المسیر الجاریه :
#تاریخ انقلاب اسلامی در راسخون
#تاریخ انقلاب اسلامی در مقالات
#تاریخ انقلاب اسلامی در فیلم و صوت
#تاریخ انقلاب اسلامی پرسش و پاسخ
#تاریخ انقلاب اسلامی در مشاوره
#تاریخ انقلاب اسلامی در خبر
#تاریخ انقلاب اسلامی در سبک زندگی
#تاریخ انقلاب اسلامی در مشاهیر
#تاریخ انقلاب اسلامی در احادیث
#تاریخ انقلاب اسلامی در ویژه نامه
ادبیات دفاع مقدس
شاد در درياي آتش!
يکي از همرزمانش تعريف مي کرد: « مدّتي بود عراقيها مرتّب از پتروشيمي بچّه ها را به رگبار مي بستند، جلوي نيروهاي خودي خاکريز و سنگري نبود تا با استفاده از آن از خود دفاع کنند و آنجا را مورد هدف قرار دهند....
ادبیات دفاع مقدس
خدا نجات مي دهد نه خاکريز
هميشه به بچّه ها روحيّه مي داد و سعي مي کرد نگذارد غمي بر دلها بنشيند. آخر، غربت و جنگ و مسايل پيرامون آن، به اندازه ي کافي، غمبار و تأثر برانگيز بود. لذا حاجي سعي مي کرد با لطايف الحيل، بچّه ها را شاد...
ادبیات دفاع مقدس
با توکل به خدا انجام مي دهم
يک شب که به کانال رفتم، زين الدّين تعدادي از مسؤولين و نيروهاي سپاه شهرستان ها را به لشگر آورد و براي اين که آن ها از سختي هاي کار خبر داشته باشند، آن ها را مأمور کرد تا شب ها براي کمک به کندن کانال بيايند....
ادبیات دفاع مقدس
بايد دل امام و ملت را شاد کنيم
هنوز چشم ها در حال بدرقه بودند که قامت غريبه اي منظره ي افق را پر کرد؛ يک عراقي به سوي آنها مي آمد آن هم بي آن که خود را از تيررس پنهان کند.
ادبیات دفاع مقدس
سالها با يک چشم جنگيد
در محوطه نگاهش به مجتمع افتاد. آپارتمانش ويران شده بود. « نمي خواهيد سري به خانه تان بزنيد. شايد هنوز چيزي باقي مانده باشد که
ادبیات دفاع مقدس
از پا نمي نشينم
در اوايل جنگ تقريباً رسم شده بود که در جلسات قرارگاه، فرماندهان مأموريتهاي موجود را داوطلبانه قبول مي کردند و بعضاً از قبول مأموريتهاي دشوار و مسأله ساز طفره مي رفتند، مگر آنکه به آنان تفويض مي شد. امّا...
ادبیات دفاع مقدس
2000 متر پارو زدن با دست!
جلوي سنگر نشسته بود با نگراني پرسيدم: « زخمي شدي ؟» دست به کلاه سوراخ شده اش برد و با خنده گفت: « چيزي نيست کلاه يکي از شهدا را سرم گذاشتم. »
ادبیات دفاع مقدس
سردار يعني چه ؟ او که بسيجي بود!
يکي از بچّه ها با نگراني خودش را به فرمانده رساند. مسؤول ثبت آمار زخمي ها و شهدا بود. اين پا و آن پا مي کرد چيزي بگويد.
ادبیات دفاع مقدس
خمپاره در ميان دستهايش!
روز سوم يا چهارم عمليّات بدر بود. عراق پاتک سنگيني کرد و بخشي از نيروهاي ما را به عقب راند، ما هم باالطّبع در حال برگشتن بوديم. در همان حال آقا ولي از راه رسيد و با عتاب پرسيد: « کجا ؟»
سایر مقالات
رهبري بحران « ادبيات مقاومت » در ايران
حجت الاسلام و المسلمين علي شيرازي هر چند با مسئوليت هاي بلند پايه نظامي شناخته شده است و اکنون مسئوليت نمايندگي ولي فقيه در نيروي قدس سپاه پاسداران را بر عهده دارد، اما اصالتاً يک چهره ي فرهنگي به شمار...