d
بدرفتاری پسر جوان
سلام خدا قوت پسر 18ساله ای دارم که امسال کنکورش رو داد چیزهایی از که از او نگرانم میکنه دروغگویی و ناسپاسی وبد دهنی کشیدن سیگار هست البته پسر مهربون وخوبی هست دوستاش روش حساب میکنن ولی بیش از حد به دوستانش اعتماد میکنه در ضمن نماز و واجباتش رو هم ترک کرده در همه این مدت سعی کردم تا حد نیاز یا بیشتر امکانات براش فراهم کنم وباهاش رابطه نسبتا خوبی دارم ولی گاها طوفانی میشه لطفا کمکم کنید باید چکار کنم
مشاور: خانم طیبه قاسمی
با عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر گرامی خواهر عزیزم ،شاید بتوان یکی از مهمترین مسوولیتها و وظایفی را که والدین در مقابل نوجوانان خود دارند وظیفه تربیتی آنها به شمار آورد؛ وظیفهای که اگر خوب و درست از عهده آن برآیند، نتیجهاش آیندهای درخشان و مطمئن برای فرزندان است.پدر و مادر قبل از هر دوست ناباب یا جامعه ناسالمی میتوانند رفتارهای پرخطر را به فرزندان شان بیاموزند. بنابراین اولین گام در دور نگه داشتن فرزندان از مواد مخدر، استعمالنکردن آنها توسط والدین و به ویژه در منزل است.شما نمیتوانید از نوجوانتان توقع داشته باشید که مدام در محیطهای آلوده و در مجاورت افراد معتاد قرار داشته باشد و هیچ تمایل یا حس کنجکاوی نسبت به مصرف مخدرها از خود نشان ندهد؛ بنابراین از رفت و آمد با دوستان یا اقوامی که اقدام به مصرف مخدرها جلوی اعضای خانواده میکنند، خودداری کنید.با پرهیز از رذایل اخلاقی مانند دروغگویی، خشم و عصبانیت بیموقع یا ناسزا گفتن، الگوی رفتاری مناسبی برای نوجوانتان باشید.بسیاری از پدران ومادران دوست دارند آیندهای را که برای خود متصور بودهاند و به آن نرسیدهاند برای پسرانشان ترسیم کنند، اما خیلی از افسارگسیختگیها و فاصلههای بین والد و فرزند از همین جا شروع میشود. شما به عنوان یک مادر خوب، فقط وظیفه شناساندن راههای صحیح و غلط به فرزندتان و مشورت کردن با او در مورد علاقهمندیهایش را دارید و بهتر است انتخاب نهایی را به عهده فرزندتان بگذارید.بسیاری از پسران از گوش دادن به نصیحتها و توصیههای همیشگی گلهمندند و فکر میکنند که نصیحت بیش از حد یعنی عدم اعتماد خانواده و کوچک شمردن آنها. شما میتوانید با خریدن انواع کتابها یا فیلمهای آموزنده، فرزند خود را نسبت به مسائل و مشکلات موجود در جامعه به طور غیرمستقیم آگاه کنید.پسران در سنین نوجوانی علاقه خاصی به استقلال، جدا شدن از خانواده و پیوستن به گروه همسالان دارند و نگرانی بسیاری از والدین، از ناشناخته بودن دوستان فرزندشان نزد آنهاست.شما برای اینکه هم فرزندتان را خوشحال کنید و هم با دوستان جدیدش بیشتر آشنا شوید، میتوانید هر چند وقت یک بار، یک مهمانی دوستانه ترتیب دهید و دوستان فرزندتان را هم با خانوادههایشان به صرف یک عصرانه ساده دعوت کنید. شما میتوانید برای تسلط بیشتر به روابط فرزندتان هم، ماهی یک بار، یک برنامه کوهنوردی با دوستان فرزندتان و خانواده آنها بچینید.از تحقیر، توهین یا مقایسهکردن پسرتان با دیگران به شدت پرهیز کنید؛ چون انجام این اعمال موجب پرخاشگر و زورگو شدن آنها در آینده میشود و این گونه فرزندان تحقیر شده بعد از رسیدن به استقلال سعی میکنند با توسل به زور وجود و قدرتشان را به دیگران اثبات کنند.