب کودکی که می گوید: «من زشتم» چه بگوییم؟
مشکل تایپ فارسی در فتوشاپ را چطور حل کنیم؟
چطوری آپدیت گوگل کروم ویندوز را ببندیم؟
آموزش پاک کردن بکاپ های قدیمی در ویندوزهای مختلف
متن کامل سوره یس با خط درشت + صوت و ترجمه
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
معرفی تخم شلغم و خواص درمانی آن
بهترین دعاها برای ختم به خیر شدن معامله کداماند؟
طریقه خواندن نماز شکسته و نیت آن
نماز قضا را چگونه بخوانیم؟
چهار زن برگزیده عالم
پیش شماره شهر های استان تهران
خلاصه ای از زندگی مولانا
متن کامل زیارتنامه امام رضا علیه السلام + صوت و ترجمه
فرشته های زمینی
من یک فرشتهی خنگ نیستم
ستایش و پرستش خداوند، ملموس ترین و واقعی ترین جنبه ی انسان ها است که در مکان های مقدسی همچون زیارتگاه ها و امام زاده ها تجلی پیدا می کند.
جایگاه سپاه
بعضى از همین فرشتهها؛ تبدیل شدند به شیطان!
انسان ها اگر از خود مراقبت نکنند، ممکن است سقوط کنند و هویت سپاه هرگز از این افراد تشکیل نشده است.
حرف های خودمانی
زندگی در دنیای واقعی
شب یلدا بهترین فرصت است برای دور هم جمع شدن و صحبت و هم نشینی با کسانی که دوستشان داریم.
ضرب المثل
اگر قاطر کسی را رم ندهی، کسی با تو کاری ندارد
کاربرد ضرب المثل «اگر قاطر کسی را رم ندهی، کسی با تو کاری ندارد» برای مواقعی است که بخواهند کسی را از عاقبت ظلم و ستم به دیگران بترسانند.
فرشته های زمینی
فرشته خال خالی
امام زاده سیدعبدالعزیز از نوادگان امام موسی کاظم علیه السلام است.
حرف های خودمانی
یک روایت دلبرانه کاملاً خاص
برگی از زندگانی حضرت فاطمه سلام الله علیها در متن زیر توسط مریم راهی آورده شده است.
مناسبت ها
یک شب، قُرُق همه زمین!
«یک شب، قُرُق همه زمین!» را سیده فاطمه موسوی درباره شب قدر و تکالیف و آداب آن به رشته تحریر درآورده است.
حرف های خودمانی
نردبانی به بلندی سعادت
شب قدر، شب دعا و نیایش و توبه راز و نیاز با خداوند است. نوشته زیر از نعیمه جلالی نژاد در توصیف این شب گرانبها است.
داستانک
آدم، فرشته...
فرشته بال هایش را که شسته بود و انداخته بود روی طناب تا خشک بشود را مرتب تا کرد و گذاشت توی چمدانش. برای آمدن به زمین با خودش دو تا دست بال آورده بود؛ بال خودش و یک دست بال اضافه! چون آب و هوای زمین آلوده...
حرف های خودمانی
بازی کن فرشتهجان
فرشتهجان! دست کم نگیر، با همین بازی بازیهای تو، با همین باد، با همین باران، با همین غنچههای شکفته... یک عالمه دل گرفته باز میشود.