سایر اشعار عاشورایی
یاحسین
دنیا در خون نشست تا دید او را از بس که شکستند دل بانو را هفتاد و دوبار عشق زانو زد و بعد با خون خدا نوشته شد عاشورا
سایر اشعار عاشورایی
هنوز مردانی هستند
آمده‌ام که شعر بگویم اجازه بده کلماتم در غربتت بمیرند اجازه بده کلماتم قیام کنند به حرمت نامت
سایر اشعار عاشورایی
هلال زینب
چه نیکو می‌درخشی ای هلالم هلال لاله روی با کمالم چرا کردی غروب از پیش چشمم
مه عرش آشیان ذوالجلالم
سایر اشعار عاشورایی
هفتمین فصل غزل
هفت وادی، زیر گام عشق بر پایان رسید هشتمین نوبت به دست قلّه پیمایان رسید هشت نوبت، دور گردون فصل سرخ آغاز کرد آسمان، آغوش، بر اهل شهادت باز کرد
سایر اشعار عاشورایی
هفتاد و دو...
هفتاد و دو حرف، جمله‌ای ساخته‌اند هفتاد و دو را، به عشق پرداخته‌اند هفتاد و دو دست، رایت قرآن را بر قله‌ی روزگار افراخته‌اند
سایر اشعار عاشورایی
هفتاد دو خط اشک
ای شده تاریخ عزادار تو وسعت جغرافی ایثار تو من نه فقط مرثیه ساز توام شاعر « هفتاد و دو» راز توام
سایر اشعار عاشورایی
هفت خوان آسمان
سحر به خواب دیده بودم از میان آسمان به خاک می‌کشاندنم فرشتگان آسمان غروب‌تر ز دوردست آن طرف‌تر از افق به گوش می‌رسید زنگ کاروان آسمان
سایر اشعار عاشورایی
هزار دانۀ تسبيح دوستت دارم
درست در سحر تازه‌ات پیاده شدم کنار رنج بی‌اندازه‌ات پیاده شدم چه آسمان قشنگی و دوستت دارم منم و سینه‌ی تنگی و دوستت دارم
سایر اشعار عاشورایی
هرگز
هر غروب نامت که می‌وزد به دریا می‌اندیشم و هیچ قایق شکسته‌ای در ساحل تداعی نمی‌شود،
سایر اشعار عاشورایی
های های گریه
هوای های های گریه دارم به دل چو نی نوای گریه دارم کنار چاهم، دور از تو هر شب
پریشانم هوای گریه دارم