المسیر الجاریه :
روش هایی برای اینکه لباس هایتان دیگر نیاز به اتو کردن نداشته باشند
اصول سبک زندگی اسلامی در پرتو نهج البلاغه: از عقلانیت تا مسئولیت اجتماعی
پرستاری در نگاه رهبر انقلاب؛ تبیینی نو از جایگاه الهی و تمدنی پرستار در نظام سلامت اسلامی
چگونه می توانیم گذشته را رها کنیم؟
مردم در شادترین کشورهای دنیا چه عاداتی دارند؟
انتظار فرج در گفتمان انقلاب اسلامی: تبیین مفهومی بر اساس بیانات امام خامنه ای (حفظه الله تعالی)
قانون هوش مصنوعی اتحادیه اروپا - فصل 3؛ ماده 15 – دقت، استحکام و امنیت سایبری
قانون هوش مصنوعی اتحادیه اروپا - فصل 3؛ ماده 14 – نظارت انسانی
چرا شب ها بیشتر تمایل به غذای ناسالم داریم؟
زینب کبری علیها السلام؛ تجلی آگاهی، صبر و صدق
چهار زن برگزیده عالم
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
متن کامل سوره یس با خط درشت + صوت و ترجمه
طریقه خواندن نماز شکسته و نیت آن
مراحل بازی نهنگ آبی و خطرات آن
نماز قضا را چگونه بخوانیم؟
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟
نحوه خواندن نماز والدین
چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟
سایر اشعار عاشورایی
مشک
چه جوری میتونه آخه نباشه دل نگرونش؟ سه تا بچههاشُ کشتن، اینه آخرین جوونش! ولی اون ماه قبیلهس نمیشه شب شه، نباشه مگر اون موقع که دیگه نباشه نام و نشونش
سایر اشعار عاشورایی
مشک و اشک
بر دشنههای سرخشان خندید و برخاست لبهای خشک بچهها را دید و برخاست سمت غروبی سرخ تر، خاموش میرفت با مشک پر از تشنگی، بر دوش میرفت
سایر اشعار عاشورایی
مشق سراب
انگشتهای تشنه نوشتندآب خط زد عطش ادامه مشق سراب را پرسید: «آی! کیست که یاری کند مرا؟» پرسید و زخم آینهای شد جواب را
سایر اشعار عاشورایی
مسیرآخر
مردی که دریای خروشان خواهرش بود آهنگ باران درصدای مادرش بود اندیشهاش گام کبوتر داشت، اما برهان طوفان در هوای باورش بود
سایر اشعار عاشورایی
مردی کوچک
با پیکر پاره پاره، مردی کوچک بر خاست ز گهواره، مردی کوچک حلقوم لطیف، تیر، دستی نامرد اندوه، عطش، شراره، مردی کوچک از حنجر زخم خوردهاش می افشاند
سایر اشعار عاشورایی
مرد کوچک سال عاشق
ظهر عاشورا که شرح شعلهی آغاز بود مرد کوچک سال عاشق، آخرین سرباز بود شرح هفتاد و دو زخمی را که بر تاریخ ماست ازگلوی خون نثارش اولین آواز بود
سایر اشعار عاشورایی
مرد فردا
ماندیم لب تشنه اینجا در متن صحرا برادر آلاله تب کرد آن جا، پژمرد بی ما، برادر آن سو ترک رود جاری میغلتد از بی قراری
سایر اشعار عاشورایی
مرد طوفان زده
مرد طوفان زده خم شد و کمان را برداشت قایق انداخت به دریا دل و جان را برداشت رفت تنها و به دریا سفر تلخی کرد دستهایش دو چشم نگران را برداشت
سایر اشعار عاشورایی
مرد سفر
تمام راهها را با تو عمری همسفر بودم اگر زن بودم اما مثل تو مرد سفر بودم تو را شمشیرهای کینه ظهر دهم کشتند بردار تا برادر داغ بودم، بی پسر بودم برای کارون بی چراغ و تشنه آبت
سایر اشعار عاشورایی
مرثیهی عاشورا
بسم الشهید، خون خدا ریخت بر زمین! خون مسیح امت ما ریخت بر زمین دیوارها و سقف جهان، بوی خون گرفت دلهای خق را تب و تاب جنون گرفت