مهدی

سلام،چند سالی میشه که دچار وسواس فکری(OCD) هستم....

سلام، چند سالی میشه که دچار وسواس فکری(OCD) هستم. یک ساله دارو مصرف میکنم و بتازگی پیش روانشناس هم رفتم. به لطف خدا تونستم به بخش بزرگی از افکار وسواسی و اضطرابی (مانند: حس پوچی، افکار زشت و گناه آلود)...
Saturday, December 28, 2013
الوقت المقدر للدراسة:
موارد بیشتر برای شما

مهدی

سلام،چند سالی میشه که دچار وسواس فکری(OCD) هستم....

مهدی ( تحصیلات : فوق دیپلم ، 21 ساله )

سلام،
چند سالی میشه که دچار وسواس فکری(OCD) هستم. یک ساله دارو مصرف میکنم و بتازگی پیش روانشناس هم رفتم.
به لطف خدا تونستم به بخش بزرگی از افکار وسواسی و اضطرابی (مانند: حس پوچی، افکار زشت و گناه آلود)...


مشاور: سیدحبیب اله احمدی

باسلام. تمام این سه نوع فکری که مطرح کردید، افکاری هستند که مبانی منطقی محکمی در پشت آن ها نیست. برای موارد اول و دوم شاید شنیدن مبانی دینی رد کننده ی این افکار و عقاید، از زبان یک کارشناس مذهبی، بیشتر برای شما قانع کننده باشد. تخصص من روانشناسی بالینی است و به دیدگاه دین در رد این افکار آشنایی دارم ولی ترجیح می دهم یک کارشناس مذهبی برای شما این موارد را توضیح دهد که کاملاً مطمئن شوید که این افکار، کاملاً بی اساس بوده و فقط جزئی از افکار مزاحم و وسواسی ای هستند که به ذهن شما هجوم می آورند. در مورد سوم هم این فکر شما در مقوله ی مفهومی به نام کمال گرایی افراطی یا کامل گرایی قرار می گیرد که اکثر افراد مبتلا به وسواس به آن دچار هستند. به لحاظ مبانی منطقی، کاملاً بی اساس بودن این طرز تفکر، مشخص است چون هیچ انسانی کامل نیست و هیچ دلیل منطقی ای وجود ندارد که همیشه اوضاع به گونه ای پیش برود که مطابق میل ما است. از یک طرف، توانایی ما به عنوان یک انسان محدودیت ها و ضعف های بسیاری دارد و از طرف دیگر ما هیچ کنترل مطلقی روی نحوه ی رفتار کردن دیگران یا وقوع رویدادهای منتظره و غیرمنتظره در زندگی و جهان پیرامونمان نداریم بنابراین این کاملاً غیرمنطقی است که انتظار داشته باشیم که همه چیز "باید" مطابق میل ما پیش برود. این خوب است که ترجیح داشته باشیم که همه چیز طبق معیارها و ایده آل هایمان پیش برود و د ر این مسیر هم تلاش کنیم ولی همواره باید توجه داشته باشیم که هیچ "بایدی" در کار نیست. در مورد سوال آخرتان هم یک نکته ی بسیار مهم که به احتمال زیاد هم روانشناستان به آن اشاره کرده یا اشاره خواهد کرد، این است که "با افکار وسواسی نباید جنگید بلکه باید به آن ها عادت کرد و با آن ها کنار آمد". در واقع شما باید اجازه دهید که این افکار به ذهنتان بیایند و بروند. اگر بخواهید با آن ها بجنگید بیشتر در ذهنتان می مانند و یا اینکه وسواس های جدیدی را در ذهنتان شکل می دهند. مکانیزم اصلی درمان وسواس فکری این است که هیچ پاسخ ذهنی یا رفتاری به این افکار ندهید. فقط تماشاگر این افکار باشید. تنها در این صورت است که این افکار در ذهن شما کمرنگ خواهند شد. در ابتدا این فرآیند با اضطراب زیادی همراه خواهد بود ولی به مرور زمان اضطراب رویارویی با این افکار رو به زوال خواهد گذاشت.



ارسل تعليقاتك
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.