توسعه انسانی به عنوان چارچوبی برای فرمول بندی استراتژی وحدت

آینده اسلام در دوران پسا جهانی سازی

اسلام گرایان یا به طور کلی حرکت های اسلامی، موفق به فتح اذهان جوامع اسلامی نشده اند؛ هر چند انقلاب اسلامی در ایران به پیروزی رسید. دکترین جمهوری اسلامی یا ولایت فقیه و به عبارتی «حکومت صالحان» قطعا بر نظریه «دولت - ملت» در جهان اسلام شوکی عمده وارد کرد.
Wednesday, December 16, 2020
الوقت المقدر للدراسة:
مؤلف: زهرا فریجی
موارد بیشتر برای شما
آینده اسلام در دوران پسا جهانی سازی

چکیده

نگارنده این مقاله معتقد است با وجودی که تمدن اسلامی و دستاوردهای آن می تواند دیدگاه روشنی نسبت به احیای اسلام در دوران پساجهانی سازی به ما بدهد، لازم است تجدیدنظری در خصوص نحوه حکومت داری مطلوب در چارچوب اصول توسعه اسلامی نیز به عمل آید. بگومگوهای جاری پیرامون ایده آل های هر یک از مذاهب صرف مانعی بر سر راه رسیدن به وحدت اسلامی نیست؛ بلکه نیرویی عظیم برای خارج کردن قطار احیای اسلامی از ریل می باشد. بسیاری از اسلام گرایان تاکنون در جوامع جدا از هم افتاده در سراسر جهان در اردوگاهی نامناسب اسیر مباحثی جزمی در خصوص تشکیل یک حکومت اسلامی بدون هیچ گونه راهکار روشنی برای رسیدن به آن هدف عالیه بوده اند. نسخه مدرن نیروهای جهانی چند بعدی است (و شامل جنبه های سکولار، ملی گرا، اقتصادی، بازرگانی، فرهنگی و اجتماعی می شود) و چالش های فراوانی را فراروی امت اسلامی قرار می دهد. مسیر ما به سمت جلو نباید مخالفت با جهانی شدن و ارزش های آن باشد؛ بلکه باید به فرمول بندی راهکارهایی بپردازیم و برنامه روشنی تدوین کنیم که جایگزین مدل های شکست خورده ملی گرایانه و کثرت گرا (پلورالیست) باشد. اسلام گرایان توانسته اند مشکل پدید آمده را ارزیابی و مشخص کنند؛ اما در تدارک جایگزینی روشن برای وضع موجود موفق نبوده اند.
 

مقدمه

مسلمانان و غیر مسلمانان هر دو در خصوص افول تمدن و اصول اسلامی در جوامع مسلمانان متفق القولند. در مورد این که کجای کار غلط بوده و چرا وضع به موقعیت اسف بار کنونی که در آن، امت اسلامی دچار تشتت کامل است و جوامع اسلامی درگیر بحران های فراگیر هستند، مباحث فراوانی مطرح شده: شکاف های فیزیکی و ایدئولوژیک امروز به رسش کامل رسیده اند و امت اینک خود را در حل و فصل چالش های دوران مدرن ناتوان می یابد. شکوه درخشان گذشته مکانیسمی در اختیار مسلمانان قرار داده تا در برابر حملات فرهنگی تمدن غرب، مقاومت کنند. نظریه «برخورد تمدن های هانتینگتون» (۱۹۹۶) منعکس کننده ترسهای غرب در خصوص تمدن اسلامی، مقاومت آن تمدن در برابر اسلام و تأکید بر ایده آل های «ملت - دولت» محور (فلسفه سیاسی غرب) است که مبنای آن قومیت گرایی و ملی گرایی می باشد. بینش جهان اسلام در خصوص حکومت ملی هرگز بر مبنای مفهوم «ملت ها» استوار نبوده است (2003 ; Fulle). غرب همواره هم چنان که «فولر» در سال ۲۰۰۳ ادعا کرده است، آشکار و پنهان به تحکیم و تقویت مبانی برتری تمدن غربی پرداخته است و این نظریه را تبلیغ کرده که آن تمدن شکل نهایی تمدن بشری خواهد بود. اسلام و مسلمین از دیدگاه مراکز عمده قدرت در غرب خطرناک درنظر گرفته می شوند و این نظریه پس از ماجرای یازده سپتامبر تقویت شد. بسیاری از مطالعاتی که پیرامون اسلام انجام می شود حول محور «مبارزه با تروریسم» و بنیادگرایی سازماندهی می شود. نحوه ارائه چهره اسلام مبتنی است بر دیدگاه های به اصطلاح «خبرگانی» همچون راجر اسکراتون که نشریات مهاجم به کمک او آمده، پوشش خوبی به نظریاتش داده اند. ادوارد سعید (1997; Edward Said) جمله ای از یک محقق برجسته الجزایری و استاد اندیشه اسلامی در دانشگاه سوربون فرانسه به نام محمد آرکون نقل می کند:
 
«در مباحث دانشگاهی در زمینه مطالعات اسلامی هنوز باید به ارائه توضیحاتی در این مقوله بپردازیم که چرا وقتی یک واژه واحد به نام اسلام در اشاره چنان قلمرو گسترده ای از نظریه ها، حوزه های فرهنگی متفاوت، مکاتب گوناگون و مفاهیم مختلف مورد استفاده قرار می گیرد، چرا مباحث مربوطه این قدر تک بعدی باقی مانده اند.»

