المسیر الجاریه :
از افسانه تا حقیقت زنده ایمان؛ رسالت نوجوان امروز در استمرار راه شهید فهمیده
معاملات آپشن (Options) یا قرارداد اختیار معامله بیت کوین چیست؟
تفاوت بین اسکرابهای زنانه و مردانه؛ کدام مدل برای شما بهتر است؟
راه های پول گرفتن از همسر خسیس
نسل فهمیده؛ رسالت نوجوان انقلاب در گسترش فرهنگ بسیجی و پاسداری از هویت اسلامی
عواقب دلشکستن از منظر اسلام
عواقب فحاشی و بی احترامی به همسر
بهترین گزینه برای از بین بردن سوسک ریز چیست؟
چگونه با فلش ویندوز نصب کنیم؟
قانون هوش مصنوعی اتحادیه اروپا - فصل 3؛ ماده 17 – دقت، استحکام و امنیت سایبری
چهار زن برگزیده عالم
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
متن کامل سوره یس با خط درشت + صوت و ترجمه
مراحل بازی نهنگ آبی و خطرات آن
طریقه خواندن نماز شکسته و نیت آن
چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟
نماز قضا را چگونه بخوانیم؟
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟
پیش شماره شهر های استان تهران
ادبیات دفاع مقدس
نهر جاسم
شناسایی مرحله تکمیلی کربلای پنج هوا تازه تاریک شده بود که ما از سمت مردابی که به نهر جاسم ختم می شد، حرکت کردیم.
ساقه های نی که تا سینه های ما قد کشیده بود اطرافمان را احاطه کرده بود.
بوی نم، مثل بوی...
ادبیات دفاع مقدس
یک خاطره
ماه مبارك رمضان از راه مي رسيد چرا كه جشن هاي ماه پيامبر ، نويد ماه خدا را مي داد و در آن زمان ايام ماه مبارك در ارديبهشت ماه بود و اگر گرماي خوزستان را به آن اضافه كنيم روزه گرفتن تازه معني خودش را پيدا...
ادبیات دفاع مقدس
فرشته آهنی
شب اول عملیات والفجر 8 پیشروی بچه ها غیر قابل تصور بود صبح روز اول وقتی فرمانده گردان اعلام کرد که کنار جاده فاو بصره مستقر شده ایم .... فرمانده لشکر باور نمی کرد !!!! گفت: همانجا باشید جلوتر نروید تا...
ادبیات دفاع مقدس
مسعود چفیه !؟
بعضی از بچه های قدیمی تر جبهه یه صندوق مهمات را می کردند کمد !
توی كمد مسعود همیشه یکی دو تا چفیه تر و تمیز و معطر اضافه بود.
بعضی ها فکر می کردند نکنه با عمو فرج تدارکاتی حسابی رفیقه و هی ازش چفیه...
ادبیات دفاع مقدس
انـــفـــجــار مــيــن
شايد نتوان رزمنده ای را يافت که در طول دوران دفاع مقدس نمونه هايی از امدادهای غيبی را نديده يا نشنيده باشد . حقير نيز هر چند خود را لايق عنايات خاص الهی نمی دانستم ، اما بارها به چشم خويش،شاهد عنايت حق...
ادبیات دفاع مقدس
شکارچی تانک
والفجر 8 – فاو
قرار بود تانک هایی رو که از طرف نخلستان میان من بزنم و اونایی رو که از طرف جاده میان برادر وهاب بزنه با صدای نفربری که از طرف جاده میومد دادم زدم : وهاب حاضر باش داره میاد !
ده بزنش...
ادبیات دفاع مقدس
رکورد مرخصي
به دليل اينکه تا قبل از خدمت مقدس سربازی ، چند بار توفيق حضور در جبهه ها را يافته ، طعم شيرين جهاد را چشيده ، امدادهای غيبی را ديده و خاطرات بسياری را تجربه کرده بودم، داوطلب گذراندن خدمت مقدس سربازی در...
ادبیات دفاع مقدس
شوخی در معرکه
نيمه های شب بود که بعد از گذشتن از چندين ميدان مين و کانال و درست در وسط آخرين ميدان مين ، باز هم به افتخار مجروحيت نائل آمدم . در کنار بنده يکی از دوستان عزيز و قديمی هم مجروح شده بود و به دليل شدت جراحت...
محمد ابراهیم همت
چند خاطره پیرامون شهید حاج محمد ابراهیم همت
گوشه ای از خاطرات کردستان به قلم شهید:
«در هفدهم مهرماه 1360 با عنایت خدای منان و همکاری بی دریغ سپاه نیرومند مریوان، پاکسازی منطقه «اورمان» با هفت روستای محروم آن به انجام رسید و به خواست خداوند و امدادهای...
ادبیات دفاع مقدس
بلند شو كمی استراحت كن
منعش نمی كردی صبح را به ظهر و ظهر را به شب و شب را به صبح می رساند در رختخواب، خیلی بی حال و حس بود.
چشمت كه به او می افتاد بی اختیار خمیازه می كشیدی، احساس خستگی و رنجوری به تو دست می داد و جاجا می كردی...