المسیر الجاریه :
تغذیه سالمندان؛ آنچه نباید بخورند
طوفان الاقصی الگوی مبارزه و سبک زندگی مومنانه
آکواریوم جهانی؛ نظارت هوشمند بر انسانها در عصر داده
ناوگان جهانی صمود و تجلی استقامت الهی در دریاهای محاصره
قانون هوش مصنوعی اتحادیه اروپا - فصل 2؛ ماده 5: کارهای ممنوعه در حوزه هوش مصنوعی
قانون هوش مصنوعی اتحادیه اروپا - فصل 1؛ ماده 4: سواد هوش مصنوعی
تصورات اشتباه رایج درباره دوران سالمندی
مهندسی فرهنگی در اندیشه رهبر انقلاب؛ نقشهراه تمدنسازی و صیانت از هویت ایران اسلامی
در چه صورتی گواهینامه رانندگی باطل میشه؟
صفر تا صد شیوه جدید دریافت الکترونیکی انحصار وراثت
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
حمامی که تنها با یک شمع گرم می شد
متن کامل سوره یس با خط درشت + صوت و ترجمه
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
مخترعین معروف و اختراعات آنان
نحوه خواندن نماز والدین
پیش شماره شهر های استان تهران
چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟
پیش شماره شهر های استان گیلان
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟

ستاره ای درخشان
«شهید جعفری خوش سیما و خوش سیرت بود، لبخندش قفل هر دلی را می گشود و در قلوب عامه ی مردم نفوذ فوق العاده ای داشت، جذبه ای خاص داشت که او را محبوب و مورد احترام همگان ساخته بود.» آن چه می خوانید نگاهی

نقطه برجسته ای که نباید مغفول بماند
«شهید سید محمدسعید جعفری، شهید پیشرو و پیشتاز، با جمع رفقای خودش، رفتند از پادگان لشکر سنندج دفاع کردند، فهمیدند که معنای این دفاع چیست، تسلط ضد انقلاب بر یک پادگان نظامی؛ معنایش چیست. این زود فهمیدن،...

شهدا و عشق به اهل بیت علیهم السلام (3)
علی مجدداً به سرپل ذهاب برگشت. هنوز یک مرحله از عملیات باقی مانده بود. باید ارتفاع 1150 که همچنان در دست عراقی ها مانده بود را پس می گرفتیم. در تهیه ی مقدمات عملیات بودیم که علی گفت: عجیب دلم می خواد زیارت...

شهدا و عشق به اهل بیت علیهم السلام (2)
تا نفس می کشم و تا زنده هستم یاد و مهر آن عزیز شهید از خاطرم محو نمی شود؛ چرا که با خواب امام حسین (علیه السلام) عجین شده است. شهید مهدی ربیعی، دوستم را می گویم که در عملیات کربلای پنج به خیل شهیدان پیوست.

نجوای سوختن
شب عملیات، با شهید علی کاظمی همراه بودم. وقتی عملیات آغاز شد شور و شوقی وصف ناپذیر سراپای او را فرا گرفته بود. گویی حجله ی شهادت و عروس وصل را در چند قدمی خود حس می کرد و به آنها می خندید. چرا که در همان

زائران اهل بیت
اسم حضرت زهرا(سلام الله علیها) که می آمد، اشکش جاری می شد.
تقی می گفت: « اگر مریضی از صمیم قلب و با اعتقاد، در مراسم روضه ی امام حسین (علیه السلام) یک چایی بخوره، شفا می گیره. حتماً.»

رسم عاشقی
نمی دانم این تخریب چه رشته ی پیوندی با دعای توسل دارد. اصلاً دعای قرارگاه، شور و حال دیگری داشت. شبی حین برگزاری مراسم، یکی از برادران چنان حالتی روحانی پیدا کرد که ناگاه مشاهده نمود جوانی آراسته، شمشیر...

با تمام وجود حضرت را صدا زدیم!
دومین روزی است که در خط مقدم هستیم و با مزدوران بعثی دست و پنجه نرم می کنیم. روحیه ی عده ای از برادران تغییر کرده، گویا میل به جابه جا شدن با نیروهای جدید را داشتند.

توسل به ائمه علیهم السلام
پس از انجام عملیات موفقیت آمیز در جزیره ی مجنون، دشمن تمام نیرو و قوای نظامی خود را به کار گرفت تا ما را از جزیره بیرون کند.

ارادت خالصانه
بابات در را واکرد و گفت: « بفرمایید.» با گفتن یا الله وارد شدیم. از توی اتاق صدای منو شنیدی و گفتی: -«بفرما بیا تو که یه تمبر به نفعمون شد.»