پسران، پدران آیندهاند و باید مسوولیتپذیر بار بیایند؛ بنابراین انجام برخی از کارهای خانه را حتی اگر خیلی کم و پیش پا افتاده باشند به عهده پسرتان بگذارید؛ کارهایی مانند خرید نان یا گذاشتن کیسه زباله بیرون از منزل.پسران در سنین نوجوانی علاقه زیادی به دیده و پذیرفته شدن از طرف جامعه دارند؛ بنابراین برای این کار اقدام به عوض کردن ظاهر و نوع پوشش خود میکنند. در مواجهه با این گونه مسائل، شما نباید با پرخاشگری و توهین فرزندتان را از تغییر ظاهرش منع کنید، بلکه باید با زبانی خوش و دلیل و منطق مناسب، او را تشویق به پذیرفته شدن از راههای دیگری غیر از تغییر ظاهر غیر متعارف کنید. از او بخواهید که رشته هنری یا ورزش مورد علاقهاش را به صورت حرفهای ادامه دهد و موفقیتها و قهرمانیهای پیاپیاش سبب غرور و افتخار خودش و شما باشد.آزادی مفرط ، بیشتر مخرب است نه موثر. شما با آزاد گذاشتن فرزند پسرتان در هر زمینهای و برآورده کردن همه نیازهای او، فردی متکبر و خودخواه از او میسازید و موجب میشوید که او فکر کند در همه مکانها و زمانها، هر کاری که دلش بخواهد میتواند انجام دهد، اما وقتی طی زندگی با مسائلی غیر از آنچه باب میل اوست روبرو شود، یأس و ناامیدی سراسر وجودش را فرا میگیرد و عاقبت این نوجوانان چیزی نمیشود جز احساس پوچی ،پسرها عمدتا عهدهدار چرخاندن چرخ مالی و اقتصادی زندگی در آینده هستند؛ بنابراین بهتر است پدران، آنها را با مسائل و مشکلات مالی و حساب و کتاب و نحوه صحیح پول خرج کردن آشنا کنند و از نوجوانی پس انداز کردن و صرفهجویی را به آنها یاد دهند و حتی او را در جایی مطمئن به شاگردی بفرستند تا وارد بازار کار شوند .و در کنار درسشان کار پاره وقتی هم داشته باشند .این یک باور غلط است که دخترها بیشتر از پسرها به محبت نیاز دارند. پسرها هم به اندازه دخترها به محبت و حمایت عاطفی خانوادهشان احتیاج دارند؛ پس وظیفه یک پدر یا مادر مهربان که به فکر سلامت روان فرزندش است، رعایت تعادل و عشق ورزی به همه فرزندان است.معمولاً پسرها با مادرشان راحتترند و بهتر میتوانند مشکلاتشان را با آنها در میان بگذارند؛ بنابراین به عنوان یک مادر مسئول، روزی یک ساعت از وقتتان را به پسرتان اختصاص دهید و او را در راه حل مشکلاتش یاری کنید. فقط حواستان باشد که خشونت و پرخاش، جایی در راهنماییهایتان نداشته باشد تا فرزندتان از مشورت کردن با شما پشیمان نشود و مشکلاتش را خارج از خانه و به روشهای نادرست حل نکند.به پسرتان بیاموزید که زورگویی و قلدری راه معقول و پسندیدهای برای رسیدن به خواستهها نیست؛ بنابراین بهتر است برای حل مشکلاتش راههای منطقی و آرام را پیش گیرد تا محبوبیتش پیش اطرافیان بیشتر شود.پسرها به خاطر موقعیت خانوادگی خاصی که در آینده دارند و باید مسوول و مدیر یک زندگی شوند، نیاز زیادی به اعتماد به نفس بالا دارند. شما میتوانید با سپردن کارهای مهم به پسرتان و گفتن این جمله که «من میدانم تو به بهترین شکل ممکن این کار را انجام میدهی» اعتماد به نفس فرزندتان را بالا ببرید و حس مفید بودن را به او القا کنید.