ن
باسلام من 41سال سن دارم همسرم 28 سال 13 سال است که...
باسلام من 41سال سن دارم همسرم 28 سال 13 سال است که ازدواج کردیم حاصل آن الحمدولله دوفرزند سالم است همدیگررا خیلی دوست داشته وداریم اعتقاداتمان خیلی خوب است اهل عبادت وذکرهستیم همسرم زیباست اما من ظاهری اخمو دارم ولی دل صافی دارم ازدید دیگران به هم نمیایم ولی تفکر همسرم اینجورنیست با سختیهای زیاد زندگیم ساخته وگله مندنیست سوادهمسرم متوسطه است ولی اهل مطالعه کتب مذهبی است خودم نظامیم با مدرک کاردانی اما یک نکته ای هست برای من وآن بعضی مواقع اضطراب تفاوت سن وظاهری من وهمسرم است که هرچه من سنم بالاترمیرودو به پیری نزدیک میشوم وهمسرم زیباست نکنه درآینده احساس بددلی وبدبینی به من دست بدهد البته همسرم ایمانش به مراتب ازمن بیشتراست وته دلم قرص است ازطرفی به وضعیت ظاهرخودم تجه بسیارداشته ودارم .لطفا راهنمایی بکنید آیا این حس دروجودم زیاد میشود یا میتوانم غلبه کنم،چکاربکنم .باتشکر
مشاور: سیدحبیب اله احمدی
باسلام. به نظر من به عنوان یک روانشناس بالینی، مسئله ی نگران کننده ای در مورد رابطه ی شما وجود ندارد. زیرا براساس توضیحاتی که ارائه فرمودید، رابطه ی شما در حال حاضر به لطف خدا مستحکم شده و شما به خوبی به یکدیگر خو گرفته اید. در چنین شرایطی و چنین مراحله ای از ارتباط، خصوصیات ظاهری، اهمیتی اساسی و حیاتی ندارند زیرا مولفه های بسیار مهمتری هستند که رابطه ی شما را حفظ می کنند و حفظ خواهند کرد. البته ورود این افکار به عنوان افکار مزاحم به ذهن شما کاملاً طبیعی است. هیچ انسانی کنترلی بر ورود افکار مزاحم به ذهنش ندارد بلکه آنچه که هرفردی می تواند به آن کنترل داشته باشد، تداوم این افکار در ذهنش است. بنابراین هرگاه که این افکار به ذهنتان وارد می شود، اولاً به این نکته بینش داشته باشید که این افکار بی اساس هستند و صرفاً افکاری مزاحم هستند که ورودشان به ذهن شما طبیعی است و ثانیاً به طور ارادی روی آن ها تمرکز نکنید و سعی کنید موضوع دیگری را برای فکر کردن انتخاب کنید. ورود این افکار به ذهن شما اختیاری نیست ولی شما برای تمرکز کردن روی آن ها و تداوم آن ها اختیار تام دارید.