آینده اسلام در دوران پسا جهانی سازی
 

فتح اذهان جوامع اسلامی

اسلام گرایان یا به طور کلی حرکت های اسلامی، موفق به فتح اذهان جوامع اسلامی نشده اند؛ هر چند انقلاب اسلامی در ایران به پیروزی رسید. دکترین جمهوری اسلامی یا ولایت فقیه و به عبارتی «حکومت صالحان» قطعا بر نظریه «دولت - ملت» در جهان اسلام شوکی عمده وارد کرد. اسلام گرایان نتوانسته اند به فرمول بندی دیدگاهی روشن پیرامون حکومت مطلوب اسلامی به عنوان جایگزینی برای فلسفه «ملت - دولت» بپردازند. چنان که پیسکاتوری (1986 ;Piscatori) به نقل ملاقاتی با گروهی از دانشجویان مسلمانان در کراچی پرداخته، بسیاری از افراد در جهان اسلام نسبت به حکومت های ملی خود انتقادات زیادی دارند (حکومت های پادشاهی، ریاست جمهوری های مادام العمر، حاکمیت های تک حزبی و غیره). این گونه احساسات و این الیناسیون» تا امروز هم پابرجاست؛ اما لازم است به یاد داشته باشیم که علی رغم افول تمدن اسلامی، حرکت های اسلامی به رهبری جمال الدین افغانی، رشید رضا، حسن بنا و غیره نقطه عطفی در احیای تفکر اسلامی پس از سقوط امپراتوری عثمانی و دوران حاکمیت استعمار پدید آوردند. حرکت های اصلاح طلبانه قرنهای نوزدهم و بیستم حول محور بازگشت به گذشته درخشان شکل گرفتند. به زعم گروهی این برداشت معادل بدنام کردن بسیاری از جوامع اسلامی تحت عنوان گمراهی عقیدتی گردید و به نظر ایشان دشمنی داخلی در کنار نیروهای شیطانی خارجی در آن جوامع پدید آمد. گرایشاتی نسبت به مردود شناختن میراث فرهنگی و غنای اندیشه اسلامی نیز وجود داشت. به جای تقویت پایه های مذاهب اسلامی، برای نمونه، تلاش شده تا این سازمان های فکری قوی اسلامی را تضعیف کنند. برنامه کاری اصلاحات بیشتر سیاسی شد، تا فرهنگی و آموزشی و این جنبه ها عمدتا مغفول ماندند.
 
مورد ناخوشایند دیگر، نادیده گرفتن اهمیت بعد روحانی جامعه بود؛ چنان که سعید حوی (1988 ;Said Hova) به آن اشاره کرده است. یکی از جنبه های موفقیت اسلامی مرهون تفوق روحانی اسلام است. تاریخ نشان می دهد که چگونه یک منطقه کوچک و جدا افتاده جغرافیایی در شبه جزیره عربی پیام خود را نه از طریق صرف فتوحات نظامی، بلکه با قدرت عقیده، به بیشتر مناطق توسعه یافته جهان گسترش داد. فولر (2003 ;Fuller) نظری اعجاب انگیز در این زمینه دارد:
 
«مسأله تکان دهنده صرفا غلبه (نظامی اسلام) نیست؛ بلکه تداوم آن فرهنگ نیز می باشد. این مکتب مانند قدرت مغولها که طی عمر یکی دو نسل ذوب و نابود گردید، نیست. گروههای عظیمی از پیروان وفادار از فرهنگ های دینی مختلف مسیحیان بیزانس، زرتشتیان ایرانی، بودائیان آسیای میانه، بخش های بزرگی از شبه قاره هندوها، جاوای هندو - بودایی و آفریقای سرزنده - پس از تسخیر کامل و دائمی مردمی، نژادی و مکتبی توسط اسلام، همه به قلمرو بزرگ اسلامی پیوستند. بازرگانان و عارفان صوفی مسلک حداقل اهمیتشان پی ریزی زیربنای مبانی اسلامی، همچون عملکرد ارتش ها بود.»
 
فولر (2003 ;Fuller) دو حقیقت مهم را تأیید می کند: «در طول تاریخ بسیار به ندرت به هر گونه فرهنگ اسلامی بر می خوریم که یک فرهنگ دینی دیگر به هر طریق ممکن توانسته باشد جای گزین آن بشود.» «اسلام در واقع نسبت به هر دین دیگری، در قلمروهایی گسترده تر به مدت زمان های طولانی تر و بین فرهنگ هایی متنوع تر پذیرفته شده است.»
 
این نشان دهنده میزان سهمگینی نفوذ اخلاقیات و ففرهنگ اسلامی است؛ لذا سؤال این است که چگونه اسلام می تواند تحمل ضربات وارده از جانب نیروهای متحول جهانی را چنان که فولر (2003 ;Fuller) توصیف کرده است داشته باشد. در این مقاله، پیشنهاد شده است به تقویت ابعاد روحانی و اخلاقی اسلام در درون مفهوم دیدگاه اسلامی توسعه بپردازیم، و ببینیم چگونه می توانیم حقوق بشر جهانی و حاکمیت عادلانه یا خوب را تأسیس کنیم.

آینده اسلام در دوران پسا جهانی سازی
 

آفات وحدت: موافقت بر سر مخالف بودن یا «اصل قراداوی»

مسلمانان در این امر توافق نظر دارند که وضعیت موجود قابل قبول نیست. باید راهی برای رهایی از وضعیت دلهره آور کنونی وجود داشته باشد. بیست و دومین کنفرانس بین المللی وحدت دارد تلاش می کند به فورمول بندی استراتژی هایی بپردازد تا به کمک آنها به رویارویی با تهدیدات علیه وحدت امت بپردازیم.
 
تلاش کنفرانس بیست و یکم معطوف به فورمول بندی «منشور وحدت» بود. کنفرانس های پیشین بر مبنای گرایشات سنتی برای دست یابی به «وحدت بین مذاهب اسلامی» سازماندهی شدند و در عالم واقع تأثیر اندکی بر جای گذاشتند. ما شاهد گرایشات فرقه ای هستیم و علی رغم پیام هایی که از هر گوشه از خانه اسلامی به نفع وحدت به گوش می رسد، هر چند گاه یک بار آتش بس مصنوعی شکسته می شود. این آینده اسلام در دوران پساجهانی سازی واقعیت این سؤال را پدید می آورد که آیا فایده ای دارد همچنان با پرچمهای وحدت در کنفرانس ها رژه برویم اما در عین حال به برنامه های فرقه ای خود نیز ادامه بدهیم؟ مصاحبه دکتر قراداوی با یک روزنامه مصری پس از آن که روز ۱۳ سپتامبر سال ۲۰۰۸ توسط خبرگزاری مهر مخابره شد موجی از عکس العمل ها را برانگیخت. این مسأله موجب شد شیخ تسخیری بیانیه ای عمومی در خصوص آن چه قراداوی تهدید تبلیغات شیعی در جهان اهل سنت نامیده بود صادر کند.
 
 سایت های اینترنتی ادعاها، تکذیبیه ها و تبلیغات به عمل آمده، انسان تا حدی گیج می شود که دقیقا چه مطلبی گفته شده و منظور از بیان آن چه بوده است. به هر حال، یک حقیقت زیربنایی وجود دارد و آن این که وحدت هدفی است که قدری دور از دسترس می نماید. تفاوت های بنیادین ایدئولوژیک بین بخش های مختلف امت اسلامی وجود دارد. ما می توانیم نتیجه بگیریم که وحدت بدان سبب نمی تواند تحقق یابد که تعصبات دینی در همه سوی معادلات وجود دارد. گوناگونی بسیار اندیشه های اسلامی که در این داستان نشان داده شده است اشاره به نکته ای مهم دارد: فرقه گرایی وجهه اصلی حرکت های اسلامی امروز است و بیشتر اسلام گرایان (فعالین سیاسی) نقطه ضعفشان تفکری انحرافی است که در آن دیدگاهشان نسبت به وحدت یکسان شدن ظواهر است و نه وحدت ضمن حفظ گوناگونی.
 
