المسیر الجاریه :
تغییر نام فقط برای افراد خاص است؟ قوانین تغییر نام در ثبت احوال
بررسی هزینه های ضروری برای سفر به استانبول در سال ۱۴۰۴
سبک زندگی هوشمندانه برای مدیریت استرس در دوران تنش
از افسانه تا حقیقت زنده ایمان؛ رسالت نوجوان امروز در استمرار راه شهید فهمیده
معاملات آپشن (Options) یا قرارداد اختیار معامله بیت کوین چیست؟
تفاوت بین اسکرابهای زنانه و مردانه؛ کدام مدل برای شما بهتر است؟
راه های پول گرفتن از همسر خسیس
نسل فهمیده؛ رسالت نوجوان انقلاب در گسترش فرهنگ بسیجی و پاسداری از هویت اسلامی
عواقب دلشکستن از منظر اسلام
عواقب فحاشی و بی احترامی به همسر
چهار زن برگزیده عالم
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
متن کامل سوره یس با خط درشت + صوت و ترجمه
مراحل بازی نهنگ آبی و خطرات آن
طریقه خواندن نماز شکسته و نیت آن
چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟
مزار حضرت یعقوب (علیه السلام)
نماز قضا را چگونه بخوانیم؟
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟
روز عاشورا
تو مرا خون، من ترایم خونبها
چون خودی را در رهم کردی رها تو مرا خون، من ترایم خونبها هرچه بودت، دادهای اندر رهم در رهت من هر چه دارم میدهم شاه گفت ای محرم اسرار ما
روز عاشورا
بیگانه میسوزد
نه تنها خیمه گاهم ز آتش بیگانه میسوزد که بنیاد وجودم، از غم جانانه میسوزد
در خونین ز چشمانم، به دامن، چون نیفشانم؟ که پیش دیدگانم، کودکی در دانه میسوزد
روز عاشورا
بمان
بمان که روشنی دیده ترم باشی شبیه آینه ای در برابرم باشی هوای خیمه من بی نگاه تو سرد است بمان که مایه دلگرمی حرم باشی چه شد که از ته گودال سر در آوردی
روز عاشورا
بر حربگاه، چون ره آن كاروان فتاد
شور نشور واهمه را در گمان فتاد هم بانگ نوحه، غلغله در شش جهت، فكند هم گریه، در ملائک هفت آسمان فتاد هرجا كه بود آهوئى، از دشت پا كشید
روز عاشورا
بتاب ای مه
بتاب ای مه که زینب دل غمین است پریشان دل ز مرگ شاه دین است بتاب ای مه رقیه دل کباب است ز مرگ باب خود در پیچ و تاب است بتاب ای مه تو بر گلهای زهرا
روز عاشورا
آشوب
کربلا تیره گشت و پر آشوب کرد عمر حسین چونکه غروب گرد غم شد بر آسمان ز زمین آسمان خون گریست زین آشوب شد گلآلود و سرخ، آب فرات
شب عاشورا
هر که بیرونی بد از مجلس گریخت
هر که بیرونی بد از مجلس گریخترشته الفت ز همراهان گسیختدور شد از شکّـرستانش مگسوز گلستان مرادش ، خار و خس
شب عاشورا
نرود امشب و سحر نشود
خدا کند نرود امشب و سحر نشود که روز ما زشب تار تیره تر نشود چه فتنه ها که به دنبال این سحر نبود خدا کند نرود امشب و سحر نشود
شب عاشورا
مهمان خواهر میشود
امشب عزیز فاطمه مهمان خواهر می شود فردا میان قتلگه در خون شناور می شود
امشب درون خیمه گه دارد هزاران گفتگو فردا در این صحرا سرش دلدار خنجر می شود
شب عاشورا
گاه شروع خویش
پایان کار و ، مقصد راهم شهادت است گفت این سخن حسین ، به گاه شروع خویش
تا اصل و فرع دین خدا ، جاودان شود یکجا ، ز خود گذشت و ، اصول و فروع خویش