برای این که پسرتان احساس نکند به خاطر جنسش هیچ محدودیتی ندارد، قوانین خانواده را بنویسید و به دیوار اتاقش بچسبانید و حتماً ساعات ورود و خروج را طبق مقررات خانواده درج کنید و اگر دیدید که او از حدش تجاوز کرد، بنا به روحیاتش، تنبیه یا تشویقی برایش در نظر بگیرید تا بهتر شرایط خانواده را بپذیرد. اگر رفتارهای او خشمگینتان میکند، برای حفظ امنیت، استحکام و صمیمیت خانواده از هرگونه برخورد و واکنشی خودداری کنید و به هر شکل ممکن، خود را به طور موقت از شرایط تحریک کننده کنار بکشید، وقتی خونسردی خود را بهدست آوردید با دقت به صحبتهای نوجوانتان گوش دهید و موارد صحیح و منطقی آن را دریابید و با تایید آنها، آنچه از نظر خود درست میدانید را هم به حرفهای فرزندتان اضافه کنید. گفتوگوی شما بیشتر از آنکه شبیه خط و نشان کشیدن باشد، باید به یک همفکری برای پیدا کردن مسیر درست شبیه شود؛ همفکریای که با تجربه و آگاهی بیشتر شما به نتیجهای بهتر برسد.شاید لازم باشد همزمان با تغییر رفتار نوجوانتان، شما و دیگر اعضای خانواده هم تغییراتی را در نگرش و رفتار خود ایجاد کنید. برای مثال اگر هنگام عصبانیت، لحن یا رفتار آزاردهندهای دارید فورا از او معذرت خواهی کنید. بعد از مدتی تمرین میتوانید قبل از آن که با عصبانیت شروع به حرف زدن کنید، به خود برای انتخاب لحن و واژههای درست هشدار دهید و سپس با ظرافت و احترام به صحبت خود ادامه دهید. بپذیرید كه فرزند نوجوانتان همان كودك خردسال دیروز نیست.هنگام بروز اختلاف ضمن حفظ احترام به شخصیت نوجوان، به دقت به صحبتهای او گوش بسپارید و موارد قابل قبول، صحیح و منطقی در گفتههایش را دریابید. هدف اصلی شما به عنوان والدین او، باید درک خواستههای نوجوان باشد. میتوانید عقیده و نظر خود را بیان کنید و به جای تاکید و پافشاری بر نظر و عقیده خود به خواستههای واقعی هر دو طرف توجه کنید. یادتان نرود برای بسیاری از مسائل بیش از یک راه حل وجود دارد. پس به دنبال راه حلی بگردید که میتواند هر دو طرف را راضی کند.یکی از مهمترین علتهای ترک ناموفق سیگار، تعارضات حل نشده و رفع نشدن مشکلات اولیه است. شاید فرزندتان میخواهد با آتش سیگار تنشهایش را آرام کند و شاید دوست دارد با این کار کمی با شما لجبازی کند، پس با فراهم کردن خانهای آرام و تقویت ارتباطتان این انگیزهها را از او بگیرید. از طرف دیگر، ممکن است او با این روش بخواهد در میان همسالانش وجههای کسب و احساس غرور و مردی کند. انگیزههای احتمالی سیگار کشیدن او را کشف کنید و با توجه به نیازهای فرزندتان برای ترک سیگار او تلاش کنید و این را جدی بگیرید چرا که با ادامه دار شدن این مصرف سیگار ایشان دچار اعتیاد میشود و دیگر درمان آن تا حدی غیر ممکن ، پس بهتر است خیلی زود در ترک این عادت غلط مصرانه تلاش کنید . اهمیت نماز را از طریق افراد مورد قبول او در بین فامیل یا دوستان به او گوشزد کنیدبه طور غیر مستقیم ، چرا که تا وقتی نماز را ترک کنند انرژی های منفی بیشتری به سمت ایشان خواهد آمد و شرایط ایشان ،روز به روز بدتر خواهد شد . معاشرت خود را با فامیل های مومن و متعهد خود بیشتر کنید .