این امر نشان دهنده مشکلی درونی و تهدیدی برای وحدت اسلامی است. هیچ گونه سعه صدری وجود ندارد چون هیچ مرز روشن یا محدوده ای در این خصوص که چه چیزی مقبول و چه مقولهای غیرقابل قبول است وجود ندارد. در نظر نخست، یک گرایش فقهی ممکن است به مثابه ابزاری در دست ما به نظر برسد که از آن برای ارائه تعریفی پیچیده از آن چه ما ممکن است «تمامیت اسلام» بنامیم استفاده کنیم. و این پیچیدگی به خاطر ظهور مذاهب اسلامی مخالف با یکدیگر است. در هر حال، این (گرایش فقهی) مبنایی محکم جهت نیل به وحدت در اختیار ما قرار می دهد که خود تحت تأثیر عوامل ژئوپولتیکی، فرهنگی - رونشفکری، دوره ای و محیطی قرار دارد، که در بخش بعد مورد بحث قرار خواهد گرفت.
 
بنابر تعریف فقهی، یک مسلمان کسی است که «شهادتین» خود را بر زبان جاری کرده باشد: «خدایی به جز الله وجود ندارد و حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) رسول الله است.» در سال ۱۸۶۴ در شهر وستفالیا (Westphalia) در آلمان، ملتهای مسیحی اروپا تصمیم گرفتند به «جنگ مقدس مذهبی» پایان دهند و ویژگی عصر جدید را حکومت های مدرن (هاشمی، ۲۰۰۸) و وجود هماهنگی مذهبی بین بخش های مختلف مسیحیت دانستند که این اهداف نسبتا تحقق یافت. مسلمانان امروز نیازمند به اقدام ژئوپولتیکی مشابهی هستند. قراداوی دارد از مراکز شیعی قدرت درخواست می کند که با تبلیغات پیرامون ایدئولوژی شیعه به بی ثباتی جوامع اسلامی در کشورهایی که شیعه در آنها هیچ نفوذی ندارد، همچون مصر نپردازند. بعد ژئوپولتیکی مسأله باید درک شود. بسیاری افراد در جهان عرب (و در قلمرو اهل سنت) بدان سبب در کنار صدام حسین ایستادند که حس می کردند تهدیدی علیه هویت سنی در عراق به وجود آمده. این نوع احساسات ریشه های تاریخی دارد، و چنان که فولر (2003 ;Fuller) گفته است، مسأله با ظهور سلسله صفویه در ایران در آغاز قرن شانزدهم آغاز شد:
 
سلاطین صفوی با پدید آوردن مرزی که راه گفتگو بین مسلمانان در سراسر منطقه اوراسیا را سد می کرد جهان اسلام را به لحاظ فیزیکی به بخش هایی مجزا تقسیم نمودند. در نتیجه بازرگانان مسلمان مسیر تجاری خود را از جاده ابریشم به یک مسیر دریایی تغییر دادند که موجب جدا افتادن بیشتر (حکومت صفوی) شد.
 
اروپائیان تجارت دریایی را به سمت اقیانوس اطلس آغاز نموده، دنیاهای تازه ای را کشف کردند و با به حاشیه راندن دریانوردان مسلمان به سروری تجاری دست یافتند. قدرت های جدید استعماری با تصاحب جبری حق انتخاب، به تخریب سازمانهای سنتی پرداختند و عمدة از تأسیس ارگانهای کارآمد جایگزین شانه خالی کردند.
 
اثرات میراث شوم استعمار هنوز پابرجاست. فقدان سازمان های حکومتی به معنای واقعی کلمه، مانع اصلی بر سر راه تحقق وحدت اسلامی است. هیچ مکانیسمی برای پیشنهاد هر گونه منشور یا استراتژی و اجرای آنها وجود ندارد. سازمان های اسلامی که در درون سازماندهی کلی مدرنی دارند در عمل در تمامی جنبه های زندگی مسلمانان به حاشیه رانده شده اند؛ جنبه هایی مثل جنبه آموزشی، جنبه فرهنگی و غیره. در بخش بعدی عواملی که چالش هایی پدید می آورند به طور مشروح تر مورد بحث قرار گرفته اند.

آینده اسلام در دوران پسا جهانی سازی
 

عوامل ضد وحدت

طبیعت چندسطحی و چندبعدی عوامل ضد وحدت و تعامل بین آنها موجب پیچیدگی تجزیه و تحلیل آنها و پدید آمدن این سؤال می شود که "چطور شد کارها تا این حد خراب شد و چرا مسلمانان خود را در چنین وضعیت نامطلوبی می یابند؟" حرکت های اسلامی در مراحل ابتدایی به عکس العمل نشان دادن پرداخته، سعی کردند معادلهایی برای مفاهیمی همچون مردم سالاری و حقوق بشر ارائه کنند. مودودی (2002;Mawdoudi) سعی کرده به فرمول بندی حقوق بشر در اسلام بپردازد که نمونه ای از این گونه تلاش هاست. اسلام گرایان بخشی از نیروهای زیاد آزادی بخشی بوده اند که سعی در شکست دادن استعمارگران و حکومت های آنان کرده اند و تلاش کرده اند به جوامعی مدنی، مبتنی بر اصول مردم سالاری شکل دهند؛ چنان که فولر (2003;Fuller) این مطلب را تأیید می کند و پیسکاتوری (1986 ;Piscatori) نیز با وی هم عقیده است. هر یک از عواملی که در جدول زیر آمده شایسته توجه بیشتر است؛ ولی چنان مطالعه ای فراتر از حیطه این مقاله است و می تواند در تحقیقی مشروح تر پیرامون علل افول(نگارنده از کلمه demise استفاده کرده که اغلب معنای "رحلت" را میدهد؛ ولی در میان معانی کم مصرف تر آن "افول" نیز ذکر شده است. با این حال، برای "افول" در زبان انگلیسی کلماتی با بار منفی کم تر نیز هست که نگارنده ظاهرة عمد از استفاده از آنها طفره رفته است. به همین خاطر، این جانب برای رعایت صداقت در ترجمه، از هر دو کلمه استفاده کردم.) و حتى «مرگ» تمدن اسلامی مورد بررسی قرار گیرد. به هر حال، به برخی تهدیدات اصلی علیه وحدت اسلامی و حیات پایدار (امت) توجه بیشتری شده است.
 
