ناشناس
باسلام.چندی پیش راجع به وسواسی به شماایمیل زدم وشماگفتیدبه...
باسلام.چندی پیش راجع به وسواسی به شماایمیل زدم وشماگفتیدبه روانپزشک مراجعه کنم.ولی من چندسال پیش به روانپزشک مراجعه کردم شایددر مورد من راه حل اساسی نبوده چون بادادن قرصهایی فقط توانایی من رادرانجام وسواسی...
مشاور: سیدحبیب اله احمدی
باسلام. البته مراجعه به روانپزشک، تنها راه درمان وسواس نیست. بلکه درمان های غیردارویی روانشناختی موثری هم در درمان وسواس وجود دارد. ولی نکته ای که باید به آن توجه داشته باشید، این است که اختلال وسواس، یک اختلال صرفاً ذهنی نیست بلکه با اختلالات بیوشیمایی در بدن شما همراه است و به همین دلیل، در درجات شدید وسواس، دارودرمانی، جزِء لاینفک درمان است. البته این به این معنی نیست که فقط باید به خوردن دارو اکتفا شود. گاهی می توان شدت ناهماهنگی های زیستی همراه با وسواس را با دارو کاهش داد و سپس به موازات آن، به منظور یک درمان بلندمدت و پایدار، از درمان های روانشناختی استفاده کرد. من به عنوان یک روانشناس بالینی، بر مبانی درمان های روانشناختی غیردارویی وسواس، احاطه دارم ولی این روند درمان، بسیار دقیق و پیچیده است و دارای ظرافت های بسیار خاص و حساسی می باشد که حتماً و حتماً باید در طی چندین جلسه ی روان درمانی تخصصی دنبال شود. من الان برای اینکه سوالتان بی پاسخ نمانده باشد یک نکته ی مفید در مورد نحوه ی کنترل وسواس ها به شما می گویم ولی تاکید می کنم که صرف دانستن این نکته بدون دنبال کردن روند تخصصی گام به گام درمان وسواس در جریان روان درمانی حضوری، به هیچ وجه، تضمین کننده ی قطعی درمان وسواس شما نیست. نکته ای که دانستن آن شاید بتواند به شما کمک کند این است که وسواس، در واقع نوعی عادت ذهنی ناکارآمد است. افکاری که تحت عنوان وسواس، مطرح می شوند و فرد مبتلا به وسواس را به انجام اعمال ذهنی یا رفتاری خاصی وادار می کنند، در واقع افکاری هستند که شاید از ذهن هر انسانی عبور کنند. ولی تفاوت یک فرد وسواسی با یک فرد عادی، در نحوه ی واکنش نشان دادن به این افکار است. یک فرد وسواسی با آمدن این افکار به ذهنش دچار اضطراب شدید می شود، و برای کاهش این اضطراب، حاضر است دست به هرکاری بزند. انجام اعمال ذهنی یا رفتاری که در واکنش به این افکار، انجام می شوند نیز در واقع اقدامی در جهت خاتمه دادن به این افکار یا خنثی کردن آن ها است. اتفاقاً این اعمال هم می توانند موقتاً اضطراب را کاهش دهند و به همین دلیل است که فرد وسواسی، عادت می کند به این که هرگاه که دچار یک فکر مزاحم وسواسی شد، یک عمل خاص را در واکنش به آن انجام دهد. این عادت، مکانیزم اصلی اختلال وسواس است. در درمان روانشناختی وسواس، طی مراحل و تکنیک های مختلف، سعی می شود تا اولاً فرد وسواسی به این بینش برسد که این افکار، جزئی طبیعی از نظام ذهنی انسان است و وجود آن ها در ذهن ما طبیعی است. اما این به این معنی نیست که چون در ذهن ما وجود دارند حتماً درست هستند. با این افکار باید به منزله ی افکار مزاحم، برخورد کرد، یعنی حضور آن ها را (نه صحت آن ها را) در ذهنتان بپذیرید و اجازه بدهید که به ذهنتان وارد و از آن خارج شوند. ذهن شما مثل یک اتوبان می ماند و افکار وسواسی مانند اتوموبیل هایی که با سرعت از این اتوبان، عبور می کنند. اگر شما بخواهید جلوی عبور یک ماشین در اتوبان، مانع ایجاد کنید چه می شود؟ تصادفی ایجاد می شود که حتی می تواند منجر به مسدود شدن کامل اتوبان شود. ذهن شما هم همنیطور است؛ اگر اجازه بدهید که افکار وسواسی، وارد و خارج شوند و روی آن ها تمرکز و حساسیت نداشته باشید، ذهن شما حالت روان و آرام خود را حفظ خواهد کرد. اما اگر سعی کنید با این افکار، مقابله کنید و جلوی آن ها را بگیرید، بیشتر در ذهنتان جاخوش می کنند و اتفاقاً اینقدر می مانند که ذهنتان پر از این افکار و افکاری در مورد پاسخ دادن به آن ها می شود. بنابراین باید تمرین کنید که هنگامی که یک فکر وسواسی در ذهنتان جریان می یابد، به هیچ عنوان، نه به صورت ذهنی و نه به صورت عملی، به آن پاسخ ندهید. این عدم پاسخدهی چون برخلاف عادت وسواسی شکل گرفته ی شما است، در ابتدا با اضطراب بسیار شدیدی همراه خواهد بود. ولی بدانید که این اضطراب، ارزش درمانی دارد و نشان می دهد که وسواس شما در مسیر درمان شدن است. در یک تشبیه جالب و دقیق می توان این اضطراب را به دردی تشبیه کرد که یک فرد در حال ترک مواد مخدر، تحمل می کند. در واقع در آن مثال هم، آن درد نشانه ی شروع ترک مواد مخدر و سم زدایی بدن است. شما هم اگر به این افکار، هیچ پاسخی ندهید و حضور آن ها را بدون پاسخ دادن در ذهنتان تحمل کنید، به تدریج از میزان اضطرابتان کاسته خواهد شد و حتی خواهید دید که این افکار، خیلی کمتر به ذهنتان خواهند آمد.