با سلام دوست عزیزم عشق قبلی شما به احتمال زیاد از جمله عشق های پر حرارت دوران نوجوانی بوده که معمولا عقل و منطق در آن سهم کمتری دارد. معمولا فردی را در این شرایط انتخاب می کنید که ممکن است تناسب زیادی با او نداشته باشید. پس پیش از هر چیز تکلیف احساس خود را مشخص کنید. همچنین تکلیف این رابطه و این زندگی را. آیا فکر می کنید اگر در رابطه قبلی مانده بودید می توانستید فرد خوشبختی باشید؟ بدون شک زندگی با عشق به تنهایی به شکست می انجامد. به خصوص اگر این عشق یک طرفه باشد و فرد مقابل تناسب لازم را با شما نداشته باشد. پس پیش از هر چیز لازم است به این نتیجه برسید که انتخاب قبلی تنها از روی احساس بوده و انتخاب اشتباهی بوده است. گذشته ای بوده که با تمام احساسهای مثبت و منفی که ایجاد کرده است باید در گذشته جا گذاشته شود و تا حد امکان دیگر مرور نشود. دوست عزیز اگر تناسب لازم را با نامزد خود دارید و فکر می کنید تصمیم عاقلانه ای برای ازدواج با این آقا گرفته اید و در عین حال احساساتان نسبت به این آقا منفی نیست پیشنهاد می کنم احساس خود را هم در این رابطه با عقل همراه کنید تا به تدریج منجر به افزایش انگیزه و رغبت در شما نسبت به نامزدتان گردد. دوست عزیزم احساس های مثبت خود را نسبت به نامزدتان هرچند اندک، صادقانه و خالصانه ابراز کنید و آن وقت پذیرای احساسات عاشقانه و شیرین او نسبت به خود باشید و از آن لذت برید. به تدریج احساستان در این رابطه همراه تر خواهد شد و دودلی اکنون در شما کاهش خواهد یافت. احساسی که با عقل همراه شود دوام بیشتری خواهد داشت تا احساسی که به تنهایی و بدون عقل و منطق در زندگی جولان می دهد . حالت دوم می شود عشق کورکورانه ای که پس از مدتی زندگی مشترک به جدایی می انجامد چرا که حرارت چنین احساسی مدت کوتاهی دوام خواهد داشت و از آن پس عقل است که موجب می گردد دو نفر از یکدیگر جدا شوند چراکه تازه متوجه تفاوتهای متعدد خود می گردند. فرصت خوبی که اکنون برایتان پیش آمده را به بهای رؤیاهای گذشته از دست ندهید.