عوامل تأثیرات: بعضی نمونه ها
فرهنگی، فکری و آموزشی - مسائل هویت اسلامی
- جداسازی آموزش مذهبی از آموزشهای کلی؛
- جدایی فرهنگی همراه با فقدان تلاش معطوف و به ادغام ضمن حفظ گوناگونی؛
- گوناگونی در قلمرو فکری همراه با فقدان ارتباطات و گفتگو بین خطهای فکری مختلف و مغایر؛
- برتری نیروهای جهانی فرهنگ سکولار و  روشنفکران آن مکتب و تهاجم آنها علیه فرهنگ مذهبی و مبانی کلی تفکر مذهبی؛
- نهضت حقوق زنان ( فمینیسم) و مرگ ارزش ان های خانواده؛
- تهاجمات رسانه ای و جنگ تبلیغاتی.
ژئوپلتیکی
 (سیاسی- جغرافیایی)
- تنش های قومیتی، ظهور ملی گرایی و بحرانهای قومی قبیله ای؛
- چندپارگی رهبری، یعنی فقدان رهبری وحدت آفرین؛
- بی ثباتی اجتماعی به خاطر مدیریت غلط و فقر؛
- افراطی گری و قطبی شدن در درون حرکت های اسلامی؛
- فشار به خاطر وجود نیروهای جهانی سازی، وابستگی اقتصادی و وابستگی های متقابل.
سازمانی - بی محتوا کردن سازمان های دینی؛
- فقدان تشکیلات سازمانی مناسب به لحاظ تشکیلات اداری؛
- فقدان دستگاه های پاسخ گو و عادلانه حکومتی.
زیست محیطی - تخریب یا وضع اسف بار منابع طبیعی؛
- ناتوانی در احیای منابع به خاطر تغییرات آب و هوایی و جوی.
 
جدول تیپ شناسی عوامل اصلی مؤثر بر وضعیت امت اسلامی
 
احتمالا یکی از بزرگترین تهدیدات، گیجی و سردرگمی فکری ناشی از مباحث نسبتا غیر منطقی در خصوص میراث فکری گذشته و مربوط به بنیادها و روش شناسی های مورد استفاده در علوم اسلامی، مائند. فقه ، نمایان، و فیر، ای او قران و ال در بخش بعدی که در آن به سنت ها و اسلام گرایی نوین پرداخته ایم اور ہما قرار خواهد گرفت.

آینده اسلام در دوران پسا جهانی سازی
 

اسلام گرایی نوین: پیشرفت یا انحراف؟

یکی از اشتباهات حرکت های اسلامی ابتدایی این بوده که می پنداشته اند ما لازم است به احیای سنت های گذشته بازگردیم و این را یک استراتژی برای احیای اسلام در نظر می گرفته اند؛ در شرایطی که در آن حرکت ها بسیاری از عبارات و اصطلاحات جدید معرفی شدند. این گرایش به نظر بسیاری «ارتجاعی» آمد و موجب بروز شکاف در قلمرو اسلام گردید. این شکاف عیقدتی موجب پدید آمدن اردوگاه های مختلف و احزابی شد که بین آنها نه هماهنگی وجود داشت و نه گفتگویی صورت می گرفت. ما تاکنون شاهد بروز چندین اختلاف شدید فکری بوده ایم که عمدتا نتیجه آنها پدید آمدن آثاری شبه علمی بوده است که سؤال برانگیز، پراکنده، مغشوش و به لحاظ اصالت علمی مورد تردیدند. حکم قرآنی «اگر راست می گوئید برهان مستدل خویش را ارائه کنید» در پدید آوردن این گونه آثار به طور کامل مراعات نشده است.
 
مسأله اصالت علمی یا بد فهمیده شده و یا در خصوص آن بد قضاوت شده است و در این خصوص یا افراط و یا تفریط صورت گرفته. در اردوگاه اصلی به تهاجم علیه یکدیگر پرداخته اند و به خلق کردن یا سازماندهی بازی ها یا مسابقه هایی مشغول بوده اند: از آن جمله است ارائه «براهین در برابر سنتها»، اصلاحات در برابر اجتهاد خشک و بسته، و تغییرات در برابر صیانت محافظه کارانه از حفظ اوضاع موجود. این رقابت ها نه تنها منجر به تفاوت های ایدئولوژیک بسیار شده، بلکه همچنین تفرقه انگیز و موجب بروز جدایی ها بوده است. یک پیچیدگی دیگر ناشی از حرکت های نظامی گرا بوده که از دهه ۱۹۸۰ تاکنون فعال، زشت و خونبار بوده اند؛ مانند طالبان و حرکت های جهادی(جنبش محمد در پاکستان و انصار رسول در شمال عراق) که به کشتار مسلمانان و دهشت افکنی در حکومت ها و دولت های اسلامی مشغول بوده اند. فکر و ذکر غرب برای نابودسازی هویت اسلامی ناشی از وجود به اصطلاح «تهدیدات تروریستی اسلامی» است. نظریة "ترس از احیای اسلامی" در غرب همان قدر قدرتمند است که احساسات ضد آمریکایی و ترس از تهدیدات صهیونیستی در جهان اسلام و عرب. ریشه مورد اخیر تجاربی است که مسلمانان و اعراب تحت سلطه غرب استمارگر به دست آورده اند؛ اما ترس از اسلام در نتیجه عملکرد حرکت های جهادی تقویت شد که در مواردی امنیت جهان غرب را تهدید کردند؛ مثل تلاشی که در ۱۱ سپتامبر به عمل آمد. فولر (2003 ;Fuller) تلویحا معتقد است که خبرگان غربی آن جا که حرکت های جهادی را معادل با احیای اسلامی در نظر می گیرند، اشتباه می کنند؛ چون مبنای این بحران بیشتر اختلافات سیاسی است تا تفاوت های ایدئولوژیک. جالب است به این نکته توجه کنیم که این معاون سابق ریاست سیا در امور شورای امنیت ملی می پذیرد که اسلام سیاسی نقشی مثبت دارد و باید به ایفای آن بپردازد. وی می گوید صهیونیسم یکی از محصولات تعقیب کیفری یهودیان توسط غرب است و این که پایه های هم زیستی مسالمت آمیز ۱۴۰۰ ساله بین یهودیان و مسلمانان با کاشتن اسرائیل در منطقه به لرزه افتاده است.