مشکلی که با آن روبهرو شدهاید کوچک نیست و حل شدنش هم ساده نیست، پس صبور باشید و اجازه ندهید اضطرابی که در شما ایجاد شده، این مشکل را بزرگتر کند. وقت آن رسیده که بپذیرید روشهای تربیتی قبلی کارآمد نبوده و لازم است در برخورد با این مشکلات باآگاهی و درایت بیشتری رفتار کنید. لازم است که در اوج مهربانی قاطع هم باشید. به فرزندتان آزادی بدهید اما در عین حال محدودیتهایی را هم برای او وضع کنید و در مورد این محدودیتها قاطع باشید. ساعات ورود و خروج فرزندتان باید مشخص باشد اما با سختگیری بیش از حد و محدود کردن بی اندازه رفت و آمدش، کار را سختتر نکنید. به او آزادیهای بی خطری بدهید و در مقابل با او برای پذیرش برخی محدودیتها توافق کنید.گذشته از این با رفتار درست، فرزندتان را متکی به خود بار بیاورید. به او نشان دهید که در صورت نیاز همیشه برای حمایت از او حاضر هستید اما قرار نیست مسئولیت اشتباهات او را برعهده بگیرید. فرزندتان نباید به پشتوانه حمایتهای شما، بدون ترس از عواقب رفتارش آگاهانه اشتباه کند.شما و همسرتان باید روش مشترکی را در برخورد با فرزندتان در پیش بگیرید. رفتار دوگانه شما و مشاجراتتان در مورد روشهای فرزندپروری، میتواند او را نسبت به توصیههای هر دوی شما بی اعتماد کند. نوجوانانی که در یک خانه آرام و در کنار خانواده ای همدل و صمیمی زندگی میکنند، کمتر به رفتارهای آسیبزا رو میآورند. اگر میخواهید فرزندتان رفتار سالمتری در پیش بگیرد، وقت بیشتری با او بگذرانید و صمیمیت بیشتری در خانه ایجاد کنید.از طرف دیگر با نظارت و مدیریت غیرمستقیم فرزندانتان، امكان تجربه کردن را به او بدهید و اعتماد به نفساش را تقویت کنید. هر روز بایدها و نبایدهای جدیدی را برایش تعریف نکنید و این حس را در فرزندتان ایجاد کنید که توان تمایز خوب و بد را دارد و در صورت ابهام پیدا کردن در برخی موارد، میتواند با همفکری شما مشکلش را حل کند.قطعا وقت آن رسیده که تفاوتهای اساسی میان خود و فرزندتان را کشف کنید. اگر میخواهید این رابطه را ترمیم کنید، باید از روحیات و خصوصیات یکدیگر مطلع شوید. برای درک یکدیگر به دنبال زبانی مشترك بگردید و راه حلی پیدا کنید که اجرا شدنش خواسته هر دوی شما باشد.خواستهها و نگرانیهای خود را با فرزندتان در میان بگذارید و به جای تعبیر و تفسیر نامطمئن رفتار نوجوان از او در مورد اندیشهها، نیازها و دلایلی که برای رفتارهایش دارید سؤال کنید تا بهتر متوجه موضوع شوید و سپس به دنبال راهحل بگردید.به پسرتان فرصت اظهارنظر بدهید و در مورد كارهای گوناگون با او مشورت کنید تا در ضمن احترام به شخصیت و حفظ استقلال او، حس مسئولیت پذیری و اعتماد به نفساش را هم تقویت كرده باشید. مشورت با نوجوانان آنها را به دنیای بزرگسالان وارد میکند و از طرف دیگر با برخورد اندیشههای نوجوان و والدین، كم كم نگرش صحیحتری در هر دو طرف ایجاد میشود و به جای حل تنشزای مشکلات، نظرها در جریان گفت و گو به هم نزدیکتر میشوند.فرزند شما باید مهارتهای زندگی و به ویژه مهارت نه گفتن را یاد بگیرد. او باید بتواند با درخواستهای نابجای دیگران مقابله کند و در برابر خواستههای آنها برای مصرف سیگار یا دیگر مواد آسیبزا نه بگوید. اگر بتوانید اعتماد به نفس فرزندتان را تقویت کنید، قطعا نگرانیتان در این مورد کمتر خواهد شد.قطعا ترغیب ایشان در شرکت در مراسم مذهبی و مساجد و اردوهای زیارتی با دوستان و اعضا خانواده ،می تواند ، زمینه عاقبت به خیری در ایشان را بیشتر سازد . با آرزوی خوشبختی و آرامش در زندگی در کنار همسر و فرزند دلبندتان.