المسیر الجاریه :
سیّد عبدالوهاب نشاط اصفهانی خوشنویس صاحب نام سیزدهم هجری
سید مرتضی نجومی مفسر قرآن و خوشنویس ایرانی
نقد و بررسی آیفون ۱۷ پرو، آیا ارزش خرید دارد؟ (بررسی جامع)
میر عماد حسنی قزوینی خوشنویس پرآوازه و از سرآمدان هنر خوشنویسی ایرانی
ویژگی های یک آموزشگاه زبان خوب چیست؟
سید حسین میرخانی نستعلیقنویس معاصر
بهترین تغذیه و رژیم غذایی برای سالمندان چاق
تهاجم نرم به عفت عمومی
چرا اسلام هرگز شروع کنندهٔ جنگ نبوده، اما در برابر ظالم آتشین میشود؟
بهترین صبحانه مقوی برای سالمندان و راه تقویت آن ها
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
حمامی که تنها با یک شمع گرم می شد
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
متن کامل سوره یس با خط درشت + صوت و ترجمه
مخترعین معروف و اختراعات آنان
پیش شماره شهر های استان گیلان
پیش شماره شهر های استان تهران
نحوه خواندن نماز والدین
چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟
طریقه خواندن نماز شکسته و نیت آن

مهر وطن
گر اعتلاي وطن، اي دل آرزو داري محقق است که رسم و رهي نکو داري کمر به خدمت ميهن ببند مردانه اگر شرافت و وجدان و آبرو داري نبي بگفت که: مهر وطن از ايمان است
اگر اعتقاد به آيين و دين او داري به پاي...

مرد ميدان وطن
در ره مام وطن آن کس که جانبازي کند بايد اول وطن خواهان هماوازي کند مرد ميدان وطن در عرصه پيکارها دست مي شويد زجان، آنگاه سربازي کند جوشن مردانگي پوشد به هنگام جهاد هر که شد مرد وطن، اين سان سرافرازي...

ماتنيم و وطن، جان
از مام خويشتن پسري پرسيد: مادر، مراد از وطن من چيست؟ من از وطن درست نمي دانم با من بگو که معني ميهن چيست؟

گنجينه زبان
سزد که از دل و جان پاس آشيان داريم زحادثات جهانيش در امان داريم تن از تحمل ذلت به ننگ نسپاريم که از سلالة نام آوران نشان داريم وطن که بنگه دلبند و روح پرور ماست
روا بود که گرامي ترش زجان داريم حذر...

قله البرز
وه چه زيباست قله البرز در بر ديدگان بدين غايت روي يک تپه نشاط انگيز جلوه گر بينم اين بهين آيت برف پوشيده قسمتي از کوه چون پرندينه پوششي سيمين با شکوهي فسانه گون خفته کوه در جامه خواب زيب آيين

فردوسي
بده ساقي، آن ارغواني نبيد که از هفت خوان خُم آمد پديد مگر زين کنم رخش شايستگي چو رستم به آيين بايستگي که ديو هوس را به بند آرم به مردي به خمّ کمند آورم
از آن مي که پرورد دهقان پير به کام دليران کيوان...

شهنامه چه مي گفت
اين دفتر دانايي، اين طرفه رهاورد، الهام خدايي ست که فردوسي توسي از جان و دل آن را بپذيرفت، با جان و دل خويش، بياميخت،

شاعران ايران
جامي، اين برده سرايي تا چند؟ چون جرس هرزه درايي تا چند؟ چند بيهوده کني خوش نفسي؟ هيچ نگرفت دلت چون جرسي؟ ساز بشکست، چه افغان است اين؟ تار بگسست، چه دستان است اين؟ نامه عمر به توقيع رسيد نظم احوال به تقطيع...

سلامي به اصفهان
خوشا خطه سرمه خيز صفاهان که در ديده خاکش کند توتيايي فلک تا ز انجم گشوده ست ديده نديده ست شهري بدين دلربايي سوي خود تواند کشيدن چو کاهم که بيجاده آسان کند که ربايي چو نامش برم، جان به پرواز آيد

سعدي
سخن به نزد گرانقدر مردم هشيار عطيه اي ست شکوهنده و گران مقدار به پيشگاه خردمند مردم دريادل سخن عزيزتر آمد زگوهر شهوار سخن عطية والاي عالم بالاست
که گشت بهره انسان از درگه دادار سخن بماند و گنجينه کمال...