آینده اسلام در دوران پسا جهانی سازی
 

خطر اسلام گرایی نوین

به این ترتیب، انسان می تواند بپرسد: پس خطر اسلام گرایی نوین، یا اسلام لیبرال در ابداع روش شناسی های جدید یا استانداردهایی جهت تسهیل عملکرد متقابل اسلام در دوران مدرن چیست؟ نویسنده این مقاله این توفیق را داشته که در سال ۲۰۰۸ دیداری از دمشق، یکی از مراکز باشکوه به لحاظ فرهنگ عربی و اسلامی، داشته باشد؛ و حین بازدید از کتاب فروشی های معروف آن شهر زیبا و تاریخی، کتابی خریده است که نویسنده آن شخصی به نام ابوزید (2007 ; Abu- Zaid) است. موضوع کتاب بحثی است با محققین و طلاب دیگر موسوم به «سنت گرا» در خصوص نقش امام شافعی در تأسیس یک «ایدئولوژی مرکزیت گرا». ابوزید (۲۰۰۷) امام شافعی را متهم می کند که بیش از حد طرفدار نژاد عرب به ویژه قبیله قریش بوده است که در اصطلاحات دوران مدرن، تلویحا نوعی نژادپرستی را القا می کند.
 
وی استدلال خود را بر این پایه استوار می سازد که چرا امام شافعی گفته ائمه مسلمین بر اساس احادیث باید تنها از قریش باشند. ابوزید (۲۰۰۷) سعی در اثبات این مدعا دارد که این خود امام شافعی بوده که سنن نبوی را با آیات قرآنی مربوطه مطابقت داده و به یکی از مراجع عمده فقه و شریعت اهل سنت تبدیل شده است. او می گوید که آن انتخاب (انحصار امامت به قریش) توسط آن امام بزرگوار (شافعی) بیشتر جزم گرایانه بوده است تا منطقی. اصطلاح علمی مورد استفاده «سلطة النصوص» است. کوتاه سخن این که ابوزید (۲۰۰۷) تردیدهای بسیاری پیرامون صحت نظریه تردید ناپذیری متون (ائمه اهل سنت) پدید می آورد و به غلط امام شافعی) را متهم می کند که وی سنن نبوی را به همان دقت و صحت قرآن با آیات الهی مطابقت داده است. یک مقدمه ۸۸ صفحه ای (به مجموع ۱۹۰ صفحه کتاب) افزوده شده تا تأثیر منفی منتقدین کتاب را خنثی کند و این خود نشان دهنده میزان احساسات خصمانه در هر دو سوی بحث است. نکته شگفت آور این است که ابوزید و دیگران، مثل دکتر عبدالکریم سروش در ایران، تلاش می کنند زندگی را در یک خط مرده تفگر، به ارث رسیده از دوران (خلفای) عباسی، به جریان بیاندازند: ایده آل آنها «اعتزال» به عنوان یک اسلام آزاداندیش و لیبرال است؛ اما تاریخ خلاف این امر را نشان می دهد. مفهوم «اعتزال» مقدمه ای بود بر نسخهای اسلامی از تفتیش عقاید؛ چنان که هاشمی (2008 ;Hashemi) می نویسد:
 
«اسناد کافی وجود دارد که ثابت می کند دوران تفتیش عقاید دردناک ترین پدیده تاریخی در اروپای قرن ۱۲ بوده است. مسلمانان نیز طعم این گونه اقدامات وحشتناک را چشیده اند. در زمان حکومت مأمون، خلیفه عباسی، تفتیش عقاید مسلمانان سنی مذهب آغاز شد؛ اما نه تا سر حد اعدام و زندانی کردن. پس از مرگ امام شافعی، مأمون به تدریج از حضور پیروان مذاهب اهل سنت در قلمرو حکومتی خود بیشتر آزرده خاطر شد و در پی کسب یک پیروزی بزرگ در جنوب ترکیه (جایی که حواری حضرت عیسی (علیه السلام) پل تعمید دهنده – باپتیست - متولد شده بود)، او پیامی خطاب به حاکم منتسب خویش در بغداد، ابراهیم بن اسحق صادر کرد تا پرسش نامه ای تنظیم و برای تمامی قضات و طلاب علوم دینی ارسال نماید و از آنها بپرسد که آیا قرآن «قدیم» است یا «حادث»؟ مأمون پیرو شعبه ای از تفکر معتزله بود که معتقد بودند قرآن «حادث» است نه «قدیم». لذا، هر کس به این باور جزمی اعتقاد نداشت شغل خویش را از دست می داد و طبعا حقوقش هم قطع می شد. دادگاه های تفتیش عقاید از این دست در بغداد شروع به کار کردند. امام احمد حنبل از جمله کسانی بود که دستگیر و محاکمه شد.
 
جانشین امام شافعی، یعنی امام بیوطی هم زندانی و شکنجه شد. این داستان وحشت انگیز تا زمان مرگ خلیفه «الواثق» در سال ۲۳۱ پس از هجرت ادامه داشت. و این خلیفه «متوکل» بود که حکمی صادر کرد که یادداشت پیرامون اعتزال (مأمون) را باطل و فعالیت های ضد اهل تسنن را متوقف کرد. یک تغییر سیاست عمده، و در واقع حرکت در جهت خلاف سیاست های پیشین در زمان نظام الملک به عمل آمد که در قرن پنجم هجری به صدارت رسید و نظامیه ها، یا دانشگاه هایی را پایه گذاری کرد که به تبلیغ مذهب شافعی و اسلام اهل سنت بپردازند. تفوق این مکتب عقیدتی، یعنی اشاعره» تا دوران حاضر پابرجا مانده است.»

آینده اسلام در دوران پسا جهانی سازی
 

چشم اندازی مدرن از اسلام

هدف از بررسی مناقشات قدیمی، و در واقع تدارک ندیدن چشم اندازی مدرن از اسلام چیست؟ ملاحظه کرده ایم که سیستمی سیاسی با ساختاری همسان (مانند آنچه در دوران خلفای عباسی وجود داشته با پیروان یک مذهب اسلامی رفتاری متفاوت در دوران های مختلف داشته است و با وجودی که مذهب سنی یا اشعرى در برخی نواحی محبوبیتی نداشته، آنها در قلمرو فکری اسلام تا همین امروز غلبه داشته اند. هاشمی (۲۰۰۸) نتیجه گیری می کند که «سیاستمداران بیشتر از مکاتب فکری (مثل شعیه، معتزله یا اشاعره سنی مذهب) استفاده ابزاری کرده اند تا از مذاهب، صاحب شریعت به منظور تحکیم مبانی قدرت و اعمال اراده خود استفاده کنند»؛ ضمن این که آنها تبعیضاتی نیز نسبت به برخی مذاهب خاص روا می داشته اند.
 
