با سلام من و نامزدم دو سالی هست با هم آشنا هستیم و یک سالی و اندی از نامزیمان می گذرد. هر دو دانشجوی...
با سلام
من و نامزدم دو سالی هست با هم آشنا هستیم و یک سالی و اندی از نامزیمان می گذرد. هر دو دانشجوی کارشناسی ارشد هستیم.
زمان آشنایی من وضعیت مالی و شرایط زندگی رو برای ایشون توضیح دادم و چون اون موقع کار نداشتم شرایط خوبی هم نداشتم اما الان به لطف خدا خوب هست اما ایشون خیلی ترس دارن الان. اون موقع که من نظرشون رو خواستن گفتن تا تو زندگی نریم نمی دونم. احساس می کردم زندگی سایر افراد تأثیری روشون نداره اما الان واقعا همه روزه خودشون رو با سایر افراد همسن و سال بویژه همکلاسیا مقایسه می کنن و هر گونه مانع تحصیلی یا زندگی کوچک یا بزرگی سر راهشون سبز می شه باعث می شه فک کنن بدبختترین آدم روی زمین هس و دیگه کسی هیچ مشکلی نداره و تمام مشکلات مال اون هست. من هم هرچقدر انرژی می دم و می گم تحمل کنه همه این چیزا گذراست دیگه انگار حنام واسشون رنگی نداره بعضی وقتا می گه می فقیریم پول نداریم با این حال من خودم از شرایطمون راضی هستم اما حقیقتاً از آینده می ترسم می ترسم با هر چشم همچشمی دچار مشکل بشیم چون اگه چیزی که می خوان همون لحظه بدست نیارن دیگه بدبخت ترین آدم روی زمین میشن. خلاصه موندم و راستش رو بخواین بعضی وقتا احساس می کنم پشیمون شدم من از مشکلات ناراحت نمی شوم اما وقتی مشکلات کوشچیکی که ارزش فک کردن هم ندارن باعث میشن رابطمون خراب بشه خیلی ناراحتم می کنم و اذیت می شم بگونه ای که انگار فلج شدم. چندین بار تا چند روز این شکایات رو تحمل می کنم اما روز سوم دیگه دووم نمی یارم و عصبانی می شم. لطفاً کمکم کنید.
مشاور: hassan najafi
دوست گرامی، اصولاً زن ها در مورد مسائل مالی خیلی کمتر از مردها احساس امنیت می کنند و مدام می ترسند که مبادا دچار مشکلاتی بشوند که نتوانند آنها را حل کنند و نتوانند یک زندگی خوب و در خور شأن داشته باشند به همین خاطر زود هراسان و مضطرب می گردند. البته این صفت را می توان با خودسازی و البته افزایش تلاش از بین برد اما برای زوجینی مثل شما که شرایط شان چندان مشخص نیست و به عبارتی زیر پایشان خیلی محکم نیست شرایط می تواند سخت تر باشد. کما اینکه در مورد شما سخت هم نیست. به هر حال وظیفه شما امید دادن به همسرتان و ترسیم یک آینده ی روشن و پر از امید در مقابل چشمان اوست. سعی کنید تا آنجایی که می توانید او را نسبت به توانمندی ها و لیاقت هایتان مطمئن سازید و با برآورده کردن خواسته های او این لیاقت را به اثبات برسانید. ولی تا زمانی که شما درستان تمام نشده و سر زندگی خود نرفته اید ممکن است که همچنان این مشکلات وجود داشته باشد که وظیفه شما تحمل است. البته صحبت های فعلی ما صرفاً با شماست اما لازم است که شما و همسرتان حتماً جلسات مشاوره ی حضوری داشته باشید تا برای همسرتان هم شرایط فعلی جا بیفتد و به او هم راه درست برخورد کردن با این شرایط آموخته شود. در ضمن شما می توانید خواسته هایتان را در مورد برخورد با این شرایط برایش شفاف کنید و احساس تان را در مورد برخوردهای او برایش بگویید. شاید مؤثر باشد. دوران نامزدی دوران شناخت است و زوجین وظیفه دارند نسبت به برخوردها و رفتارهای یکدیگر شناخت کاملی به دست بیاورند تا بتوانند بر اساس این شناخت ها برای آینده ی خود تصمیم بگیرند ولی عجولانه نباید قضاوت کرد. باید شرایط را درست بسنجید و تقاضاها و خواست های طرف مقابل را هم در نظر گرفت و منصف بود، شاید همسر شما به راستی به خیلی از خواسته هایش نرسیده پس در این موارد شفاف صحبت کنید و نیاز یکدیگر را هم در نظر بگیرید. موفق باشید این سوال توسط فرهنگسرای پرسش پاسخ داده شده است .