سرکشی به صورت ناشناس
یک بار تیر به سرم اصابت کرد و مجبور شدم بیایم مسجد جامع که بخیه و پانسمان کنم. یک بار چند نفر زخمی به مسجد جامع آوردیم. یک بار هم برای محور عماره...
Friday, May 23, 2014
خودش، لشگری بود
خستگی عملیات و سرمای شب بر تنم چیره گشته بود و بدن خیسم همراه با لباس غواصی احساس سرما را مضاعف می کرد. به دنبال جای گرمی بودم که ...
Friday, May 23, 2014
همه فن حریف
رابطه ی مردانی با نیروهایش رابطه ی فرماندهی و نیروهای تحت امر نبود، اگر بنا بود شب را برای شناسایی یا رزم شبانه و یا خشم شبانه بروند، همان ابتدای...
Friday, May 23, 2014
لوله بخاری و قبضه خمپاره
چند روزی بود که او در فکر فرو رفته بود. فهمیدیم برنامه هایی در سر دارد. سرانجام چند روز بعد آستین ها را بالا زد و دست به کار شد. برای هر روحانی...
Friday, May 23, 2014
بلدوزر بدون راننده
در این مرحله یک محوری بود که درگیری شدیدی اینجا اتفاق افتاد که شهید حمید چریک - ایرانمنش - برای دفع دشمن رشادت های زیادی از خودش نشان داد و شهید...
Friday, May 23, 2014
قدرت فرماندهی
در عملیّات ثامن الائمه، حسن باقری تا ساعت ده صبح توانست، علاوه بر گرفتن اهداف خود، اهداف محورهای دیگر را هم بگیرد. تقریباً تمام کار، حدود شصت،...
Friday, May 23, 2014
نفوذ و حمله ی برق آسا
در سحرگاه روز 67/4/21، دشمن بعثی، حمله ی ناجوانمردانه ای را در سراسر خطوط مرزی، به خصوص در منطقه ی پدافندی گردان 120 تیپ 2 لشکر 28 سنندج، واقع...
Thursday, May 22, 2014
شایسته ی فرماندهی
او از جمله فرماندهانی بود که وقتی در عملیات به نیرو احتیاج بود، خودش سلاح بر می داشت و می جنگید. در والفجر هشت همراه بی سیم چی اش و بدون سلاح،...
Thursday, May 22, 2014
فرمانده در قلب نبرد
حاج حسن مثل یک پدر بود. با این که سن و سال متوسطی داشت ولی بچه ها حرف شنوی عجیبی از ایشان داشتند. سعی می کرد مشکلات بچه ها را تا حد توان حل کند....
Thursday, May 22, 2014
حمل مجروح با لودر
در پاییز سال 66 به عنوان بازرس قرارگاه شمال غرب، به همراه تیمسار « آراسته»، از خط مقدم جبهه ( ارتفاعات قولنجان مریوان) بازدید می کردیم. در آن...
Thursday, May 22, 2014
لذت درس خواندن
هر گاه که بچه های مستعدی را پیدا می کردیم، اگر استعداد و علاقه ای برای درس خواندن در آنها می دیدیم، آنها را به حوزه های علمیه معرفی می کردیم...
Friday, April 11, 2014
عاشق کتاب
می شود پرونده اش را ورق زد و رسید به جایی که حاج آقا طالب- امام جمعه ی وقت میناب- می رود توی محل ها و اعلام می کند هر کس می خواهد بیاید حوزه...
Friday, April 11, 2014
با سختی تحصیل می کرد
درس خوان بود و از شاگردان ممتاز مدرسه. از کلاس سوم دبستان شروع به شعر گفتن می کند. خودش می گفت آن شعرها چندان هم شعر نبوده اند ولی تشویق دیگران...
Friday, April 11, 2014
جایگاه سنگر علم و دانش
قبل از سال 59 او را می شناختم. او جوانی با استعداد، با هوش، فعال و در عین حال، متدیّن بود. شهید علمی در جلسات درس و بحث، با استعداد و کوشا بود....
Friday, April 11, 2014
تحصیل علم در کنار جنگ
اراده ی قوی، پشتکار و انضباطش عامل موفقیتش بود. از این نظر کارهای روزمره اش حساب شده و درس آموز خانواده و دوستان او بود. در سال های تحصیلش در...
Friday, April 11, 2014
کسب علوم و معارف
یکی از دوستانش می گوید: «از کارهایی که مجید برای خودش داشت برنامه ی مطالعاتی بود. ما کتابهای مختلفی را در دستش می دیدیم که مطالعه می کرد. به...
Friday, April 11, 2014
شیرینی و کتاب
شهید عبدالمجید عراقی زاده اواخر سال 1359 از جبهه ی کوت شیخ به جبهه ی دار خوئین منتقل گردید و چون در امداد مهارت داشت به بهداری منتقل شد و در...
Friday, April 11, 2014
شاگرد نورانی
هنوز بسیج مستضعفان تشکیل نشده بود، در پادگان شهید چمران اردبیل یک دوره آموزش نظامی تدارک دیده بودند، من و انور تصمیم گرفتیم در این دوره، برای...
Friday, April 11, 2014
غرق در مطالعه
با هم بزرگ شده بودیم. وقتی مدرسه تعطیل می شد سخت کار می کرد. صمیمی و مهربان بود. تشویقم می کرد درسهایم را خوب بخوانم. به نظم و تربیت اهمیّت خاصّی...
Friday, April 11, 2014
معلم خوبی برای من بود
خیلی به درس و مدرسه اهمیت می داد و این ویژگی را تا موقعی که به دانشگاه هم می رفت حفظ کرد. بسیار اهل مطالعه بود. حتی در کنار درس و مدرسه به یادگیری...
Friday, April 11, 2014