المسیر الجاریه :
علی راهجیری خوشنویس معاصر
عبدالرشید دیلمی نستعلیقنویس صاحبنام سده یازده هجری در ایران و هند
محمد داراشُکوه شاهزاده خوشنویس گورکانی
سید حسین خوشنو یسباشی خوشنویس ایرانی در نیمه دوم سدهٔ سیزدهم قمری
چطور در شرایط جنگی مصرف کالاهای اساسی را مدیریت کنیم؟
عبدالکریم بن عبدالرحمن خوارزمی خوشنویس برجسته سده نهم هجری
عبدالرحیم انیسی خوارزمی خوشنویس خط نستعلیق در قرن نهم
عبدالرحمن خوارزمی نستعلیقنویس سده نهم هجری
خواجه عبدالرحیم خلوتی خطاط قرن نهم هجری قمری
سلطان محمد خندان خوشنویس هراتی در اواخر سده نهم و نیمه نخست سده دهم
متن کامل سوره یس با خط درشت + صوت و ترجمه
طریقه خواندن نماز شکسته و نیت آن
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
پیش شماره شهر های استان تهران
پیش شماره شهر های استان گیلان
نحوه خواندن نماز والدین
طریقه خواندن نماز امام علی(ع) برای گرفتن حاجت
نماز قضا را چگونه بخوانیم؟
لیست کاملی از خدایان و الهههای یونانی

مرد ميدان وطن
در ره مام وطن آن کس که جانبازي کند بايد اول وطن خواهان هماوازي کند مرد ميدان وطن در عرصه پيکارها دست مي شويد زجان، آنگاه سربازي کند جوشن مردانگي پوشد به هنگام جهاد هر که شد مرد وطن، اين سان سرافرازي...

ماتنيم و وطن، جان
از مام خويشتن پسري پرسيد: مادر، مراد از وطن من چيست؟ من از وطن درست نمي دانم با من بگو که معني ميهن چيست؟

گنجينه زبان
سزد که از دل و جان پاس آشيان داريم زحادثات جهانيش در امان داريم تن از تحمل ذلت به ننگ نسپاريم که از سلالة نام آوران نشان داريم وطن که بنگه دلبند و روح پرور ماست
روا بود که گرامي ترش زجان داريم حذر...

قله البرز
وه چه زيباست قله البرز در بر ديدگان بدين غايت روي يک تپه نشاط انگيز جلوه گر بينم اين بهين آيت برف پوشيده قسمتي از کوه چون پرندينه پوششي سيمين با شکوهي فسانه گون خفته کوه در جامه خواب زيب آيين

فردوسي
بده ساقي، آن ارغواني نبيد که از هفت خوان خُم آمد پديد مگر زين کنم رخش شايستگي چو رستم به آيين بايستگي که ديو هوس را به بند آرم به مردي به خمّ کمند آورم
از آن مي که پرورد دهقان پير به کام دليران کيوان...

شهنامه چه مي گفت
اين دفتر دانايي، اين طرفه رهاورد، الهام خدايي ست که فردوسي توسي از جان و دل آن را بپذيرفت، با جان و دل خويش، بياميخت،

شاعران ايران
جامي، اين برده سرايي تا چند؟ چون جرس هرزه درايي تا چند؟ چند بيهوده کني خوش نفسي؟ هيچ نگرفت دلت چون جرسي؟ ساز بشکست، چه افغان است اين؟ تار بگسست، چه دستان است اين؟ نامه عمر به توقيع رسيد نظم احوال به تقطيع...

سلامي به اصفهان
خوشا خطه سرمه خيز صفاهان که در ديده خاکش کند توتيايي فلک تا ز انجم گشوده ست ديده نديده ست شهري بدين دلربايي سوي خود تواند کشيدن چو کاهم که بيجاده آسان کند که ربايي چو نامش برم، جان به پرواز آيد

سعدي
سخن به نزد گرانقدر مردم هشيار عطيه اي ست شکوهنده و گران مقدار به پيشگاه خردمند مردم دريادل سخن عزيزتر آمد زگوهر شهوار سخن عطية والاي عالم بالاست
که گشت بهره انسان از درگه دادار سخن بماند و گنجينه کمال...

سرزمين دلاوران، ايران
اي وطن، از تو قلب پاک زمين اي تو والاتر از بهشت برين مظهر عشق و شور و عاطفه اي اي وفايت وفاي مام و بنين آنچه زيباست در جهان، در توست اي جمالت مثال ماه مهين
خاک پاکت زر اس تو مينوئي مشک بيز است و سبز...