المسیر الجاریه :
چرا سکوت در برابر ستم، همکاری با ستمگر است؟
سیّد عبدالوهاب نشاط اصفهانی خوشنویس صاحب نام سیزدهم هجری
سید مرتضی نجومی مفسر قرآن و خوشنویس ایرانی
نقد و بررسی آیفون ۱۷ پرو، آیا ارزش خرید دارد؟ (بررسی جامع)
میر عماد حسنی قزوینی خوشنویس پرآوازه و از سرآمدان هنر خوشنویسی ایرانی
ویژگی های یک آموزشگاه زبان خوب چیست؟
سید حسین میرخانی نستعلیقنویس معاصر
بهترین تغذیه و رژیم غذایی برای سالمندان چاق
تهاجم نرم به عفت عمومی
چرا اسلام هرگز شروع کنندهٔ جنگ نبوده، اما در برابر ظالم آتشین میشود؟
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
حمامی که تنها با یک شمع گرم می شد
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
متن کامل سوره یس با خط درشت + صوت و ترجمه
مخترعین معروف و اختراعات آنان
پیش شماره شهر های استان گیلان
پیش شماره شهر های استان تهران
نحوه خواندن نماز والدین
طریقه خواندن نماز شکسته و نیت آن
چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟

نوروز در اشعار فارسی
گویندگان ایرانی از دیرباز تاکنون در وصف نوروز و جشن فروردین که همراه مواهب گرانبهای طبیعت و هنگام تجدید عهد نشاط و شادمانی است، داد سخن دادهاند و ما در ذیل به برخی از لطایف اشعار پارسی در این موضوع اشارت...

خدا
شبی مجنون نمازش راشکست / بی وضو در کوچه ی لیلا نشست
عشق آن شب مست مستش کرده بود / فارغ از جام الستش کرده بود
سجده ای زد بر لب درگاه او / پر ز لیلا شد دل پر آه او

یک لحظه
.

عشق عاشق هم ز جذب عشق اوست
احمد بن حاج ملا مهدى يا محمد مهدى، معروف به نراقى، از اكابر دانشمندان و فقهاى اماميه قرن سيزدهم هجرى است. وى اشعار عرفانى فراوانى با تخلص «صفائى» سروده است. كتابهاى زير به وى نسبت داده شده است:

كعبه و قربانى در مثنوى «طاقديس»
«طاقديس»، مثنوى حكيمانه و پرنكتهاى است، از عالم ربانى و خوش ذوق، مرحوم حاج ملااحمد نراقى، كه لبريز از اندرزهاى اخلاقى و مواعظ عرفانى و لطايف و ظرايف ادبى است و در قالب ماندگار شعر بيان شده است.

مدرسه يا ميكده؟! (2)
1- در عشق بايد از سر دو جهان گذشت: من گذشتم ز دو عالم به ره عشق و كسى اندر اين راه نباشد به سبكبارى من (28) 2- عشق در كتاب و مدرسه نيست:
اى صفايى درس عشق از بر بخوان

مدرسه يا ميكده؟! (1)
شور و وجد و حال و غلبه احساسى كه عموم عارفان و واصلان به حق را فرا مىگرفته چنان آنان را بىقيد و بند دنياى اطراف خويش مىساخته و چنان آنان را از ترتيب و آداب رسمى و درسى دور مىساخته كه لاجرم در همه شعرها...

شكوفه هاي دل
هست آرزوي من كه روم در جوار دوست منزل كنم كنار گل و لاله زار دوست جان را كنم ز راه محبت نثار دوست «باز آمدم به طوس، به شهر و ديار دوست»
«شهر شهادت و حرم مشكبار دوست» اينجا بود محله ارفاق و بيدلان...

محیط علم ربانی
بهار آمد هوا چون زلف يارم باز مشكين شد زمين چون رويش از گل هاى رنگارنگ رنگين شد نگارستان چينى شد زمين از نقش گوناگون
چمن رشك ختن از ياسمين وز بوى نسرين شد

نوروز وعيد وبهار
به شکوفه به صنوبر به کنار سلام... به نسيم به سحر به تبسم به کوهسار سلام... به عشق به نجابت ودوستي
به گذشت ولطف وايثار سلام...