این گونه حگام به قطبی کردن (پولوریزاسیون) مسائلی می پردازند که تقریبا شامل مباحث فلسفی می شوند؛ (تفلسف و طبیعتی شبه روشنفکرانه دارند. هاشمی (۲۰۰۸) بیان کرده است که «یک وجه مشترک همه این مذاهب مختلف این است که آنها در گذر زمان متحول شده اند و برای مثال، اشاعره سنی مذهب و پیروان مکتب معتزله در خصوص صفات ذات اقدس اله نظریاتشان به یکدیگر نزدیک تر شده است. ما نباید از هیچ کدام از دو جنبه دینامیسم یا طبیعت تحول گرای مذاهب اسلامی (چه در بعد فقهی و چه در بعد عقیدتی) غافل باشیم. این نوع نظریه های طلبگی بیشتر موجب سردرگمی می شوند تا پاسخهایی به نیازهای روز جوامع مدرن اسلامی تدارک ببینند. لازم است اولویت های تحقیقات در علوم اسلامی مجددا بررسی و نیازهای روز برآورد شود و بدانیم که با مورد تردید قرار دادن اصالت متون منصوب به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به این ترتیب، هرگز به هدف «رهاسازی نوع بشر از زندان متون» نایل نخواهیم آمد.
 
این گونه ادعاها (از جمله آنچه پشت جلد کتاب ابوزید آمده) هم برانگیزنده احساساتند و هم شبیه به روشی مطرح شده اند که در ادبیات مورد استفاده در نشرات زرد از آن استفاده می شود. محققینی همچون صالح (۲۰۰۴) و احمدیان (۲۰۰۴) روش قابل ملاحظه ای را نشان داده اند که با استفاده از آن احادیث جمع آوری شده است و شیوه ای را بررسی کرده اند که از آن راه با جعل احادیث مبارزه می شده است. طی دوران دو یا سه قرن، استانداردی سخت گیرانه به وجود آمد و برای کامل شدن زیربنای این علم مهم اسلامی شش مرحله طی شد.
 
به جای تمرکز روی تفاسیر مختلف متون، توصیه می شود توجهمان را بر «اهداف شریعت» (مقاصد الشریعة) متمرکز کنیم که دو مؤلفه دارد:
 
1- به مورد اجرا گذاردن حقوق بشر به منظور حصول اطمینان از آسایش انسانها؛
۲- ارضای نیازهای (مشروع) انسانها.
 
بدون برآوردن نیازهای انسان ها نمی توان از رعایت حقوق بشر یا حصول آسایش انسانها و تداوم آنها اطمینان حاصل کرد. مودودی (۲۰۰۲) فهرستی مشروح از حقوق بشر در اسلام تدارک دیده است. آزادی و عدالت، عناصری جدایی ناپذیر و درونی از شریعت اسلامی هستند. جهان اسلام نمی تواند بدون رعایت آن چه قرآن در خصوص پیامبر اکرم (صلی الله علیه) می فرماید، جلوه ای از تعالیم قرآنی باشد:
 
«وَ مَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِینَ» (1) (و ای رسول! تو را نفرستادیم مگر برای این که رحمت برای اهل عالم باشی.) در بخش پایانی این مقاله به بحث پیرامون «اهداف شریعت» پرداخته ایم و آن را با نسخه مدرن توسعه انسانی به عنوان چارچوبی برای فرمول بندی استراتژی هایی جهت وحدت اسلامی مقایسه کرده ایم.
 

راه به سوی جلو: پنج ضلعی توسعه انسانی اسلامی

مفهوم توسعه انسانی در سال ۲۰۰۶ توسط برنامه تحقیقات پیرامون توسعه انسانی (HDR) وابسته به برنامه توسعه سازمان ملل متحد (UNDP) چنین تعریف شده است: «در درجه نخست و مهم تر از همه، اجازه دادن به مردم که به گونه ای زندگی کنند که به نظر خودشان ارزشمند باشد و دادن این توانایی به آنها که ارزش بالقوه خود به عنوان انسان را دریابند.» برای رسیدن به چنین هدفی یک سند چشم انداز در چارچوب اهداف هزاره (MDG) تنظیم شده است. هدف های ابتدایی شامل کاهش فقر شدید، گسترش دامنه برابری بین زن و مرد، و پیشبرد برنامه های مربوط به افزایش امکانات بهداشتی و آموزشی می شود. این مجموعه مورد موافقت جامعه بین المللی که برای اجرای هر یک نیز زمانی مشخص تعیین شده با مرکزیت رفاه نوع بشر طراحی شده است.

آینده اسلام در دوران پسا جهانی سازی
 

نسخه اسلامی توسعه انسانی

نسخه اسلامی توسعه انسانی نیز بسیار جامع است و متکی بر پنج پایه می باشد که از منبع قرآن کریم و سنت نبوی استخراج شده اند. زحمت این کار به عهده صوفی بزرگ و محقق اصلاح طلب امام محمد غزالی (متوفی به سال ۵۰۵ هجری، ۱۱۱۱ میلادی) بوده که بعدا مورد تأیید دانشمندان بزرگی همچون امام اسحق الشاطبی (متوفی به سال ۷۹۰ هجری، ۱۳۸۸ میلادی) و امام فخرالدین رازی (متوفی به سال ۶۰۶ هجری، ۱۲۰۹ میلادی) نیز قرار گرفته است. (منبع: 2008 ;Chapra) شامل:
 
١- تقویت نفس انسانی؛
۲- غنا بخشیدن به دین در نوع بشر؛
٣- غنای عقلی انسانها؛
۴- غنی کردن نسل؛
۵- بسط و نشر مال و ثروت.
 
