باسلام. سنینی که شما در آن هستید زمان خیلی مناسبی برای تغییر عادت کمرویی است. معمولاً هنگامی که شما دچار احساس کمرویی می شوید، اگر کمی به ذهنتان مراجعه کنید می بینید که دائماً ذهنتان درگیر افکار اضطراب انگیز در مورد نحوه ی قضاوت دیگران در مورد شما است. علت اصلی کمرویی هم به همین افکار بر می گردد. یعنی شما دائماً نگران هستید که یکوقت یک رفتار اشتباهی انجام دهید و طرف مقابل یا دیگرانی که در آن موقعیت خاص وجود دارند، شما را نپذیرند یا مورد تمسخر قرار دهند. در حالیکه این فکر، اساساً منطقی نیست زیرا اولاً دید هرشخصی به دیگری و قضاوتی که در مورد شخصیت دیگری می کند، کاملاً مبتنی بر سلیقه ی شخصیتی خودش است. یعنی اگر ده فرد مختلف، شما را ببینند و با شما آشنا شوند، ممکن است ده قضاوت مختلف در مورد شما داشته باشند. یکی ممکن است شما را فردی جذاب قلمداد کند، دیگری ممکن است شما را فردی کسل کننده قلمداد کند و ... پس هیچ انسانی نمی تواند انتظار داشته باشد که می تواند همیشه تایید و نظر مثبت همه ی اطرافیان خود را جلب کند. ولی نکته ی خیلی جالب، اینجا است که یک فرد هنگامی بیشترین جذابیت را برای اطرافیان خود دارد، که خودش باشد و خود واقعیش را بروز دهد. کمرویی به این معنی است که ما می ترسیم که خود واقعی خودمان را بروز دهیم و آزادانه از افکار و احساساتمان در مقابل دیگران صحبت کنیم. در حالیکه خود این حالت، جذابیت ما را در نزد دیگران کم می کند. ممکن است اگر شما خودتان باشید و کمرویی نشان ندهید چندنفر هم شما را نپذیرند ولی مطمئناً تعداد کسانی که شما را می پذیرند بیشتر خواهند بود. به علاوه، کمرویی یک عادت است و شکستن آن نیازمند تمرین است. باید به اصطلاح، خودتان را در آنچیزی غرق کنید که از آن می ترسید. اگر می ترسید که شروع کنید به صحبت کردن با آن فرد به یکبار و بدون هیچ برنامه ریزی قبلی سرصحبت را باز کنید. بگذارید خلاقیت ذهنیتان شما را هدایت کند. باخودتان به این فکر کنید که تنها راه شکستن عادت کمرویی، عمل کردن به آن چیزی است که در مورد آن نگرانی دارید. اگر چندین بار در چنین موقعیت هایی خودتان را قرار دهید و برخلاف نگرانی هایتان عمل کنید، کم کم این اضظراب ها و نگرانی ها در شما بسیار کمرنگ خواهد شد. به علاوه سعی کنید در رفتار افرادی که تعاملات اجتماعی و سطح روابط عمومی آن ها را می پسندید دقت کنید و بعضی از مهارت های آن ها را یاد بگیرید و در تعاملات خودتان به کار ببندید. مثلاً ببنید که وقتی به یک نفر می رسند چه طور سرصحبت را باز می کنند یا چه طور سلام و احوال پرسی می کنند و ....