المسیر الجاریه :
چگونه خانه خود را در برابر نفوذ و سرقت ایمن کنیم؟
سودان؛ از جغرافیای طلایی تا جهنم بحرانسازی استعماری
معجزه افکار پاک: چگونه با حسن نیت و حسن ظن زندگی بهتری بسازیم؟
عاشورا؛ از انحراف قدرت تا احیای وجدان امت
بازیهای ویدئویی و نشانههای یک بحران خاموش
قانون هوش مصنوعی اتحادیه اروپا - فصل 3؛ ماده 19 – ثبت خودکار رویدادها (Logs)
قانون هوش مصنوعی اتحادیه اروپا - فصل 3؛ ماده 18 – نگهداری مستندات
نشانه های اضطراب ازدواج چیست + راه های درمان
بهترین و مناسب ترین تغذیه دانش آموزان برای مدرسه
حکم شرعی معامله طلای آب شده از دیدگاه مراجع تقلید
گناهان حضرت یوسف در قرآن
چهار زن برگزیده عالم
مزار حضرت یعقوب (علیه السلام)
چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟
دلنوشتههایی به مناسبت هفته بسیج
متن کامل سوره یس با خط درشت + صوت و ترجمه
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
نحوه خواندن نماز والدین
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
طریقه خواندن نماز شکسته و نیت آن
روز عاشورا
لاجرم آن شاهد صبح ازل
لاجرم آن شاهد صبح ازل پادشاه دلبران عزوجل چون جمال بی مثال خود نمود ناظران را عقل و دل از کف ربود پس شراب عشقشان در جام (پیمانه) ریخت
روز عاشورا
گفتگوی آب
دیگر مکن به هیچ کجا گفتگوی آب چون میرود به پیش همه ، آبروی آب از هر کجا که میگذرد ، ناله میکند از چشمه ، آب ، چونکه روان شد به جوی آب
روز عاشورا
قتیل کربلا
قتیل کربلا را دوست دارم ذبیح بالقفا را دوست دارم من از زوار دشت کربلایم عزیز مصطفی را دوست دارم قسم بر آب آب کودکانش
روز عاشورا
عزم شهادت
كشته دین گفت خواهم با خدا سودا كنم میروم در كربلا تا نـهضتی برپا كنم من حسینم نوگل بستان زهرای بتول حكم یزدان را میان مسلمین اجرا كنم میروم تا داد مظلومان ستانم از یزید
روز عاشورا
ظهر عطش
مانده بودم ، غیرت حیدر به فریادم رسید در وداعی تلخ، پیغمبر به فریادم رسید طاقتم را خواهش اکبر ، در آن ظهر عطش برده بود از دست، انگشتر به فریادم رسید انتخابی سخت ، حالم را پریشان کرده بود
روز عاشورا
شد وصل با آتش
زمین و آسمان کربلا شد وصل با آتش میان خیمهها پیچید بی شرمانه تا آتش به همراه عطش راه تو را از چار سو بستند تمام سنگها سر نیزهها و زخم با آتش
روز عاشورا
روز عاشورا گذشت
شب رسید و روز عاشورا گذشت سوختند آن خیمه و خرگاه را در دل شب زینب بی خانمان ترک کرد آن سوخته خرگاه را
روز عاشورا
ذوالجناح
خونی که روی یال تو پیداست ذوالجناح خون همیشه جاری مولاست ذوالجناح یک قطره آفتاب به وی تنت نشست بوی خدا ز یال تو برخاست ذوالجناح
روز عاشورا
خونی چکید
خونی چکید و حنجره ی خاک جان گرفت بغضی شکست و دامن هفت آسمان گرفت آبی که دستبوس عطش بود شعله زد آتش، سراغ خیمه ی رنگین کمان گرفت
روز عاشورا
تو مرا خون، من ترایم خونبها
چون خودی را در رهم کردی رها تو مرا خون، من ترایم خونبها هرچه بودت، دادهای اندر رهم در رهت من هر چه دارم میدهم شاه گفت ای محرم اسرار ما