در مقاله ای عالی به قلم دکتر چاپرا (2008 ;Umer Chapra) به طور مشروح به توضیح سرفصل های «اهداف اصول اسلامی» (مقاصد الشریعة) پرداخته شده که پرداختن به مشروح آنها خارج از حوصله این مقاله است. با این حال، چندین نتیجه گیری در پی آن توضیحات هست که برای حصول اطمینان از احیای اسلامی در عصر جهانی شدن، ذکر آنها خالی از فایده نیست. اما پیش از پرداختن به آن نتیجه گیریها، لازم میدانم نکته دیگری را یادآوری کنم: جهان غرب می تواند وسیله ای برای احیای تمدن اسلامی تدارک ببیند. نوعا به خاطر حمایت غرب از صهیونیسم، نگاه ما به غرب به عنوان «دشمن» جهان اسلام است. هم چنین به خاطر عملیات نظامی غرب در منطقه، تهاجمات رسانه ای آن علیه تمامیت اسلام و البته سوابق استعماری غرب. علی رغم تمام اینها، قدرت دعوت اسلامی و پایگاه قدرتمند روشنفکری اسلامی در غرب امکان بسیار مهم گفتگو بین دو تمدن را فراهم آورده است. به این ترتیب، ممکن است عجیب آینده اسلام در دوران پساجهانی سازی... به نظر برسد که غرب به مرکزی برای حرکت روشنفکری اسلامی تبدیل شده است. محققین مسلمان در غرب از این موقعیت برای شروع یک سلسله کارهای تحقیقاتی حیاتی بهره جسته اند. نگارنده با برخی مراکز که در حال پر کردن این خلأ هستند آشناست. برای نمونه سازمان بین المللی اندیشه اسلامی با دفاتری در لندن و واشنگتن یکی از مراکز بسیاری است که در آن، دانشمندان به مطالعات مختلف پیرامون جنبه های مختلف اسلام مشغولند. این امر نشان دهنده خلاقیت اقلیت های اسلامی، علیرغم حاکمیت شرایط بسیار سخت و نامساعد است.
 
چارچوب فرمول بندی استراتژی های وحدت اسلامی می تواند مبتنی بر مقادیدالشریعه» باشد. برای هر یک از اهداف یک استراتژی توصیف شده است:
 

تقویت نفس

نیاز اصلی تقویت نفس انسانی در پیروان ادیان است و آن شامل: تقویت عزت نفس، تقویت خودپنداره، و تقویت احساس برادری اسلامی و اجتماعی می شود. این اهداف را می توان از طریق رعایت عدالت به دست آورد و حفاظت از آنها هم از راه بالابردن روحیه و اخلاقیات میسر خواهد بود (نگاه کنید به فصل مربوط به تقویت اعتقاد). محیط توانمند کننده انسانها محیطی است که امنیت زندگی، مالی و شرافتی انسانها را تأمین نماید. استراتژی مربوط به رسیدن به این اهداف به شرح ذیل است:
 
• خلق نمودن محیطی آزاد جهت توسعه نفس؛
• تدارک دیدن شرایط آموزش مناسب که هزینه آن برای همگان قابل پرداخت باشد؛
• تقویت مبانی حاکمیت خوب؛
• تدارک شرایط مساوی استخدامی و کسب ثروت؛
• حمایت از انسجام خانوادگی و اجتماعی.
 

تقویت عقیده

یکی از کمبودهای حرکت اسلامی این است که آنها علت اضمحلال اسلامی را صرف افول ارزش های روحانی و اخلاقیات در جوامع اسلامی دانسته اند. این واقعیت دارد که نیروهای جهانی سکولار برزگترین چالش را برای جوامع مذهبی در سراسر جهان به وجود آورده اند؛ اما این که ما باید به تقویت دینی و عقیدتی خود بپردازیم تنها یکی از جنبه های توسعه انسانی در جوامع اسلامی است. از طرف دیگر، تأکید صرف بر اجرای برنامه های سیاسی و جهادی، چنان که هوا (1988 ;Hawa) گفته، منجر به بروز خلأیی در ابعاد روحانی حیات امت شده است. استراتژی غنا بخشیدن به عقیده بر مبنای تبیین و تفسیر این مسأله تدوین می شود که چگونه می توان منافع و خواسته های شخصی را با مسئولیت های فرد نسبت به خدا به طور یکجا جمع کرد؛ چون به این ترتیب، جهان بینی وی به نحوی ساخته می شود که وی قانع به قبول ارزش هایی می شود که تداوم آنها متکی بر انگیزه های مناسب، و حفاظت از آنها نیز مبتنی بر اخلاقیات بالا و آموزش های مادی است. نقش حکومت در این زمینه باید معین و عمده باشد (2008 ;Chapra). حکومت باید اصول حاکمیت خوب را مراعات نماید و محیطی فراهم آورد که توانمند کننده، حامی عزت نفس، مراعات کننده آزادی های مشروع، و متضمن زندگی انسانها در امن و امان باشد. برای ایجاد انگیزه بالاتر در جوامع اسلامی جهت صیانت از اصول اسلامی، باید به تقویت کارآیی سازمان های اجتماعی - اقتصادی، قضایی، مالی، خدماتی، آموزشی و فرهنگی بپردازیم. نقش دولت ها در اعمال قوانین و مقررات نیز چنان چه معیارهای اخلاقی در جوامع اسلامی بالاتر برود تسهیل می شود.

آینده اسلام در دوران پسا جهانی سازی
 

تقویت فکری

استراتژی عمده برای دفع مخاطرات موجود علیه امت تأکید بر نقش «مقادیر الشریعة) در تعبیر و تفسیر متون اسلامی است. چنان که چاپرا گفته است ( ;Chapra 2008) چکیده پنج پایه «مقادیر الشریعه) خدمت جهت اکتساب منافع انسانها و حفاظت از آنها در برابر صدمات است. رابطهای آشکار بین این اهداف (مقدارها) وجود دارد و ارتباطات بین همه آنها بینابینی بوده، فقدان هر یک عاملی محدود کننده نسبت به دست یابی به اهداف توسعه همه جانبه انسانی خواهد بود. چاپرا ( ;Chapra 2008) توجه ما را به این نکته جلب می کند که تأکید بر اهداف شریعت منجر به صیانت از پویندگی و جذابیت آموزش های اسلامی و کاهش میزان اختلاف عقاید می شود. در نتیجه، می توان از پایین بودن سعه صدر، خرافه گرایی و بروز بحران ها پیش گیری کرد. این اهداف تنها در صورتی قابل حصول خواهد بود که آموزش مذهبی و نظام های آموزشی جامع به طور یکجا ارائه شوند و دانش آموزان بیاموزند که متون را به نحوی منطقی تعبیر و تفسیر کنند و بتوانند درست بیندیشند. باید محیط برای آزادی اندیشه توانمند کننده افراد باشد و در آن امکان ابراز عقیده به طور آزاد وجود داشته باشد. همچنین محیط باید انگیزه افراد را بالا ببرد و به کارهای خلاقانه پاداش بدهد.
 

تقویت نسل

استراتژی این است که محیط زندگی انسان ها باید پاکیزه و فاقد عوامل وحشت آفرین و مخل امنیت باشد. لذا، باید به حل بحران ها در درون یک سیستم سازمانی و حکومتی بپردازیم. با این که در قرآن کریم اشارات فراوانی به لزوم حمایت از محیط زندگی انسانها شده است، این مسأله در ادبیات اسلامی مورد غفلت قرار گرفته است. تخریب منابع طبیعی و اضمحلال محیط زیست تهدیدی است علیه امنیت امت اسلامی و نسل های آینده. در واقع اگر این مسأله مورد غفلت قرار بگیرد، دستیابی به دیگر اهداف نیز میسر نخواهد بود.
 

کسب و بسط ثروت

یک جامعه پویا باید بتواند به تولید ثروت بپردازد که امانتی است از جانب خدای متعال. توانمندی تولید ثروت معادل است با کسب دیگر اهداف استراتژی مربوط به کسب این هدف شامل ریشه کن کردن فقر، به حداقل رساندن نابرابری ها در کسب ثروت از طریق تدارک دیدن حمایت برای نیازمندان، مبتنی بر مکانیسم های توزیع مجدد ثروت، مثل مالیات های مختلف (زکات، صدقه، اوقاف و غیره) می شود. بنابراین در یک استراتژی جامع، توسعه اقتصادی نباید نادیده گرفته شود. از طرف دیگر، تمرکز بر توسعه اقتصادی به تنهایی در کوتاه مدت مفید خواهد بود ولی در دراز مدت پایدار نخواهد بود؛ چون منجر به «ظهور نابرابری ها»، فروپاشی بنیاد خانواده ها، گسترش نابهنجاری ها بین نسل جوان، افزایش میزان جرم و جنایت و بی عدالتی اجتماعی می شود» (2008 ;Chapra). در بیشتر کشورهای خاورمیانه برنامه های توسعه به اصطلاح «کوتاه مدت» با اتکا به درآمد نفت و دیگر منابع تجدید ناپذیر به مورد اجرا گذاشته می شود که برای تداوم حیات عزت مندانه ملتها مرگ بار است و می تواند منجر به افول اجتماعی - اقتصادی ملت ها بشود. چاپرا (2008 ;Chapra) توصیه می کند که: «افول ممکن است تدریج به همه بخش های سیاست گذاری رخنه کند؛ اعم از سیاست های اجتماعی و اقتصادی و این تأثیر از طریق علل چرخشی اعمال می شود؛ چنان که ابن خلدون در مقدمه خود بر آن تأکید کرده است. و نهایتا می تواند منجر به تخریب بیشتر تمدن اسلامی بشود؛ چنان که در طبقات پایین اجتماعی سال هاست درنتیجه قرنها افول، این تأثیر نامطلوب را گذاشته است.»
 
عظمت و به جا بودن پیام اسلام در عصر جهانی سازی، ملاک صحت انزال وحی از طریق پیام بر رحمت و برکت است. اسلام بر تمامی عناصر ضامن رفاه و آسایش انسان ها تأکید کرده است و صرفا بر تولید ثروت و نیازهای عصر مدرن آنها نپرداخته است. اکنون این وظیفه متفکرین و روشنفکران مسلمان است که بپاخیزند و با احیای اسلام و پیام آن تحقق وعده الهى کلمة الله هی العلیا» را میسر سازند و ثابت کنند که دین حق واقعا برترین مکتب انسان ساز است (اظهارالدین). نسخه مدرن نیروهای جهانی چندبعدی است دارای ابعاد (سکولار، ملی گرا، اقتصادی، بازرگانی، فرهنگی و اجتماعی)، و چالش هایی جدی فراروی امت اسلامی قرار می دهد. راه پیش رو شامل مبارزه با جهانی سازی و ارزش های آن نمی شود؛ بلکه باید به فرمول بندی استراتژی ها و برنامه های روشن به عنوان جایگزین برای مدل های شکست خورده ملی گرایانه و پلورالیستی (کثرت گرا) بپردازیم. اسلام گرایان توانسته اند مشکل را به خوبی ارزیابی کنند اما در تدارک یک جایگزین روشن برای وضع حاضر هنوز موفق نبوده اند.
 
پی‌نوشت‌:
1- انبیاء، آیه ۱۰۷
 
منابع:
1- الامام الشافعی و تأسیس الایدیولوجیة الوسطیة، المرکز الثقافی العربی، کازابلانکا.
2- تاریخ حدیث و روند مدرک سازی
3-  اصول الفقه الاسلامی؛ مؤسسة اندسشه اسلامی، لندن ۲۰۰۳
4- دیدگاه اسلامی توسعه به یاری "مقادیر الشریعة" سلسله مقالات پراکنده.
5- آینده اسلام سیاسی، انتشارات بالگریو – مک میلان، ایالات متحده ۲۰۰۳ (به انگلیسی)
6- ابتکار یک قانون اساسی (میثاق) جدید برای وحدت اسلامی.
7- گزارش توسعه انسانی HDR تحت عنوان عبور از کمبود: قدرت، فقر و بحران آب؛ برنامه توسعه انسانی سازمان ملل متحد UNDP
8- برخورد تمدن ها و باز سازی نظم جهانی، انتشارات سیمون و شوستر، نیویورک ۱۹۹۹
9-  حقوق بشر در اسلام، چاپ دوم، بنیاد اسلامی، لسچستر، انگلیس ۲۰۰۲.
10-  اسلام در جهان دولت - ملت ها، مؤسسه سلطنتی امور بین المللی.
11-  علوم و اصطلاحات حدیث، ترجمه به فارسی توسط ع. نادر علی، انتشارات اسوه، قم، ایران ۲۰۰۶.
12- جهانی سازی و تهدید تروریسم، انتشارات کانتینیوم بوکز، لندن ۲۰۰۲
 
منبع: مجموعه مقالات «امت اسلامی، چالش‌ها، راهبردها»، نویسنده: دکتر سید مختار هاشمی، چاپ اول، ناشر: مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، تهران، 1390 ش، صص 480-457


مجله راسخون مرتبط
ارسل تعليقاتك
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مجله راسخون ذات صلة